در ماه‌های اخیر «غرب» انرژی زیادی صرف چانه‌زنی با روسیه بر سر سوریه کرده‌است اما آمریکا و متحدان غربی برای راضی‌کردن روسیه به همکاری در اجرای هر سیاستی در سوریه باید منافع مسکو را در منطقه مدیترانه درنظر بگیرند.

 خودداری مسکو تا‌کنون برای همراه‌شدن با غرب در سوریه، شاید بسیاری را متعجب کرده‌باشد. روسیه درباره سقوط دیگر متحدانش در خاورمیانه تا این اندازه مقاومت نکرده بود. چرا سوریه برای مسکو تا این اندازه اهمیت دارد و چه تفاوتی میان سوریه با دیگر متحدان روسیه در خاورمیانه است؟ پاسخ این است که از نظر روسیه، نتیجه تحولات سوریه بر منافع استراتژیک مسکو ازجمله بر استراتژی دریایی و صادرات انرژی این کشور تأثیر می‌گذارد.برای درک سیاست مسکو در قبال سوریه، دانستن این نکته مهم است که روسیه، سوریه را بخشی از سیاست مدیترانه‌ای خود می‌داند نه بخشی از خاورمیانه. خاورمیانه عربی در سیاست خارجی روسیه اولویت نسبتا پایینی است اما مدیترانه و به‌ویژه منطقه شرق مدیترانه برای مسکو از نظر سیاستگذاری اولویت بالایی دارد.

در زمستان، وقتی اکثر بنادر روسیه یخ می‌زند و قابل دسترسی و استفاده نیست، بندر دریای سیاه که آب‌های گرم دارد، همچون جریان زندگی برای روسیه است و اهمیت زیادی برای صادرات نفت روسیه دارد. بنابراین توانایی مسکو در گشوده نگه‌داشتن مدیترانه به‌روی ناوگان روسیه، جزو اولویت‌های مهم این کشور است.

حضور دریایی روسیه در سوریه، نوعی حفاظت از فعالیت و حضورش در شرق مدیترانه (به‌ویژه در بخش انرژی) به‌شمار می‌آید. غرب برای آنکه بتواند روسیه را با خود در سوریه همراه کند، باید منافع حیاتی این کشور در شرق مدیترانه را تضمین کند. در هرگونه مکالمه دیپلماتیک با مسکو، نگرانی‌ها و ملاحظات آن باید به رسمیت شناخته شود و درباره‌اش گفت‌‌وگو شود. مثلا باید سیاستی تدوین شود که به روسیه اجازه دهد حضور دریایی‌اش را در منطقه حفظ کند.

ناوگان دریایی روسیه در شرق مدیترانه حضوری غالب دارد و روسیه در بازارهای نفت و گاز سراسر منطقه به‌ویژه ترکیه، ایتالیا و یونان، بازیگر عمده به‌حساب می‌آید. روسیه اکنون بهترین شانس را برای به‌دست آوردن کنترل سیستم انتقال گاز یونان دارد. این کشور همچنین تلاش می‌کند تا در میادین و منابع تازه‌کشف‌شده گاز طبیعی اسرائیل و قبرس جای پایی برای خود باز کند.

شرکت‌های روسی در منطقه سرمایه‌گذاری‌های قابل‌توجهی دارند و دارای زیرساخت‌های مهمی هستند. در سال2011 روسیه به قبرس وام سنگینی داد تا از سرمایه‌گذاری‌های خود در این جزیره محافظت کرده و نیکوزیا را به سمت مسکو جذب کند.مسکو همچنین به‌خاطر رابطه نزدیکش با نخبگان سیاسی کشورهای منطقه مثلا ایتالیا، در سیاست داخلی بسیاری از کشورهای منطقه نفوذ دارد. ازسوی دیگر به‌دلیل وجود مهاجرین روس در کشورهای منطقه، این نفوذ تضمین شده‌است.

در اسرائیل بیش از یک میلیون مهاجر روس زندگی می‌کنند.واشنگتن و متحدانش ممکن است به فکر امتیازدادن به مسکو باشند یا ممکن است از تلاش برای سرنگونی حکومت اسد در سوریه منصرف شده‌باشند؛ شاید به این دلیل که روسیه به واشنگتن پیام داده اگر به‌دنبال سرنگون کردن حکومت اسد باشد، باید منتظر بی‌ثبات‌شدن کشورهای هم‌پیمان آمریکا در منطقه قفقاز یا بالتیک باشد.آمریکا و اتحادیه اروپا ممکن است نخواهند که روسیه در منطقه مانعی سر راهشان باشد اما اگر منابع مسکو توسط غرب به رسمیت شناخته نشود، نشان داده که به سرعت و شدت تلافی می‌کند.

وقتی دولت بوش درخواست‌های مسکو برای به‌رسمیت‌نشناختن کوزوو را نادیده گرفت، مسکو هم با بی‌‌ثبات‌کردن و ایجاد ناآرامی در گرجستان در سال2008، این کار آمریکایی‌ها را تلافی کرد. مسکو نشان داده که اگر منافعش نادیده گرفته شود، منافع آمریکا را تهدید می‌کند. درست است که روسیه در مقایسه با آمریکا قدرت کمتری دارد اما در بسیاری از مناطق قدرت نسبی‌اش در مقایسه با آمریکا بیشتر است. بنابراین در بعضی مناطق جهان، روسیه هم می‌تواند اهداف آمریکا را کمک کند و هم می‌تواند در مسیر این اهداف مانع‌تراشی کند. بنابراین آمریکایی‌ها می‌دانند که باید روسیه را راضی کنند.

رویترز