دکتر عیسی کلانتری*: در یک چشم انداز تاریخی، اصولا حیات کشور ایران از قدیم‌الایام مدیون زراعت، باغداری و دامپروری بوده است.

تا زمانی نه چندان دور بیش از 75 درصد تولید ناخالص در این بخش تولید بود و اکنون نیز که به گفته همگان اقتصاد کشورمان تک‌محصولی و به طور عمده وابسته به نفت است، هنوز هم بخش کشاورزی حدود یک هشتم تولید ناخالص داخلی را با حداقل وابستگی تولید ‌می‌کند.

این استقلال نسبی و نا‌وابستگی به عوامل خارج از کشور ویژگی بسیار مهمی‌است که علیرغم شعارهای فراوان به سهولت از طرف سیاستگذاران نادیده گرفته ‌می‌شود و خدای ناخواسته در صورت مواجهه با بحرانی اقتصادی مانند آنچه در جنوب شرق آسیا اتفاق افتاد، آن وقت است که برنامه‌ریزان و سیاستگذاران به اشتباه خود پی خواهند برد و به فکر جبران اشتباهات گذشته خواهند افتاد.

این موضوع مخصوصاً در حال حاضر که دنیا دچار تهدیدهای جدی ملی قومی، مذهبی و گروهی ‌می‌باشد اهمیت فراوانی دارد و امیدواریم که سرلوحه توجه دولت مردان ما باشد.

بیکاری دردی است که همه از کوچک و بزرگ و پیر و جوان و رهبر و رهرو از آن رنج ‌می‌برند و بیش از هر نابسامانی دیگری صفحات روزنامه‌ها، برنامه‌های رادیو و تلویزیون و سخنرانی‌های بزرگان را به خود اختصاص ‌می‌دهد. بیکاری فقط از دست دادن درآمد و دستمزد نیست.

گرچه این جنبه بیکاری بسیار مهم است و حیات بسیاری از مردم را تهدید ‌می‌کند ولی پیامدهای منفی اجتماعی آن از قبیل فساد، اعتیاد، افسردگی، جرم و جنایت و رویارویی‌های اجتماعی و دهها آسیب دیگر را به دنبال دارد.

این بخش کشاورزی است که زمانی 90درصد اشتغال کشور را فراهم ‌می‌کرد و اکنون هم علیرغم تمام بی‌مهری‌ها هنوز نزدیک به یک پنجم شغل‌های موجود در کشور از فعالیت‌های مستقیم کشاورزی سرچشمه ‌می‌گیرد که اگر فعالیتهای وابسته به آنرا نیز حساب کنیم این رقم بسیار بیشتر خواهد بود.

البته باید بدانیم که این تعداد شغل برای کشاورزی مطلوب نیست زیرا درآمدی که باید بین این تعداد کثیر تقسیم شود،‌ در صورت رواج کشاورزی کاملا پیشرفته ‌می‌تواند بین تعداد بسیار کمتری توزیع شود و در نتیجه درآمد سرانه کشاورزان افزایشی چشمگیر نشان دهد.

به عبارت دیگر،‌ کشاورزان امروز فقر را به خاطر دیگران و به خاطر مصالح کلی کشور تحمل ‌می‌کنند و این یارانه‌ای است که کشاورزان تقدیم ملت شریف ایران ‌می‌کنند به این امید که ان‌شاءا… سایر بخش‌ها نیز هر چه زودتر وظیفه خویش را انجام دهند و سهم خود را بپذیرند.

همه ‌می‌دانیم که برای توسعه نیاز به تکنولوژی و نهاده‌ها و ابزارهای پیشرفته داریم و همه ‌می‌دانیم که در حال حاضر باید این گونه کالاها را از خارج وارد کنیم و باز هم همه ‌می‌دانیم که واجب‌ترین و اساسی‌ترین نیاز 70میلیون هموطن ما نیازهای غذا و پوشاک است که به طور عمده باید بوسیله کشاورزی تامین شود.

اگر کشاورزان با زحمات شبانه‌روزی و تابستانه و زمستانه خود غذا و مواد اولیه پوشاک و صنعت را تولید نکنند دولت مجبور خواهد بود که با اولویت اول این مواد را وارد کند و در نتیجه یا ارزی برای ورود تکنولوژی و نهاده‌های نوین فعالیت‌های اقتصادی باقی نخواهد ماند و یا مقدار ارز باقی مانده بسیار ناچیز خواهد بود.

از این گذشته حدود 30درصدصادرات غیر نفتی کشور را کشاورزان تولید ‌می‌کنند. این کشاورزان هستند که راه ورود تکنولوژی و علم را هموار ‌می‌کنند ولی خودشان از آن کمترین بهره را ‌می‌برند. به زبان ساده آنان بار توسعه و پیشرفت کشور را بر دوش و بازوی خود حمل ‌می‌کنند بدون آنکه انتظار پاداشی بزرگ داشته باشند.

آنان به این نقش خود افتخار ‌می‌کنند و از خداوند ‌می‌خواهند که بزرگان و برنامه‌ریزان و سیاستگذاران هم این نقش را فراموش نکنند که عواقب ملی آن بسیار دردناک خواهد بود.

کشاورزان با فن‌آوری‌‌هایی که پاره‌ای از آنها به درد موزه‌های باستان‌شناسی ‌می‌خورد حدود سه چهارم غذای هموطنان و میلیون‌ها آواره همسایه که سال‌هاست مهمان ما هستند را تامین ‌می‌کنند و با کمی ‌توجه بیشتر به مشکلاتشان ‌می‌توانند این رقم را به بیش از صد در صد هم برسانند. برکت از خداوند، حرکت از کشاورزان و فقط کمی ‌توجه از دولتمردان و حکومت.

مطالعات نسبتاً دقیق نشان داده‌اند که در حال حاضر و با فن‌آوری موجود حدود 50میلیون هکتار زمین قابل کشت مرغوب و متوسط در اختیار است ولی هنوز بیش از حدود 19 میلیون هکتار آن به طور آبی و دیمی‌استفاده نمی‌شود و از این مقدار هم هر ساله حدود دو سوم آن به زیر کشت می‌رود.

با همین آب و تکنولوژی موجود در کشور ‌می‌توان حداقل سطح کاشت را با سرمایه‌گذاری در بهره‌وری و تامین آب دو برابر کرد. ولی پتانسیل مهم تر تکنولوژی‌های جدیدی است که نیاز به آب را کاهش ‌می‌دهد، تحمل گیاه را به عوامل نامساعد خاک و اقلیم افزایش ‌می‌دهد و میزان محصول در هر هکتار زمین را هم زیادتر ‌می‌کند.

به عبارت ساده اگر بتوانیم مانند کشورهای پیشرفته از امکانات خود استفاده کنیم، ‌می‌توان تولید فعلی را به چند برابر رساند. البته این کار ساده‌ای نیست اقداماتی هم در دست  انجام است ولی به هیچ وجه کافی و منسجم و یکپارچه و انعطاف‌پذیر برای شرایط بسیار دگرگون کشور بزرگی چون ایران نیست. راه ناپیموده دراز است و همت موجود، خدا کند که خواجه خضری قد علم کند و ما را به آب حیات رهبری نماید.

شنیده‌ایم که حتی شاعران خارجی در وصف باغ‌های ایران شعر‌ها سروده‌اند ولی خود ما هم بیش از آن کاری نکرده‌ایم. بعضی از زیباترین و خوش خوراک‌ترین میوه‌های دنیا در باغهای ایران تولید ‌می‌شود و ‌می‌گویند در تولید پاره‌ای از آنها در دنیا برتری مطلق داریم، ولی متاسفانه بازار صادراتمان تنها و محدود به مقداری خشکبار است که به هیچ وجه نشان دهنده و معرف کیفیت محصولات باغی متنوع کشور نیست و این مشکلی است که کلیدش در بخش‌های بازرگانی و سیاسی کشور است.

چند سالی بیش نیست که باغداری به عنوان یک فعالیت کشاورزی رسمیت یافته است. تولیدات باغی ما جزو پتانسیل‌های بسیار ارزنده‌ای است که باید توجه خاص به آن بشود. همین طور است محصولات دارویی و زینتی که حتی فراموش شده‌تر هم هستند.

نقش مهم دیگری که کشاورزی ایران نه تنها در کشور که در جهان دارد، تنوع زیستی و ژنتیکی موجود در ایران زمین است که با توجه به پیشرفت سریع بیوتکنولوژی یکی از پتانسیل‌های ارزشمند و بی‌نظیر جهان است، که باید نسبت به حفظ و حراست و بهره برداری از آن قبل از آن که دیر شود اقدام کرد.

*دبیر کل خانه کشاورز