ساحل دستانم
موج دریای تو را کم دارد
من پر از شرجیام و
خالی از فکر نسیم
وسعت آبی تو پیدا نیست
من دلم زیبا نیست
میشدم ماهی کاش!
تا دل خستهی من
فارغ از دغدغهها
به ملاقات دل آبی تو میآمد
شعر> احمد خدادوست: ظهر تابستان است، من دلم مثل هوا دم دارد
ساحل دستانم
موج دریای تو را کم دارد
من پر از شرجیام و
خالی از فکر نسیم
وسعت آبی تو پیدا نیست
من دلم زیبا نیست
میشدم ماهی کاش!
تا دل خستهی من
فارغ از دغدغهها
به ملاقات دل آبی تو میآمد