این روزها لبخند بر چهره سینما نشسته و اهالی سینما با امیدها و آرزوهای فراوان چشم به تحولات آتی دوختهاند. تا اینجای کار هم سیر اتفاقات نشاندهنده این نکته بوده که مدیران سینمایی قصد دارند روابط تیره و تار دولت و اهالی سینما را ترمیم کنند. بازگشایی خانه سینما گام مهمی در این جهت ارزیابی میشود ولی مشکلات سینماییها فراتر از بازشدن خانهشان است. روند ناصحیح ممیزی، حمایتهای خاص مراکز دولتی از افرادی محدود و ایجاد حس ناعدالتی میان بدنه سینما، مشکلات اکران و... ازجمله معضلاتی هستند که سینماگران انتظار دارند حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی کشور در صدد رفعشان برآید.
سینمای ایران در چند سال گذشته بهخصوص در 2 سال اخیر، از مدیریت غلط مسئولان سینمایی بسیار لطمه دیده و همه اهالی سینما منتظرند تا با تصمیمگیریهای جدید و با حضور مدیرانی تازه نفس و دلسوز، سینما از این وضعیت بحرانی خارج شود. در واقع با روی کار آمدن مدیران سینمایی دولت یازدهم، اهالی و علاقهمندان به سینما امید آن را دارند که وضعیت آشفته و نگرانکننده این هنر، سامان یابد و سینما بتواند به جایگاهی بالاتر از آنچه در اواخر دهه 60 و دهه70بهدست آورده بود، برسد؛ چه در داخل و چه خارج از کشور چراکه حضور مدیران جدید نشان میدهد تدبیری که در آن 2دهه بر فرهنگ و هنر ایران وجود داشت و آن را هدایت میکرد، یکبار دیگر بر این دو حوزه و سینمای کشورمان حاکم شده است.
آنچه بیش از هرچیز در 2 دولت گذشته، خصوصا دولت دهم آزاردهنده بود رفتار نادرستی بود که از سوی مدیران مسئول، نسبت به بیشتر اهالی هنر و فرهنگ صورت میگرفت. این در حالی است که پایه و بنیان هر کشور و جامعهای هنر و فرهنگ آن است، در کنار اینکه هنرمندان ما از زمان پس از انقلاب تا به امروز، کم افتخار برای کشور کسب نکردهاند و روا نبود که عدهای با تصورات و ایدههای عجیب در راس کار و تصمیمگیرنده برای اهالی فرهنگ و هنر قرار گیرند؛ افرادی که غالب آنها اندک شناخت و اشرافی نسبت به حوزهای که در آن فعالیت میکردند، نداشتند! شیوه برخوردمدیران سینمایی دولت دهم تا جایی عرصه را بر هنرمندان کشورمان تنگ کرد که بسیاری از آنها در این چند سال اخیر، خصوصا2-3سال گذشته، سکوت و خانه نشینی اختیار کردند تا حرمتشان بیش از این از بین نرود و از سوی دیگر مجبور نشوند تن به خواستههایی نامعقول بدهند و آثاری را خلق کنند که هیچ جایی در عرصه واقعی هنر ندارند؛ مسئلهای که جا دارد در دولت یازدهم مدنظر قرار گیرد تا بسیاری از بیاعتمادیها و دلگیریهای اهالی سینما بر طرف شود و زمینهای فراهم آید تا افرادی که توانایی خلق آثار ماندگار را برای سینما و هنر ایران دارند، بتوانند بار دیگر در این عرصه فعالیت کنند و راهنمایی باشند برای جوانان تازه نفسی که برای پیشرفت، به تجربیات آنها نیازمندند.
کاظم راست گفتار کارگردان و تهیهکننده سینما در این زمینه و درخصوص مسائلی که باید در اولویت برنامههای کاری مدیریت سینمایی دولت یازدهم قرار گیرد، معتقد است: آنقدر در این 4-5سال اخیر همه اهالی سینما با برخوردهای توهین و تحقیرآمیز روبهرو شدهاند که فکر میکنم مهمترین اولویت در برنامه کاری دولت جدید و ریاست سازمان سینمایی جلب اعتماد جماعت سینماگر به مدیریت سینماست و این کار صرفا با برپایی مهمانی میسر نمیشود بلکه باید عملکردی وجود داشته باشد تا وضعیت برای همه سینماگران روشن شود. اهالی سینما باید اعتماد پیدا کنند که این سینما و سازمان آن متعلق بهخودشان است و برای آنها فعالیت میکند و فارغ از هر نوع بیعدالتی میتوانند کار کنند. اگر این اتفاق بیفتد و اعتمادها دوباره جلب شود طبیعتا تولید فیلم، نگارش فیلمنامه و ساختن فیلمهای خوب نیز آغاز میشود و نتایج خوب دیگری را هم با خودش همراه خواهد کرد. بهنظرم باتوجه به وضعیت امروز سینما، این اقدام باید خیلی سریع انجام شود.
حس دزدی را داشتیم که با پای خود به کلانتری میرود
راست گفتار، در ادامه به برخوردهای نامناسبی که از سوی مدیران سینمایی دولت دهم با سینماگران صورت میگرفت، اشاره کرد و گفت: در این4-5سال وقتی با اکثر دوستان صحبت میکردیم در یک مسئله اشتراکنظر داشتیم و آن هم این بود که هر زمان یکی از ما فیلمسازان میخواست وارد سازمان سینمایی شود حس دزدی را داشت که با پای خودش به کلانتری میرود؛ برخوردهای بسیار غیرمحترمانهای با فیلمسازان میشد و آدمهایی که کوچکترین شأنی حتی در اجتماع هم نداشتند در آنجا بهعنوان مدیر فعالیت میکردند و بهخودشان اجازه میدادند هر نوع تحقیری را نسبت به اهالی سینما روا دارند!
کارگردان فیلم سینمایی «چک» در ادامه به تقسیم ناعادلانه بودجه توسط رئیس سازمان سینمایی اشاره کرد و یادآور شد: در چند سال گذشته بودجههایی که به سینما اختصاص داده میشد مشخص نبود با چه ملاک و معیاری در اختیار سینماگران قرار میگیرد. فکر میکنم حداکثر40-50نفر از این مواهب برخوردار و بقیه غیرخودی بودند و اجازه فعالیت نداشتند. بهخاطر تمام دلایلی که به آنها اشاره کردم بهنظرم بهتر است هرچه زودتر این اعتماد از بین رفته که بهدست آوردنش زمانبر نیز هست، محقق شود و پس از آنکه این اتفاق افتاد انجام اقداماتی نظیر سالنسازی، واردات تجهیزات، اختصاص بودجه برای زیرساختهای سینما، اختصاص بودجه برای ساخت فیلمها باتوجه به تورم وحشتناکی که در حال حاضر بهوجود آمده و... در دستور کار سازمان سینمایی قرار گیرد.
کمک کنیم قطار سینما از پرتگاه فاصله بگیرد
همیشه میگویند تاریخ، بهترین معلم انسانهاست. جملهای که اگر کمی آن را باور داشته باشیم به ما کمک میکند تا بتوانیم در کار و زندگی پیشرفت کنیم. این جمله را میتوان در تمامی وجوه زندگی عمومیت داد و در هر حوزهای از آن استفاده کرد. شاید این بار نوبت سازمان سینمایی کشور و مدیرانش باشد که این جمله حکیمانه را شمع راه خود قرار دهند و از تمامی آنچه مدیران و مسئولان سینمایی دولت دهم انجام دادهاند، درس بیاموزند و کاری کنند تا سینمای نیمه جان ایران، از این وضعیت نگرانکننده رهایی یابد؛ امری که مازیار میری، یکی از کارگردانان جوان سینمای ما در توضیح آن میگوید: فکر میکنم مهمترین اولویتی که دوستان ما در معاونت سینمایی باید مدنظر قرار دهند این است که نگاهی داشته باشند بر آنچه طی 4سال گذشته مدیران سینمایی بر سر سینما آوردهاند؛ اقداماتی که منجر به ریزش مخاطب شدید، کاهش تولید آثار قابلقبول، بیکاری زیاد سینماگران و از بین رفتن همدلی بین اهالی شده است. اگر دوستان ما امروز تمام آن کارها را انجام ندهند اوضاع سینما بسامان میشود و از این لحاظ کارشان ساده است. من بهشدت خوشبین هستم چراکه این افراد با اعتماد به اهالی سینما و بازگشایی خانه سینما، نخستین اقدام خود را به خوبی انجام دادند و روحیه از دسترفته را به سینماگران تا حدودی بازگردانند. اما کار معاونت سینمایی از بعدی دیگر سخت نیز هست زیرا با ریلگذاری که افراد در دوره قبل برای سینما انجام دادند باعث شدهاند قطار سینمای ایران امروز بر لبه پرتگاهی قرار گیرد و ریلگذاریهای شخصی آن را به این نقطه رسانده است!
کارگردان فیلم «حوض نقاشی» در ادامه به عدمدرک صحیح مدیران سینمایی دولت دهم از جایگاهی که در آن قرار گرفته بودند، اشاره کرد و گفت: حس رقابت و حسادتی که مدیران دوره قبلی نسبت به اهالی سینما داشتند باعث شد نقش پدریشان را درست انجام ندهند و قطار سینما را به پرتگاهی ببرند که حرکت دادن آن حتی به اندازه یک قدم واقعا دشوار است و باید به شهامت آقای ایوبی برای پذیرفتن این پست در موقعیت فعلی تبریک گفت و خواستار این شد که همه به ایشان کمک کنند تا این قطار به حرکت درآید و اتفاق خوبی برای سینما بیفتد و همچنان باعث افتخار همه مردم ایران باشد. واقعیت این است که اهالی سینما 4سال بهشدت سخت را پشت سر گذاشتهاند و نیاز است تا با همدلی مدیران و معاونان سازمان سینمایی و وزارت ارشاد اتفاقات خوبی برای آنها بیفتد و از این بیکاری نجات پیدا کنند.
دست اهالی فرهنگ را بازتر بگذارند
بهنام بهزادی، کارگردان فیلم «قاعده تصادف» یکی دیگر از فیلمسازانی است که در اینباره نظرش را جویا شدیم. این کارگردان درباره اولویتهایی که نیاز است مدنظر قرار گیرد تا اوضاع توفانی سینمای ایران کمی آرام گیرد، معتقد است: در وهله اول باید سازوکار مشخصی برای بحث نظارت پیش آید که در آن با یک نگاه جامع نسبت به سینما و کارکرد آن، روح تازهای به این هنر دمیده شود. نظارت از آن جهت یکی از عوامل بسیار مهم است که بر جهتدهی وجوه مختلف سینما اعم از تولید، توزیع و چرخه اقتصادی سینما، تأثیرگذار خواهد بود. به همین دلیل فکر میکنم باید در اولویت قرار گیرد تا سازوکار مشخصتری برای آن درنظر گرفته شود و از سوی دیگر با اعتماد و اطمینان به اهالی فرهنگ، دست آنها را بازتر بگذارند تا جایگاه فرهنگی سینما در داخل و خارج کشور برجستهتر شود و بهعنوان یک عنصر مهم فرهنگی به سبد خانوار بازگردد.
وی همچنین به نقش تصدیگری بخشهای دولتی و نیمهدولتی در سینما اشاره کرد و گفت: بهنظرم نیاز است تا تصدیگری بیمرزی که طی چند سال اخیر در حیطههای مختلف سینما بهوجود آمده کم شود. بهخصوص از جهت اقتصادی نیاز است سازوکاری تعریف شود تا دیگر دولت، ارگانها و نهادهای شبه دولتی تبدیل به رقیبی برای سینمای فرهنگی و حتی سینمای مردمی نشوند؛ امری که باعث میشود سینما کمترین بازده را داشته باشد. اگر بتوانیم این کارها را انجام دهیم سینما به جایگاه اصلی خودش بازمیگردد و چه بسا اگر حمایتهایی که شکل رانت بهخود گرفتهاند، از بین بروند بسیاری از اختلافات که منشا آنها ناعدالتی در توزیع سرمایه است، کنار برود و موجب شود سینما روی پای خودش بایستد و سینماگران نیز بهکار و حرفه اصلی خودشان بازگردند.