فرحبخش بلافاصله عکسالعمل نشان میدهد و جالب اینکه گبرلو میگوید منظورش او نبوده و این نکته را به صورت کلی اعلام کرده است! این میزان محافظهکاری و دست به عصا حرکتکردن اگر بینظیر نباشد قطعا کمنظیر است.در همین برنامه که همایون اسعدیان هم در آن حضور داشت و در آن داستان بازگشایی خانه سینما مورد بررسی قرار گرفته بود، مجری-کارشناس برنامه جز نگهداشتن وقت تقریبا کار دیگری نمیکرد.به نظر میرسد در برنامه هفت ایده بیطرفی و نداشتن موضع با فقدان شناخت و آگاهی نسبت به موضوعات مورد بحث، یکسان فرض شده و نتیجه، تنها شبحی از برنامهای است که تیم قبلی به راه انداخته بودند.
در آستانه سه سالگی برنامه هفت خبری دوستداران سینما را متعجب کرد؛ فریدون جیرانی با هفت خداحافظی کرد! البته پیش از انتشار این خبرهم حرف و حدیثهایی مبنی بر عدمحضور جیرانی در هفت شنیده میشد. ابتدا عنوان شد جیرانی بهخاطر تولید سریالش قرار است مدتی از هفت کناره گیرد و فراستی جایگزینش شود اما بهنظر میرسید واقعیت چیز دیگری است.
جیرانی با خواندن سرمقالهای در برنامه هفت و با اشاره به دوقطبی شدن فضای سینما و وضعیت حاکم بر آن اعلام کرد که این برنامه سینمایی مدافع تفکری است که نمیخواهد سینمای ایران دولتی شود و به دهه 60بازگردد. او با مشخص کردن موضع برنامه هفت، سینمای دولتی را مورد انتقاد قرار داد و باعث شد اعتراضات به برنامه هفت افزایش یابد و نامه 21رسانه به ضرغامی جایگاه وی را در این برنامه متزلزل سازد. پس از چندی خبر رسید برنامه با دستور مستقیم مدیریت رسانه ملی متوقف شده، هر چند برخی علت این اتفاق را سفر جیرانی به خارج از کشور برای ساخت سریال جدیدش قلمداد کردند و عدهای شروع بازیهای جام ملتهای اروپا و برخی دیگر موضع گیریهای سیاسی او در برنامه سینماییاش. با این حال جیرانی که با روی آنتن بردن هفت امیدی را در دل سینماییها زنده کرده و تنها برنامه مختص هنر هفتم را تبدیل به تریبونی برای ابراز مطالبات و نقدهای اهالی این هنر ساخته بود در چنین شرایطی با این برنامه خداحافظی و صندلیاش را به محمود گبرلو واگذار کرد. تیم سازنده هفت در نامهای از معاونت سیما خواستند تا از عنوان و لوگوی برنامه در سری جدید این برنامه استفاده نشود اما فریدون جیرانی به گبرلو مجری جدید هفت اعلام کرد: «از نظر من استفاده از اسم هفت، تیتراژ و دکور آن اشکالی ندارد؛ چراکه از نظر ذهنی پرونده هفت برای من بسته شده است». هفت محافظهکارانهتر از گذشته با مجری و تیم جدیدش روی آنتن آمد، با همان تیتراژ و دکور. گبرلو که خواستار بهرهمندی از عوامل هفت در سری جدید این برنامه بود نتوانست آنان را نگه دارد و از آن گروه فقط مسعود فراستی ماند. در چنین شرایطی تنها عامل جذابیت این برنامه سینمایی، نقدهای تند و بیپروای فراستی بود. هر چند که پس از مدتی او نیز دیگر جلوی دوربین هفت حاضر نشد.
فراستی در اینباره توضیح داد: «مجری و به قول خودش سردبیر برنامه هفت در داستان جشنواره طرفدار نقد نرم شد. از قبل هم در همین خط بود؛ بهدلیل اینکه هفت برایش یک برنامه زرد است. یک برنامه پر از خبر و گزارش و مصاحبه با مسئولان و چون خودش اهل نقد نیست، نقد را هم بهمعنای جدی، مسئلهاش نمیداند. به همین دلیل تصمیم گرفتم که نباشم و دیگر به هفت نمیروم؛ این برنامه ارزش نقد را ندارد. از ابتدا هم گبرلو همین نظر را داشت. او در اوایل میگفت اگر فراستی نباشد، برنامه میافتد اما احتمالا خودش توانسته است کارهایی انجام دهد. او یاد گرفته است چگونه جلوی دوربین بنشیند و لنز دوربینها را به طرف خودش بچرخاند. امیدوارم اعتماد به نفسش بیشتر شود». او افزود: «من بهخاطر نقد به برنامه هفت میرفتم، نه بهخاطر شخص دیگری. حدود یک سال و اندی من و فریدون جیرانی برای این برنامه زحمت کشیدیم و حیف است. بیشترین کمک به سینما، دور هم جمع شدن و ادای دوستی درآوردن و برای هم کف زدن نیست. سینما نقد میخواهد. بدون نقد جدی و سریع نیز جلو نخواهد رفت». موضع محافظهکارانه و نقدهای خنثی از سوی گبرلو در کنار غیبت فراستی باعث شده تا هفت از یک برنامه چالشی و مخاطبپسند افول کند و به یک برنامه غیرجذاب که به صحبت کردن حول سینما اکتفا میکند تبدیل شود که نهتنها دوستداران سینما بلکه اهالی هنر هفتم نیز دیگر رغبتی به تماشای این برنامه از خود نشان نمیدهند. در چنین شرایطی برخی از اهالی سینما که هفت را بارقه امیدی در جهت اعتلای سینما میدانستند نسبت به این برنامه انتقاداتی در جهت رشد کیفی آن وارد کردند.
جواد نوروزبیگی معتقد است برنامه هفت بهدلیل انتشار اخبار نگرانکننده سینما میان مخاطبان تا حدودی در ریزش مخاطب تأثیرگذار بوده. وی معتقد است: «برنامه هفت در مقطعی با مدیریت فریدون جیرانی و در مقطعی دیگر با مدیریت محمود گبرلو تا جایی که با رعایت سلامت، مخاطب را در جریان اتفاقات سینمایی قرار دهد خوب بود و هست. نقد مسائل سینما اصلا بد نیست اما وقتی این برنامه مشکلات و حاشیههایی که برای یک پروژه پیش میآید را عیان میکند و این مشکلات را در رسانه عمومی بروز میدهد نهتنها به حل مشکلات کمک نمیکند بلکه اوضاع را ملتهبتر میکند. بخشی از ریزش مخاطب سینما به عملکرد برنامه هفت برمیگردد. مردم جدیترین برنامه سینمایی که از تلویزیون پخش میشود را میبینند.
وقتی این برنامه ناهنجاریهای سینما را به مخاطب منتقل میکند از آنجا که مردم سینما را بهعنوان یک نهاد فرهنگی میشناسند تمایلشان به سینما کمتر میشود و به حوزههای دیگر برای تغذیه فرهنگی مراجعه میکنند. این برنامه میتوانست داور خوبی بین اختلافات سینمایی باشد اما با دادن اطلاعات خام نقش منفی در داوری بازی کرده است. در مورد نقد فیلم باید بگویم عملکرد درستی در این برنامه شاهد نبودهایم. تخریب فیلم بیشترین اتفاقی است که در نقد فیلم این برنامه دیدهایم. امیدوارم با برنامهریزی درست در این بخش شاهد اتفاقات خوب باشیم. اجرای محمود گبرلو خوب است و من را راضی میکند». این تهیهکننده گفت: «اطلاعات خام به مخاطبدادن صحیح نیست. هفت باید اطلاعات و اخبار سینما را اول پرورش بدهد و همه جوانبش را بسنجد، بعد اعلام کند. شاهد بودهایم که مسائل شخصی یک بازیگر در این برنامه عنوان و باعث تخریب بازیگر شده است. این نکته میتواند مسئله حقوقی ایجاد کند. شاید کسی دوست نداشته باشد مشکلاتش در برنامه عنوان شود. اخبار سینما، اخباری متفاوت و بعضا ضدو نقیض است؛ اخبار دقیقی نیست».
همایون اسعدیان نیز با اشاره به این نکته که هفت تنها برنامه سینمایی است و بهتر است با ایراد گرفتن آن را از دستش ندهیم گفته؛ «به هر حال هر برنامه نقاط ضعف و قوت دارد. برای من جذاب است که تا پاسی از شب پای این برنامه مینشینم و پیگیر آن هستم. بودن این برنامه بهتر از نبودنش است. این برنامه هر از گاه بیخاصیت میشود و گاهی جسور است. دوست دارم که با دید مثبت به آن نگاه کنم. نقدی که میتوان به آن داشت این است که چالشی نیست. از دوستان زیادی شنیدهام که برنامه بهدلیل محدودیتهایی که دارد کمی محافظهکار و محتاط شده و در نتیجه این محافظه کاری، چندان چالشبرانگیز نیست. گروه تولید این برنامه با توجه به مسائل روز سینما میتواند قدری چالشیتر عمل کند. محمود گبرلو برای اجرای بهتر تمام تلاشش را میکند. حضور هفت برای سینمای ایران مغتنم است.»
سیروس حسنپور هم با انتقاد به این برنامه گفت: «این برنامه با آنچه از یک برنامه تخصصی سینما انتظار داریم فاصله دارد. من بهعنوان کارگردانی که در سینمای کودک کار میکنم رنگ سینمای کودک را در این برنامه کمرنگ میبینم. واقعا ساخت برنامهای برای سینما که شاخههای گوناگون دارد سخت است و محمود گبرلو و گروهش بسیار زحمت میکشند و از اجرایشان معلوم است که میخواهند مفید باشند اما به هر حال نکاتی وجود دارد که باید در راستای ارتقای برنامه به آن توجه کرد. مقایسه هفت با برنامه «نود» را صحیح نمیدانم. هیجانی که در فوتبال وجود دارد در سینما وجود ندارد و نباید انتظار داشت همانطور که مردم پای یک برنامه فوتبالی مینشینند با همان اشتیاق پای یک برنامه سینمایی بنشینند. در سینما هیچ خبری روی زمین نمیماند. مردم از هیچ اتفاقی بیخبر نیستند اما بهتر است برخی خبرها و اتفاقها مثل اختلافهای سینمایی را در یک برنامه تلویزیونی عنوان نکنیم. سر زدن برنامه هفت به هنرمندان پیشکسوت خیلی خوب است اما بهتر است با هماهنگی باشد که هنرمند در یک حالت انفعالی قرار نگیرد و باعث دلآزردگی نشود».
علیرضا امینی نیز برنامه هفت را با اجرای فریدون جیرانی موفقتر دانسته و گفته؛ «برنامه هفت در اطلاعرسانی به نوعی شبیه به روزنامه «بانی فیلم» شده است؛ یعنی همه اتفاقات و خبرهای سینمایی را که در طول هفته در رسانهها دنبال کردهایم را دوباره در هفت میبینیم. از این منظر برنامه هفت در قسمت اطلاعرسانی، چیز جدیدی برای سینماگران ندارد. گردانندگان هفت دارند با احتیاط جلو میروند. محمود گبرلو حرفهای و مستقل است اما مجبور است سیاستهای شبکه را در برنامهاش دنبال کند. کاملا حس میشود که به گردانندگان هفت گفتهاند روی فلان موضوع کار کنید تا خط فکری جدیدی برای سینما تعیین شود. فکر نمیکنم این روند، چندان اتفاق درستی باشد. بهتر است هنر همواره مستقل باشدو بدون جهتدهی راه خودش را برود. جهتدهی سیاسی با ذات هنر همخوانی ندارد. بررسی و تحلیل موضوعات مختلف فکری در هفت خوب است اما بهتر است در حد تحلیل و بررسی باشد نه در قالب جهتدهی فکری به سینما. قرار بود بعد از رفتن مسعود فراستی از بخش نقد، منتقد موافق و مخالف، فیلمها را نقد کنند اما چنین اتفاقی نیفتاد. قسمت نقد چیزی به من بهعنوان کارگردان اضافه نمیکند. نقد باید بده بستان تحلیلی بین دو منتقد موافق و مخالف باشد تا مخاطب از برایند صحبتهای موافق و مخالف یک نتیجهگیری پربار داشته باشد. قسمت نقد با حضور مسعود فراستی بهتر بود. در کل سری قبلی برنامه هفت جسورتر بود.»
بنا به گفته کاظم راستگفتار هفت کمکی به سینما و جذب مخاطب نمیکند و بودن و نبودنش دیگر فرقی ندارد و کنترل این برنامه در دست برگزارکنندگانش نیست. او معتقد است: «سری قبلی تقریبا برای مخاطب کنجکاوی و علاقه ایجاد میکرد. من در هر دو دوره برنامه شرکت کرده و متوجه شدهام در این دوره برنامه مهمترین مطلب و دغدغه این است که نکتهای گفته نشود تا به کسی بر بخورد. بحثهای مرتبط با سینما و فوتبال همواره برای مردم جذاب بوده است، پس یکی از الگوهای مناسب در جذب مخاطب و تأثیرگذاری برنامه هفت در سینما میتواند برنامه نود باشد. اما با تمام احترامی که برای آقای گبرلو قائل هستم باید بگویم آیا اجرای عادل فردوسیپور با محمود گبرلو در یک حد و اندازه است؟قسمت نقد در دوره قبلی این برنامه با حضور فراستی مشکل داشت اما جذابیت لازم را هم داشت. هماکنون این مشکل بیشتر شده و جذاب هم نیست. بیشتر حرفها و نظرات تناسب خاصی با سینما ندارند. بهطور کلی در وضعیت کنونی سینما که همهچیز به هم ریخته این برنامه هم متعلق به همین سینمای کسالت بار است. وجود این برنامه بهعنوان تنها برنامه سینمایی بسیار قابلارزش و احترام است و میتواند تأثیر مثبت بر این هنر داشته باشد اما انتظار میرود تیم جدید رویکرد جذاب و مناسبتری در پیش بگیرد».
اما مسعود نوابی نظر متفاوتی ارائه داده و درباره روند کیفی برنامه سینمایی هفت و تأثیر آن بر سینما گفته؛ «این نیاز سینماست که برنامههای تلویزیونی به آن بپردازند و برنامه هفت بهعنوان تنها برنامه سینمایی لازمه این سینماست. هفت در معرفی فیلمها به مخاطبان و فروش آنها تأثیر زیادی دارد. روند جدید نقد این برنامه که دیدگاههای مختلف را درباره فیلمها با حضور منتقدان مختلف به مخاطب ارائه میکند بسیار جذابتر و مفیدتر از روند قبلی است که قسمت نقد با حضور منتقد ثابت مسعود فراستی، تنها یکسویه داشت. از اجرای محمود گبرلو هم بهعنوان مجری لذت میبرم.»
محمود گبرلو که تجربه اداره نشستهای مطبوعاتی جشنواره فیلم فجر را دارد و بسیاری به نحوه مدیریتش در نشستهای سال گذشته انتقاد کردهاند با لحنی خشک و محافظهکار در برنامه هفت که عاری از هرگونه چالش است به اجرا میپردازد. در چنین شرایطی است که موفقیت هفت با اجرای جیرانی بیش از پیش به چشم میآید. برخی که آن زمان نسبت به نوع گویش تند و ناواضح و روحیه محافظهکار جیرانی خرده میگرفتند و نسبت به او انتقادهایی وارد میکردند حالا درمییابند که او علاوه بر ایفای نقش مجری با دانش و تخصصی که نسبت به سینما داشت مانند کارشناسان در بحثها شرکت میکرد و از این ویژگیها در جهت پوشش کاستیها بهره میبرد؛ تواناییای که بهنظر میرسد مجری کنونی هفت از آن بیبهره است.