تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۲ - ۰۴:۰۸

همشهری آنلاین: در دنیای امروزی، عموما زنان کمتر با مردان هم ردیف خود مقایسه می شوند. شاید زنان هنوز قربانیان خاموش قوانین نانوشته مردان هستند!

سوزان، یک روز پس از ترفیع گرفتن در شرکتی که در آن مشغول به کار بود، متوجه نگاههای سنگین و رفتارهای عجیب همکاران خود شد. در عرض یک هفته او به سوژه اصلی غیبتهای همکاران تبدیل شده و خیلی راحت از جمع آنها کنار گذاشته شده بود.

آنها هیچ اطلاعات کاری مهمی را به او انتقال نمی دادند. او کاملا تنها شده بود. همکاران خانمی که تصور میکرد، دوستانش هستند، او را قربانی تصورات و حرفهای بی منطق خود کرده بودند. او شدیدا در محیط کارش تحت فشار بود...

شاید شما نیز  چنین صحنه هایی را در محیط کاری خود دیده و تجربه کرده باشید و در نهایت کاری هم از دستتان بر نیامده است! درست است؟

تجربه چنین شرایطی بسیار سخت و آزار دهنده است. علاوه بر آن شاید شما ندانید در چه شرایط مخربی قرار دارید. برای چنین شرایطی باید بگویم؛ به دنیای مملو از تهاجمات رفتاری خوش آمدید!

تهاجمات رفتاری تنها سلاح زنان در دنیای مردانه است که بسیار خطرناک و مخرب است. این سلاح بیشتر مواقع در انبار اسلحه زنان انباشته است. البته از نظر علمی، این گونه رفتارها بیشتر در نوجوانان مشاهده میشود و همه تصور می کنند با بزرگ شدن و گذراندن دوران بلوغ دیگر اثری از این نوع رفتارها نخواهد ماند. اما حقیقت چیز دیگری است.

حقیقت این است که آنها هنوز در وجود ما زنده هستند و در محل کار و یا در اجتماعاتی نظیر آن  به صورت مخفی به کار ما آسیب می رسانند.

به عبارتی می توان گفت؛ زنان تمایل دارند از روابط خود به عنوان وسیله ای برای پرخاشگری و تهاجم استفاده کنند که این رفتار"خشم پنهان" نامیده میشود. این نوعی، انهدام پنهانی است که می تواند سال ها یا حتی تا آخر عمر همراه فرد باشد.

زنان عموما در دنیای بی رحم امروزی کمتر با مردان هم ردیف خود مقایسه می شوند و از طرفی بعضی ها معتقد هستند که رهبران آینده دنیا، زنان هستند. زیرا آنها صلاحیت و توان بیشتری در این کار دارند. همانگونه که می توانند کانون یک خانواده را گرم، اقتصاد آن را سامان، روابط، صممیت، صداقت را ایجاد  و خیلی چیزهای دیگر را آموزش و در یک خانواده پیاده سازند! 

آیا این تصور و قائل شدن چنین شخصیت هایی برای زنان درست است؟

برای درک بهتر این مساله بهتر است به دو رابطه "صریح و مشخص" و "پنهانی" و تضادهای مدیریتی اشاره کنیم. گفته میشود، مردان عموما صاف و بی شیله پیله برخورد میکنند. آنها ممکن است دعوا کرده و کارها را پیش ببرند. و اصولا در مواجهه با مشکلات بسیار  برخورد بهتری دارند و تلاش می کنند؛ یا برنده یا بازنده باشند.

اما درست برعکس آنها، زنان دوست دارند غیررسمی و غیر مستقیم کارهای خود را انجام دهند. آنها به جای واکنشهای مستقیم و رو در رو ترجیح می دهند مخفیانه و به واسطه افراد دیگر کارهایشان را پیش ببرند. البته گاهی این رابطه غیر مستقیم اگر در مسیر درست هدایت شود، نتیجه خوبی هم خواهد داشت.

اما حقیقت این است که این کار می تواند بسیار آسیب رسان نیز باشد و نتیجه عکس دهد. شاید باعث شود خانم ها به ویژه از سایر خانمهای همکار خود انتقام بگیرند و این کار را با شایعه پراکنی های بی مورد، لطمه زدن به شهرت یک فرد و یا یا بی محلی و بدرفتاریتوام خواهد بود.

بر اساس شواهد موجود، خانم ها برای دستیابی به موفقیت شرایط بسیار دشوارتر از مردان دارند. نگاه مردسالارانه هنوز هم در محیط های کاری که زنان و مردان دوش به دوش هم کار می کنند، حاکم است. پست ها همیشه در درجه اول به مردان تعلق دارد مگر در شرایط نادر و استثناء.به همین دلیل زنان باید یاد بگیرند که بیشتر از اینها یکدیگر حمایت کنند، بیشتر با هم همکاری داشته باشند تا سریع تر به اهداف مشترک خود برسند. آنها باید بیاموزند که چگونه میتوانند در کنار هم برای رسیدن به یک هدف قدم بردارند.

 تحقیقات نشان داده است زنان رفتار سخت گیرانه تری به زن ها نسبت به مردان دارند. زن ها اصولا احترامی که برای مدیرهای مرد خود قائل هستند را به مدیرهای زن خود قائل نستند( البته نمی توان کلیت داد).

اگر یک مدیر زن کاری را به یک کارمند زن محول کند، شاید کارمند زن با سختی زیاد و با گوشزد کردن های مکرر آن را انجام دهد اما اگر همان کار را یک مدیر مرد از او بخواهد بی چون و چرا و بی هیچ بحثی انجام می دهد.

نظریه های مختلفی برای توضیح این مساله از ذات وجودی زن یا درک ضعف اعتماد به نفسی خانم ها گرفته تا رفتارهای اکتسابی آنها وجود دارد. برخی روانشناسان پیشرفته ادعا می کنند، خشونت زنان علیه زنان به واسطه نوعی تغییر ژنتیکی برای رقابت با منابع محدود است  که ریشه در سرشت انسان دارد و باعث جوانی انسان می شود.

صرف نظر از محرکهای این گونه رفتارها، اندیشمندان معتقدند با داشتن آگاهی کافی و دیدگاه سالم به توانایی های خود، این نوع مشکلات قابل کنترل هستند؛ اگرچه شاید از بین نروند.

متاسفانه در محیط های کاری زنانی که در مقابل وسوسه رفتارهای مخفیانه و بدگویی در مورد خود و دیگران مقاومت و یا برخورد میکنند و سعی میکنند،  رو راست، بی شیله پیله و صادق رفتار کنند، به آنها انگ و عنوان فردی پررو، ستیزه چو، پرخشگر، ناسازگار، پرمدعا و گنده دماغ یاد میکنند. گاهی این انگ ها روی پیشرفت و ارتقاء شغلی آنها تاثیر بسزایی می گذارد و شاید هم بیشتر از آن، او را از واحد یا شغلی که در آن مشغول به کار است، برکنار می کنند...

این زنان در مسیر کاری و برطرف کردن مشکلات متوجه می شوند که دیگران(سایر همکاران) او را کنار گذاشته و به نادیده گرفتن تبعیدش کرده اند و این مسئله در طولانی مدت در محیط کاری بسیار آزار دهنده و غیر قابل تحمل میشود.

چرا اینگونه است؟ برخی روانشناسان معتقد هستند، زنان دوست ندارند خیلی سریع یک مشکل حل شود. زنان که دچار خشم پنهان هستند، دوست دارند،مورد هدف خود را پشت لبخندهای صمیمی و کلمات پرمحبت برای مدت طولانی تری آزار دهند.

این افراد در مواجهه با زنانی که بسیار رک و صادق هستند و علاقه ای به این بازی ها ندارند، بیشتر خود و قدرتشان را در معرض خطر احساس می کنند و عکس العمل شدید تری از خود نشان می دهند.

در آزمایشی به نام "زنان را عقب نگه دار" که در سال 2009 میلادی توسط موسسه "توسعه دیمانسیون بین المللی" صورت گرفت، دلیل اینکه چرا زنان امروزی که بخش وسیعی از نیروی کار و مدیریت شرکتهای مختلف را به خود اختصاص داده اند، از نظر کارهای اجرایی و مدیریتی پیشرفت بسیار کمی دارند، مشخص شد.

بر اساس این مطالعه؛ اطلاعات موقعیتهای پیشرفت با آنها در میان گذاشته نمی شود و آنها از این مهم بی اطلاع هستندو نیز در سمت خود حمایت و پشتیبانی ندارند. زنانی امروزی که موقعیتهای شغلی خوبی دارند وقتی به مقام بالاتر می رسند اصولا مورد حمایت قرار نگرفته و در حیطه کاری خود تنها می مانند. به همین دلایل، نقشهای مدیریتی کمتری پیدا میکنند.


زنان کمی در مقامهای بالا و پستهای مهم مشغول به کار هستند این نشان دهنده همین بی توجهی و اعتماد به آنها است.

شواهدی هم وجود دارد که زنان در محیط های کاری از روی عمد از یکدیگر پشتیبانی میکنند و این تنها  به دلیل تبعیضهای جنسیتی در محیط کار است.

بیشتر زنان در دوران دبیرستان خشونتهای پنهانی را به روشهای خاص خود تجربه میکنند. اما برای اینکه این چرخه همیشه ادامه نداشته باشد، باید رفتارهای خود را تغییر دهند. تغییراتی که دوست دارید در دنیا شاهد آن باشید، ابتدا در خود ایجاد کنید.

منبع: womenatwork

منبع: همشهری آنلاین