مرکز پژوهش‌های مجلس در تحلیل سیاسی با عنوان «دیپلماسی دیجیتالی دولت یازدهم و ضرورت غیرامنیتی‌سازی پرونده هسته‌ای» اعلام کرد: دیپلماسی رسانه‌ای مهمترین ابزار مقابله با هجمه‌های تبلیغاتی غرب و رژیم صهیونیستی است که سعی دارند تصویری هولناک، و غیرمنطقی از ایران ترسیم کنند.

به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، این مرکز در تحلیل سیاسی خود با عنوان «دیپلماسی دیجیتالی دولت یازدهم و ضرورت غیرامنیتی سازی پرونده هسته ای» اعلام کرد: با ارجاع پرونده هسته‌ای کشورمان به وزارت امور خارجه، بار دیگر، اهمیت و جایگاه این نهاد در دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران افزون‌تر شده است.

تحرک دستگاه دیپلماسی به‌ویژه تلاش‌های محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه، رغبت و امید عمومی ایرانیان به سیاست خارجی کشور را افزایش داده است و در این راستا، بهره‌گیری ظریف از شبکه‌های اجتماعی جدید، با ارائه تصویری معقول و منطقی از دولت جمهوری اسلامی ایران، اقدامی در جهت غیرامنیتی‌سازی از فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان به‌شمار می‌رود.

پدیده جهانی شدن، سبب بروز تحولی عمده در ساختار قدرت بین‌المللی شده و انقلاب اطلاعاتی ـ ارتباطی به ‌عنوان پدیده‌ای ملموس و فراگیر، تأثیر بسزایی بر منابع قدرت کشورها گذاشته است.

در این چارچوب، قدرت نرم‌افزاری به‌گونه‌ای محسوس در اقناع مردم از طریق برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی اثرگذار است و به‌ عبارت دیگر با پیشرفت فناوری ارتباطات و از بین رفتن فاصله‌های مکانی و زمانی در جهان کنونی، دیگر روابط بین کشورها محصور و محدود به حاکمیت دولت‌ها نیست، بلکه در عرصه جدید، علاوه ‌بر دولت‌ها، افکار عمومی کشورها یا به تعبیر بهتر، افکار عمومی جهانی نیز به‌ عنوان یک عامل تأثیرگذار شناخته شده و در برنامه‌ریزی‌های روابط بین‌الملل منظور می‌شود و دنیای نوین، امتیاز ویژه‌ای برای اقناع، آشکارسازی، گشودگی و ایجاد ائتلاف در مقابل استفاده از زور، قائل است.

جایگاه دیپلماسی رسانه‌ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران

از دیرباز، دیپلماسی متداول‌ترین و کم‌هزینه‌ترین شیوه دستیابی به اهداف سیاست خارجی کشورها به‌شمار می‌رود و با وجود اختلاف‌نظر در رابطه با دامنه و ماهیت دیپلماسی، مطلوبیت به‌کارگیری آن مورد اجماع تحلیلگران و سیاستمداران است.

برای مدت‌های مدیدی در روابط بین‌الملل، دیپلماسی سنتی که از طریق ارتباطات میان‌دولتی مدیریت شده و عمده وظایف آن برعهده وزارت امور خارجه کشورهاست، مسیری در برابر تلاش‌های نظامی و راهبردی بازیگران بین‌المللی تعریف می‌شد، بنابراین به علل گوناگونی نظیر انقلاب اطلاعات و جهانی شدن ارتباطات، امروزه کشورهای قدرتمند و صاحب‌نفوذ جهانی، پیش از آنکه اهداف و غایات خود را از طریق دیپلماسی سنتی و یا ابزار نظامی دنبال کنند، در پی بهره‌گیری از ابزارهای نرم‌تر و نوین‌تری هستند. تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهای هدف و به‌طور کلی توجیه اقدامات دولت‌ها برای افکار عمومی از یک‌سو و تأسیس، گسترش و فعال‌سازی سازمان‌های مردم‌نهاد و موجودیت‌های غیردولتی از سوی دیگر، اشکال جدیدی از دیپلماسی را سبب شدند که ازجمله آنها می‌توان به دیپلماسی رسانه‌ای اشاره کرد.

نیل به اهداف و اصولی که جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک دولت ـ ملت در نظام بین‌الملل کنونی دنبال می‌کند، از طریق دیپلماسی سنتی و مراودات رسمی صرف ناممکن است.

به‌ عبارت روشن‌تر، اصول و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که منبعث از ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی است، فراتر از مناسبات رسمی دولت‌ها را مدنظر داشته و اهمیت ویژه‌ای برای گروه‌ها و موجودیت‌های غیردولتی قائل است، ازاین‌رو، خصلت دولت‌محور دیپلماسی سنتی و متعارف مشکلاتی را در پیگیری اهداف مذکور در قانون اساسی کشور به‌وجود می‌آورد و این امر فعالان و مسئولان عرصه سیاست خارجی کشور را نسبت به ضرورت به‌کارگیری روش‌ها و ابزارهای نوین دیپلماسی رهنمون می‌کند.

آمریکا و امنیتی‌سازی برنامه هسته‌ای ایران

شرایط فعلی در عرصه بین‌المللی و میراث به‌جای مانده از دولت‌های پیشین، به‌ویژه درباره مباحث مربوط به انرژی هسته‌ای و حقوق بشر، جمهوری اسلامی ایران را در مقابل تهدیدات ایالات متحده آمریکا و متحدانش قرار داده است.

امنیتی‌سازی برنامه هسته‌ای ایران رویکرد غالب ایالات متحده آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری اوباما بوده است، رهبران کاخ سفید با توجه به تداوم بحران اقتصادی سرمایه‌داری که ضرورت کاهش هزینه‌های نظامی را آشکار می‌کند و همچنین تجارب ناموفق مداخلات نظامی پیشین آمریکا در منطقه، سعی در معرفی کردن ایران به‌ عنوان یک تهدید جهانی دارند تا از این رهگذر، هم یک ائتلاف جهانی را علیه فعالیت‌های صلح‌آمیز کشورمان تشکیل دهند و هم هزینه‌های هر نوع برخورد نظامی احتمالی با ایران را با رقبایشان تسهیم کنند.

یکی از تاکتیک‌های آمریکایی‌ها به منظور تهدید جلوه دادن برنامه هسته‌ای ایران، برقراری ارتباط مصنوعی میان دستاوردهای گوناگون نظامی کشورمان است. به‌ عنوان مثال، ترجیح منطقی مقامات تهران مبنی‌بر تولید داخلی موشک‌های دوربرد با بهره‌گیری از سوخت جامد، به منظور حفظ بازدارندگی ملی، سبب شده است تا فعالیت‌های هسته‌ای ایران را نظامی تصور کنند، در حالی که ساخت موشک‌های دفاعی متعارف ارتباطی با فعالیت‌های صلح‌آمیز اتمی ایران ندارد. گفتمان اوباما بر اصل انعطاف‌پذیر نشان دادن خود و غیرمنعطف نشان دادن ایران استوار است، ازاین‌رو، هم در مواقعی فرستادن پیام‌هایی به ملت ایران در اولویت قرار دارد تا روحیه مقاومت ملی را تضعیف کند و هم با تفرقه‌اندازی میان دولت و ملت ایران بیش از پیش چهره نظام جمهوری اسلامی را به ‌عنوان نظامی غیرمردمی و غیردموکراتیک معرفی کند.

در سطح منطقه‌ای نیز همکاری نزدیک با رقبای ایران نظیر عربستان سعودی و ترکیه در دستور کار واشنگتن قرار گرفته است.

در این راستا، هسته‌ای شدن ایران به‌ عنوان سرآغاز مسابقه تسلیحاتی در منطقه تصویر می‌شود که به ضرر این کشورهاست.

گرچه این ادعا بدین‌گونه می‌تواند رد شود که چگونه کشورهای اسلامی منطقه در حدود شصت سال با سلاح هسته‌ای رژیم صهیونیستی به حیات سیاسی خود بدون تلاش برای دسترسی به تسلیحات هسته‌ای ادامه داده‌اند؟!

سیاست خارجی دولت احمدی‌نژاد، نیز با برجسته کردن وجوه اختلاف میان ایران و غرب و اصطلاحاً پیگیری سیاستی تهاجمی علیه اسرائیل و آمریکا، ناخواسته به امنیتی کردن برنامه هسته‌ای ایران کمک کرده است.

تأکید دولت ایران بر صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای خویش در فضای تنش‌آمیز موجود، زیاد مثمرثمر نبوده و نتوانسته است از برنامه اتمی و چهره خود در نظام بین‌الملل غیرامنیتی‌سازی کند.

با توجه به ارائه چنین تصویر خشن و غیرواقعی‌ای از ایران، برقراری ارتباطی سازنده با جامعه بین‌المللی، توسعه صادرات، جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی و گسترش مناسبات همه‌جانبه، کاری بس دشوار می‌کند.

این واقعیت حاکی از اهمیت دیپلماسی رسانه‌ای و لزوم به‌کارگیری آن جهت بهبود تصویر ایران در سطح جهانی و مقابله با تلاش‌های رسانه‌های بیگانه در خدشه‌دار کردن چهره جمهوری اسلامی ایران، است.

اینترنت و تصویرسازی

در نتیجه تحولات موجود در نظام بین‌الملل، دیپلماسی بین کشورها نیز نسبت به گذشته کاملاً تغییر کرده است.

پیش از بروز چنین تحولاتی، روابط دیپلماتیک تقریباً بین دولت‌ها و حاکمیت‌ها در جریان بود و شهروندان و افراد عادی زیاد در محاسبات آن منظور نمی‌شدند، اما امروزه نه ‌تنها شهروندان دو کشور بلکه همه دولت‌ها، افکار عمومی جهانی و حتی سازمان‌های بین‌المللی در محاسبات سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک (حتی در دیپلماسی دوجانبه) لحاظ می‌شوند.

به بیان دیگر هم اینک، فناوری‌های نوین ارتباطات و اطلاعات، گستره دیپلماسی و سیاست خارجی را به تحریریه روزنامه‌ها، شبکه‌های اینترنتی، تلویزیون‌ها و رادیو‌های جهانی کشانده‌اند.

این همان عاملی است که در عصر جامع اطلاعاتی، فضای روابط متقابل دیپلمات‌ها و رسانه‌ها را الزامی ساخته است. فضایی که پیشبرد سیاست خارجی و دیپلماسی بیش از پیش به میزان تأثیرگذاری تاکتیک‌های خبری و رسانه‌ای وابسته شده است. در این راستا، کشورها برای شرکت در این عرصه عمومی و حتی برای مقابله با آن، به بهره‌گیری از ابزارهای جدید و فناوری‌های ارتباطی ـ اطلاعاتی نیازمند هستند، در نتیجه چنین تحولاتی استفاده از اینترنت برای تصویرسازی واقعی و مثبت از دولت ـ ملت ایران ضروری است.

در این شرایط، استفاده از شبکه‌های اینترنتی در راستای تصویرسازی دیپلماسی فرهنگی، ارزان‌ترین و یکی از مؤثرترین راه‌های تأثیرگذاری فرهنگی است. یکی از اقداماتی که در این راستا می‌تواند صورت بگیرد، طراحی و ایجاد پایگاه‌های اطلاعاتی قوی و معتبر به زبان‌های زنده دنیا به‌ویژه انگلیسی است.

در این عرصه، سه مسئله برنامه هسته‌ای کشورمان، حقوق بشر و تروریسم از مهمترین حوزه‌هایی هستند که می‌توان با ارائه اطلاعات صحیح به مخاطبین، سبب ارتقای چهره مثبت و واقعی از ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران شد.

نتیجه‌گیری

در عصر اطلاعات، قدرت نرم بیش از قدرت سخت، متقاعدکننده و جاذبه‌آفرین است و در چنین شرایطی بهره‌گیری از جریان‌های اطلاعاتی به ‌منظور انتقال ارزش‌های فرهنگی و تصویرسازی مثبت از کشورمان به منظور تأمین منافع ملی و اسلامی، ضروری به‌نظر می‌رسد.

در دوران موجود، ابزارهای رسانه‌ای نقش مؤثری در گسترش ارتباطات میان کشورهای مختلف ایجاد می‌کنند، طبیعی است که در چنین شرایطی امکان بهره‌گیری از ابزارهای نوین ارتباطی همچون شبکه‌های اینترنتی از اهمیت و مطلوبیت بیشتری برخوردار است، ازاین‌رو، دیپلماسی رسانه‌ای، جایگاه ویژه‌ای در سیاست خارجی کشورها دارد و ابزاری با قابلیت بالا و مقرون به‌ صرفه به منظور تأمین منافع و امنیت ملی دولت‌ها به‌ شمار می‌رود.

این نوع دیپلماسی، قابلیت و توانایی ترکیب جسارت و احتیاط را با هم دارد، زیرا بهره‌برداری از فرصت‌های نوین و ترویج منافع ملی را بدون برانگیختن و ناخشنود ساختن سایر کشورها دنبال می‌کند، بنابراین، ضروری است که تلاش‌ها و اقدامات مورد نیاز در چارچوب دستگاه دیپلماسی کشور (دیپلماسی سنتی و نوین) به منظور هدف واحد غیرامنیتی‌سازی از ایران هماهنگ و متمرکز شوند.

در بخش دیپلماسی رسمی، بازتعریف نقش وزارت امور خارجه و همکاری مناسب آن با مجلس شورای اسلامی حائز اهمیت است و در بخش دیپلماسی عمومی، به‌کارگیری یک دیپلماسی فعال رسانه‌ای، به منظور تصویرسازی مثبت و ارائه چهره ملی شایسته و به حق از جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌المللی ضروری است.

دیپلماسی رسانه‌ای، مهمترین ابزار مقابله با هجمه‌هایی تبلیغاتی غرب و رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود که سعی دارند تصویری هولناک، غیرمنطقی و غیرقابل اعتماد از جمهوری اسلامی ایران ترسیم کنند، زیرا امروزه افکار عمومی داخلی و بین‌المللی به یک عامل مهم در فرآیند تصمیم‌گیری سیاست خارجی دولت‌ها تبدیل شده است و کشوری که بتواند در این عرصه موفق عمل کند، حتی با وجود ضعف نظامی و اقتصادی، کمتر در معرض تهدیدات امنیتی قرار خواهد گرفت.

مرکز پژوهش‌های مجلس:دیپلماسی رسانه‌ای مهمترین ابزار مقابله با هجمه‌های تبلیغاتی غرب و رژیم صهیونیستی است

مرکز پژوهش‌های مجلس در تحلیل سیاسی با عنوان «دیپلماسی دیجیتالی دولت یازدهم و ضرورت غیرامنیتی‌سازی پرونده هسته‌ای» اعلام کرد: دیپلماسی رسانه‌ای مهمترین ابزار مقابله با هجمه‌های تبلیغاتی غرب و رژیم صهیونیستی است که سعی دارند تصویری هولناک، و غیرمنطقی از ایران ترسیم کنند.