تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۹۲ - ۰۶:۲۴

رونق گیشه سینما موضوعی است که در ایام معدودی از سال، تبدیل به یک آرزوی محقق می‌شود و در خیلی از فصل‌های دیگر یک رؤیای دست‌نیافتنی است.

ممکن است هرازگاهی یک فیلم بنا به هزار و یک دلیل در یک حالت پیش‌بینی نشده به مذاق مردم خوش بیاید و سالن‌های سینما پر شود که در این زمان از واژه پدیده استفاده می‌شود. واقعیت اما این است که سینما رفتن باید یک اتفاق پویا و در عین حال رایج در بین مردم جامعه باشد. آنقدر که درصد قابل‌قبولی از یک جمعیت ۷۰ میلیونی فیلم‌ها را به اتفاق یکدیگر و روی پرده سینما تماشا کنند. در این حالت است که می‌توان از هنر هفتم با عنوان صنعت، به‌معنای واقعی یاد کرد. از آغاز سال ۹۲ تا‌کنون فیلم‌هایی مثل «رسوایی»، «حوض نقاشی»، «گذشته» و در تازه‌ترین اتفاق، «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» به فروش‌های بالا دست پیدا کرده‌اند. 5-4 فیلم برای ۵‌ماه از یک سال، دستاورد چندان خوشحال‌کننده‌ای نیست.

رونق گیشه یک فرمول ناشناخته دیرینه دارد

جهانبخش نورایی، منتقد سینما درباره این موضوع گفت: سال‌ها قبل در مجله فیلم مطلبی خواندم که این سؤال را مطرح کرده بود: چه می‌شود که فیلمی می‌فروشد و فیلمی دیگر نه؟ این موضوع چندین دهه قبل نیز مطرح بود و تا امروز پاسخ روشنی برای آن یافت نشده است. موارد متعددی ازجمله آب و هوا، مسائل اقتصادی و سیاسی و... در رونق گرفتن فروش یک فیلم تأثیرگذار هستند. ضمن اینکه فیلم‌های مختلف در مناطق مختلف شهر مورد استقبال یکسان قرار نمی‌گیرند. به همین دلیل هرگز نمی‌توان به‌طور مطلق درباره این موضوع صحبت کرد. باید روح زمانه و موقعیت موجود را شناخت و عرصه تولید و اکران را مدیریت کرد. وی افزود: در دوران حاضر برخی کارگردانان خود را برای مخاطب قربانی و فیلمفارسی تولید می‌کنند. کسی مثل فرهادی اما هم می‌تواند نبض مخاطب را به‌دست بگیرد و هم با مخاطب بالا ارتباط برقرار کند.

نورایی با اشاره به فروش خوب «حوض نقاشی» تأکید کرد: فیلم مازیار میری اثری لطیف بود که یک پدیده اجتماعی را به ظرافت روایت می‌کرد. من این فیلم را دوست داشتم، چون فکر می‌کنم هر مخاطبی می‌توانست لایه‌های زیرین آن را با اندکی دقت دریابد. عقب‌ماندگی تنها جسم و ذهن را شامل نمی‌شود و خیلی از ما گاهی از نظر فکری و سیاسی هم عقب‌ماندگی داریم. این فیلم برای مثال همدلی مخاطب را برانگیخت. این برانگیختگی در چند درصد از آثار سینمای ما مشاهده می‌شود؟

این منتقد سینما ادامه داد: درنظر گرفتن شرایط اجتماعی برای اکران فیلم موضوع قابل‌توجهی است. «اجاره‌نشین‌ها» زمانی اکران شد که جامعه ما نیاز به خنده داشت. پس مهرجویی روح زمانه را به درستی درک کرده بود. البته خیلی اوقات هم برخی از اتفاق‌ها را نمی‌توان پیش‌بینی کرد‌، مثل استقبالی که از «اینجا بدون من» به‌وجود آمد.

حلقه مفقوده زنجیره رونق گیشه


محمدتقی فهیم، روزنامه‌نگار و منتقد در صحبت‌های خود اشاره داشت: نخستین دلایل پرفروش شدن فیلم‌ها را باید در خود آثار دنبال کرد. فیلم باید توانایی ایجاد کشش در مخاطب را داشته باشد. این کشش یا توسط سوژه‌ای ملتهب ایجاد می‌شود یا ساختار جذاب و یا حضور عوامل مطرح. این اتفاق‌ها به ندرت برای چند فیلم پشت سر هم اکران شده می‌افتد تا رونق گیشه نیز متوقف نشود.وی همچنین گفت: باید توجه داشت که مردم برای دیدن تله‌فیلم به سینما نمی‌روند و یک اثر سینمایی باید از همه جهات متفاوت باشد. وقتی مخاطب احساسات مختلف انسانی و هیجان مورد نیازش را در سینما پیدا نکند چه توقعی می‌توان از او داشت که با وجود یک‌بار سرخورده بیرون آمدن از سالن سینما، باز هم تماشای یک فیلم را روی پرده تجربه کند؟

این منتقد افزود: این روزها از مخاطب ۲۰۰هزار نفری فیلم خانم درخشنده سر ذوق آمده‌ایم اما این تعداد در برابر جمعیت ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟ احساس می‌کنم چیزی که ما کم داریم یک مدیریت صحیح است. این موضوع تنها به مدیریت دولتی باز نمی‌گردد و حتی ارگان‌های خصوصی و شرکت‌های فیلمسازی نیز باید نسبت به آن حساس باشند. در این حالت است که ذائقه مردم تقویت می‌شود.