فیلمهایی که با بودجه مصوب مجلس امکان تولید یافتند و بیشتر انتقاد برانگیختهاند تا تحسین. نقطه اوج این انتقادها را میشد در سیویکمین جشنواره فیلم فجر مشاهده کرد؛ جایی که فیلمهای «فرزند چهارم»، «استرداد»، «عقاب صحرا» و «برلین منفی هفت» به عنوان محصولات فاخر به نمایش درآمدند؛ فیلمهایی که منتقدان اغلب آنها را پروژههایی نامیدند که مصداق بارز هدردادن بودجههای عمومیاند. آنچه در سیویکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد بار دیگر این موضوع را اثبات کرد که فیلم خوب تنها با پول میلیاردی ساخته نمیشود و بودجه و امکانات فقط یکی از الزامات ساخت یک اثر سینمایی استاندارد و با کیفیت است. اینها نظر تعدادی از منتقدان، کارشناسان و اهالی سینما بود. سوی دیگر ماجرا، برخی عقیده دیگری در مورد فیلمهای فاخر داشتند؛ کسانی که منتقدان سینمای فاخر را مغرض مینامیدند. فراموش نکنیم که سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فجر نیز به یک فیلم فاخر(استرداد) اهدا شد. حالا فیلم فرزند چهارم به عنوان یکی از تولیدات فاخر سال گذشته روی پرده سینماها آمده و فیلمهای برلین منفی هفت، عقاب صحرا و استرداد نیز در نوبت اکران به سر میبرند.
از 2پروژه مهم و شاخص نیز باید نام برد؛ فیلمهای «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و «لاله» ساخته اسدالله نیکنژاد.فیلم چ به عنوان یکی از تولیدات عظیم سینمای دفاع مقدس سال گذشته جلوی دوربین رفت؛ فیلمی که حکم بازگشت ابراهیم حاتمیکیا به سینمای جنگ را دارد و در آن 2 روز از زندگی شهید مصطفی چمران روایت شده است. فیلم چ با صرف هزینه زیاد و انبوهی از حاشیهها تولید شد و برای تماشای آن باید تا زمان برگزاری سیودومین جشنواره فیلم فجر صبر کرد. فیلم چ درباره یکی از مهمترین شخصیتهای انقلاب و دفاع مقدس است که با گروهی از بهترینهای سینمای ایران و توسط شاخصترین فیلمساز حوزه دفاع مقدس ساخته شده است. انتظاری که از عنوان فیلم فاخر تاکنون برآورده نشده، احتمالاً با فیلم چ برآورده خواهد شد. در مورد لاله اما اهمیت فیلم بیشتر به حاشیهها بازمیگردد تا متن. سابقه اسدالله نیکنژاد در هالیوود و مضمون فیلم که به زندگی لاله صدیق قهرمان اسبق رانندگی میپردازد،شائبه اشاعه فمینیسم را ایجاد کرد. حاشیههای مجلس و دیگر نهادها به پروژه لاله و صرف هزینههای بالا توسط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برای فیلمی که نه مستند است و نه تجربی، تنها بخشی از حاشیههای فیلم لاله است؛ فیلمی که با وجود تمام مخالفتها، با حمایت مستقیم دولت در نهایت جلوی دوربین رفت.
گروه سازنده لاله آخرین نماهای فیلمشان را در آخرین روزهای دولت احمدینژاد فیلمبرداری کردند؛ فیلمی که میگویند نیکنژاد قصد دارد امور فنیاش را در استودیوهای خارج از ایران انجام دهد. اگر رؤیای اکران جهانی را بخواهیم جدی بگیریم شاید نیکنژاد بخواهد فیلمش را در خارج اکران کند و اصلا قید اکران داخلی را بزند؛ هرچند خیلیها چشم انتظار دیدن فیلم پرحاشیه لاله هستند.
مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی 2فیلم فاخر دیگر نیز در دست تولید دارد که به خاطر حاشیههای پررنگ فیلم لاله،زیاد به آنها پرداخته نشده است. فیلمهای «رنج و سرمستی» و «شبهایی از جنس نور» به عنوان تولید فاخر توسط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی جلوی دوربین رفتهاند. این مرکز قرار است از تولید فیلم سینمایی «ایرباس» به کارگردانی مشترک پکستون وینترز و نادر طالبزاده نیز حمایت کند. این در حالی است که بنیاد فارابی پروژهای درباره ماجرای ایرباس را با نام مرثیهای برای یک دوست در دست تولید دارد و این موازیکاری از سوی 2نهاد دولتی آن هم برای پروژههای پرهزینه جالب توجه است. البته با توجه به اینکه در روزهای پایانی مأموریت دولت دهم به سرمیبریم و با تغییر قریبالوقوع مدیران سینمایی، احتمالا در پروژههای فاخر نیز تجدیدنظرهای اساسی صورت خواهد گرفت.