پگاه شفتی: این گوشی همراه چه‌کارها که نمی‌کند، تا چند وقت دیگر هر وقت خواستیم از کوچه‌ای یا خیابانی به کوچه‌ی دیگری برویم، می‌توانیم از گوشی موبایل بخواهیم که با استفاده از این اختراع جدید (Wi-Vi) که در صفحه‌ی قبل حرفش بود، به ما بگوید که در کوچه‌ی بغلی چه خبر است و چند نفر آن‌جا هستند و ...

باید گفت که خیلی ممنون فناوری، آن هم این فناوری که بسیار ارزان قیمت است و می‌تواند روی گوشی‌های تلفن همراه نصب شود، درست مثل وای-فای. دستگاهی که می‌تواند اینترنت بدون سیم را وارد گوشی‌های هوشمند و رایانه‌ها کند.

خب، حدود یک ماه است که پرده‌برداری از فناوری وای-وای (Wi-Vi) دنیای فناوری را تکان داده و در این مدت خیلی جاها بحث این فناوری است و نامش بر سر زبان‌ها است. به همین بهانه هفته‌نامه‌ی دوچرخه به سراغ دینا کاتابی رفته و ای‌میلی، با او به گفت‌وگو نشسته است. حاصل این گفت‌وگو را بخوانید.

  • ایده‌ی اصلی وای-وای چه‌طور به ذهنتان رسید؟

ما قصد داشتیم دستگاهی سبک و قابل حمل اختراع کنیم تا برای افراد معمولی، مثل من و شما، دیدی اشعه‌ی ایکس‌وار شبیه به سوپرمن را تداعی کند. البته در گذشته هم می‌شد با کمک امواج الکترومغناطیس، آن سوی دیوارها را مشاهده کرد. با این حال، از حاصل تلاش‌های قبلی یا فقط در ارتش استفاده می‌شد و یا می‌بایست دستگاهی در سمت دیگر دیوار نصب می‌شد. به همین دلیل ما می‌خواستیم این اختراع، ارزان، قابل حمل و در دسترس همه باشد.

  • چرا نام وای-وای را برای این اختراع انتخاب کردید؟

وای- وای مخفف wi-fi vision است و به این معنی است که حالا شما می‌توانید سیگنال‌های وای فای را ببینید.

  • از زمان طرح این ایده تا پرده‌برداری از این دستگاه چه‌قدر طول کشید؟

حدود یک سال.

  • با چه مشکلاتی در هنگام کار بر روی این پروژه دست و پنجه نرم کردید؟

اولین و بزرگ‌ترین مشکل ما، در واقع همان دیدن پشت دیوار بود. سیگنال‌ها هنگام عبور از دیوار بسیار ضعیف می‌شوند و از آن‌جا که سیگنال به‌دست آمده از پشت دیوار بسیار ضعیف است، برای ما ردیابی اجسام پشت دیوار بسیار سخت بود.

 

دینا کاتابی و گروه پژوهشی همراهش

  • آیا این مشکلات گاهی آن‌قدر ناامیدتان نمی‌کردند که از ادامه‌ی کار دست بردارید؟

ما پژوهش‌گریم. حس کنجکاوی ما را تشویق می‌کند که تلاش کنیم، چالش‌ها و مشکلات به‌جای این‌که مارا ناامید کنند، ما را برمی‌انگیزانند تا ادامه دهیم. چراکه می‌خواهیم بر این مشکلات غلبه کنیم.

  • هدف اصلی از اختراع این دستگاه چه بود؟

ما بر این باوریم که وای-وای پتانسیل بشردوستانه‌ی بالایی در کنار پتانسیل سرگرمی دارد. مانند کاربرد در عملیات امداد و نجات، امنیت شخصی و البته بازی‌های رایانه‌ای. مثلاً با کمک آن می‌توان افرادی را که در طی یک آتش‌سوزی در ساختمانی به دام افتاده‌اند، شناسایی کرد. هم‌چنین می‌توان با کمک این فناوری نظارت دقیق‌تری روی وضعیت سالمندان داشت. علاوه بر این افق‌های جدیدی در بازی‌های رایانه‌ای و واقعیت مجازی می‌آفریند.

  • دوست دارید در آینده مردم از این فناوری چه‌جور استفاده‌ای بکنند؟

دوست داریم از وای-وای در حفظ امنیت و بازی‌های رایانه‌ای استفاده شود.

  • و چه‌جور استفاده‌ای نکنند؟

هرگز به حریم خصوصی دیگران تجاوز نکنند.

 

فاضل ادیب، دانشجو و همکار دینا کاتابی

  • پروژه‌ی بعدی شما چیست؟

ما در حال کار بر روی پروژه‌های مختلف هستیم. اما در حال حاضر بر روی یک نسخه‌ی دقیق‌تر از وای-وای کار می‌کنیم که می‌تواند نظارت و ایمنی بیش‌تری داشته باشد.

این هم چند پرسش صمیمانه‌ی دوچرخه‌ای با دینا کاتابی:

  • چه پیغامی برای نوجوان‌هایی دارید که به رشته‌ی شما علاقه دارند؟

به‌طور کلی برای موفقیت در هر رشته‌ای، باید عشق و علاقه نسبت به آن رشته وجود داشته باشد و از هر دقیقه‌ی آن لذت ببرند. اما نوجوان‌هایی که دوست دارند روزی پژوهش‌گر شوند، باید حس کنجکاوی داشته باشند و به کشف چیزهای تازه علاقه‌مند باشند و هم‌چنین دوست داشته باشند ارتباط میان آن‌چیزهایی را که تازه یاد می‌گیرند، پیدا کنند.

  • چه پیغامی برای نوجوان‌های ایرانی دارید؟

نمی‌دانم چه‌طور به این سؤال جواب بدهم، چون هیچ‌وقت در ایران نبوده‌ام و نمی‌دانم دغدغه‌ی نوجوانان ایرانی چیست، اما از آن‌جایی که من اصالتاً سوری‌ هستم، فرض را بر این می‌گذارم که سوریه و ایران مشترکات زیادی دارند و اگر قرار باشد پیغامی به نوجوان‌های سوری بدهم، می‌گویم: ذهنتان را باز کنید و بردبار باشید و سعی کنید با آموزش و تحصیل، دنیا و آینده‌ی بهتری بسازید.

  • خودتان چه‌طور نوجوانی بودید؟

کمی شورشی. من همیشه از کمبود فرصت‌های برابر رنج می‌بردم.

  • در دوره‌ی تحصیل چه‌جور دانش‌آموزی به‌شمار می‌رفتید؟

دانش‌آموزی ممتاز و عاشق درس ریاضی و علوم بودم.

  • آیا شغل و موقعیت کنونی‌تان همانی است که در نوجوانی آرزویش را داشتید؟

تا حد زیادی بله. من همیشه دوست داشتم پژوهش‌گر باشم.

 

تصویرگری: لیدا معتمد

منبع: همشهری آنلاین