پژوهشگران در دانشگاه بات در مقالهای که در شماره این هفته "نشریه روانشناسی انگلیس" منتشر کردهاند، نشان دادهاند که کودکان هفتسالهای که انگشت انگشتریشان بلندتر از انگشت اشارهشان است در ریاضیات نمره بالاتری به دست میآورند.
البته این قضیه ربطی به کفبینی ندارد و مهارت تحصیلی را مغز آدم تعیین میکند و نه انگشتش. اما عاملی وجود دارد که هم بر مغز و هم بر طول انگشت موثر است و آن هم قرار گرفتن جنین در معرض هورمونهای جنسی در رحم است.
کاملا ثابت شده است که طول انگشت انگشتری نسبت به انگشت اشاره به میزان قرارگیری در معرض هورمون جنسی مردانه در رحم ارتباط دارد.
برای همین است که در مردان انگشت انگشتری معمولا بلندتر از انگشت اشاره است ولی در زنان انگشت اشاره بلندتر از انگشت انگشتری یا هماندازه آن است.
در عین حال شواهدی وجود دارد که قرارگیری در معرض میزان بالای تستوسترون در دوران جنینی باعث بهبودی استدلال فضایی در فرد می شود و این مهارت در ریاضیات و نیز نقشهخوانی مفید است.
طول انگشت انگشتری با صفات دیگری هم ارتباط داده شده است که میتواند تحت تاثیر تستوسترون قرار گیرد.
یک تحقیق در انگلیس نشان داده است که فوتبالیستهای حرفهای انگشتان انگشتری درازتری دارند و طول انگشت انگشتری بازیکنان بینالمللی هم از بازیکنان باشگاهی محلی بلندتر است. همین خصوصیت در ورزشکاران زن هم دیده شده است.
در یک تحقیق دیگر در دانشگاه لیورپول انگلیس نشان داده است که مردان با انگشت انگشتری کوتاهتر ممکن است اندکی بیشتر در معرض حمله قلبی در سنین پایینتر باشند، اما احتمال قلبی در سنین بالاتر در آنها کمتر است.
شواهدی وجودی دارد که انگشت انگشتری درازتر ممکن است با شمار بالاتر اسپرم همراهی داشته باشد.
گرچه نتایج تحقیق فوق جنبه دیگری از تاثیر هورمونها در دوران جنینی را بر فیزیولوژی انسانی روشن میکند، اما باید این یافتهها را با احتیاط تفسیر کرد، زیرا این ارتباط میان طول انگشتان و صفات جسمی یا روانی تنها ارتباط آماری هستند.
آنها بیانگر رابطه بین میانگینها در سطح عموم جمعیت هستند و لزوما نمیتوان در مورد یک فرد خاص به آنها استناد کرد.
همه موافق هستند که عموما مردان بلندقدتر از زنان هستند، اما در عین حال هیچکس هم تردید ندارد که برخی از زنان از برخی مردان بلندقدتر هستند. همین قضیه در مورد طول انگشت انگشتری هم صادق است.
برای مثال تحقیق دانشگاه بات بیانگر آن است که تستوسترون ممکن است در یک عامل تاثیرگذار در توانایی کودکان در ریاضیات باشد. اما عوامل مختلف دیگری مانند فشارهای محیطی و اجتماعی و نیز سایر عوامل زیستشناختی مانند ژنها هم در این توانایی موثرند.
بنابراین بسیاری از کودکان با انگشت انگشتری کوتاه کاملا در ریاضیات خوب یا حتی عالی خواهند بود.
اصولا هنگامی که پای پژوهش درباره منشا صفات انسانی به میان میآید، چه منشا ژنتیکی، چه هورمونی یا محیطی با ید همین احتیاط را به خرج داد.
به جز موارد استثنایی مثل ژن به وجود آورنده بیماری تحلیلبرنده عصبی هانتینگتون ـ که دارندگان آن حتما در میانسالی به این بیماری علاجناپذیر مبتلا میشوند، بسیاری از چنین عواملی تنها زمینهساز ایجاد یک صفت هستند یا به همراه عوامل دیگر در ایجاد آن شرکت دارند، نه اینکه عامل منفرد و همیشگی به وجود آورنده آن باشند.
*نویسنده این مطلب مارک هندرسن دبیر علمی روزنامه تایمز است.
The Times, May 26, 2007