دکتر شریعتی می‌گوید: آنچه را نمی‌توان گفت باید نوشت. با توجه به اینکه طبق دستورالعمل‌های کمیته داوران، مصاحبه داوران با رسانه‌های گروهی ممنوع است چاره‌ای نیست جز اینکه مصائب جامعه داوری را هرچند کوتاه و مختصر، به صورت مکتوب درآورده و در اختیار علاقه‌مندان فوتبال و وجدان‌های بیدار قرار دهم تا پس از اطلاع و آگاهی از برخی مسائل، راحت‌تر به قضاوت بنشینند و شاید اندکی از واقعیت‌ها و مشکلات جامعه داوری نیز عیان شود.


بدیهی است حال و هوای نامساعد و تیره و تار ماه‌های اخیر فوتبال کشور که نوک تیز پیکان انتقادات نسبت به داوری‌ها بیشتر از گذشته شده و البته این بار با هجمه‌ها و اتهامات بی‌سروته نیز همراه است بهانه‌ای است که حداقل جامعه فوتبال کشور و علاقه‌مندان و انسان‌های عدالت‌طلب و عدالتخواه و وجدان‌های بیدار بتوانند از درددل‌ها و گلایه‌های جامعه داوری آگاه شوند تا شاید اندکی نور و روشنایی بر این ابرهای تیره و سنگین غالب شود.

سخن اول اینکه آیا رسم مروت و جوانمردی و معرفت ورزشکاری است که آبرو و حیثیت یک نفر را- آن هم در لباس قاضی- بی‌محابا و گسترده و به روش غیراخلاقی و غیرقانونی مورد تاخت و تاز قرار دادند درحالی‌که به راحتی امکان پیگیری موضوعات و مسائل از کانال‌های مرتبط و قانونی تعیین و مشخص شده است؟ درحالی‌که آقایان مدعی، روز اول صحبت از اسناد و مدارکی داشتند که نه در فدراسیون فوتبال و نه در زیرمجموعه‌های آن (شامل کمیته‌های داوران و انضباطی) و نه در محاکم قضایی ارائه و اثبات شده بود، به خاطر یک اشتباه در تصمیم داور (چه تاثیرگذار و چه غیرتاثیرگذار) تمام حیثیت و آبروی آن شخص را مورد تاخت و تاز قرار دادند. آیا این کار آنها با اصول اسلامی، انسانی، اخلاقی و قانونی و حتی اصول جوانمردی ورزشی سازگاری داشته و دارد؟ آیا اسناد و مدارک شما واقعا مستند بود؟ البته ما داوران مخالف مبارزه با کجی و ناراستی و ناپاکی نبوده و نیستیم و معتقدیم که باید از همین جامعه داوری این مبارزه و برخوردها شروع شود و در مراحل بعدی تمام سطوح جامعه فوتبال مورد حسابرسی و نظارت اخلاقی و رفتاری مستمر قرار بگیرد.

موضوع دوم اینکه دقیقا از زمانی که فوتبال ایران به‌اصطلاح حرفه‌ای شده متأسفانه به جای امکانات و ورزشگاه‌ها و تاکتیک و تکنیک‌های حرفه‌ای، صرفا ارقام قراردادها (با توجه به عملکرد و خروجی آن) حرفه‌ای شده است که در نتیجه آن، نه سطح کیفی فوتبال حرفه‌ای شده و نه شخصیت و ظرفیت مزایای ناشی از آن به وجود آمده است. به خاطر همین شرایط و مسائل و نیز پایین آمدن اخلاق مداری و جوانمردی‌های ورزشی و عدم‌حاکمیت اصول حرفه‌ای است که طی این سال‌ها هر روز شاهد این موضوع هستیم که عوامل و عناصر تیم‌های بازنده، علت شکست‌ها را به داوران نسبت می‌دهند (البته مربی تیم ملی فوتبال کشور آقای کی‌روش خوب گفت که اگر داوران نباشند پس به چه کسانی می‌توانیم خرده بگیریم). در واقع مشکل اصلی و اتهامات فعلی به جامعه داوری از همین جا نشات گرفته به و متأسفانه به‌دلیل ضعف مدیریت و تشکیلات فوتبال کشور (از راس آن گرفته تا بازوان اجرایی و انضباطی) به‌سادگی از کنار آن گذشتند و منظور و مفهوم اصلی آن‌را متوجه نشدند. معنی چنین حرف‌هایی چیزی غیراز عمل کردن داوران (عمدا یا سهوا) به نفع تیم‌های برنده نبود و این در بدترین حالت یعنی زد و بند و در محترمانه‌ترین حالت یعنی رفیق‌بازی که هر دوی اینها یعنی فساد؛یعنی طی این چند سال داوران ما فاسد بودند و اهل زد و بند و تقلب. همه اینها دردها و رنج‌هایی است که ما داوران چنین تهمت‌هایی را شنیده‌ایم و تحملش کرده‌ایم. حالا رفتار‌ها و گفتارهای غیرمحترمانه و توهین‌های عوامل فوتبال (مدیران، مربیان، بازیکنان و حتی تماشاگران طی مسابقات) جای خود اما دریغ از یک اقدام اساسی از طرف مسئولان فدراسیون و حتی باشگاه‌هایی با مارک فرهنگی ورزشی فعال در عرصه فوتبال کشور.

نه فقط به‌عنوان داور و عضوی از جامعه داوری بلکه به‌عنوان یک شهروند علاقه‌مند به فوتبال در ارتباط با شرایط پیش آمده، برای مجموعه فوتبال (شامل فدراسیون فوتبال، مدیران باشگاه‌ها، مربیان، بازیکنان، تماشاگران، رسانه‌های گروهی و داوران) پیشنهادهای مختصری را ارائه می‌دهم که شاید برای پیشگیری از تکرار چنین فضا‌های ناخوشایندی مؤثر باشد و سهمی اندک در بهبود وضعیت نابسامان کنونی داشته باشد:
فدراسیون فوتبال: کارکرد اصلی فدراسیون فوتبال سیاستگذاری‌های کلان و اجرای برنامه‌های موردنظر در عرصه صنعت فوتبال کشور است. با وجود تلاش‌های انجام گرفته و وجود نقاط ضعف کوچک و بزرگ در تشکیلات فوتبال کشور به‌نظر می‌آید با بررسی تطبیقی عملکرد فدراسیون‌های موفق (مثلا کشورهای آلمان و اسپانیا از اروپا و کشورهای ژاپن و کره‌جنوبی از آسیا) به راحتی می‌توان الگوی بومی مناسبی را طرح‌ریزی کرد تا اجزای تشکیل‌دهنده آن به‌عنوان بازوان اجرایی بتوانند کارکرد بهینه و فعال و سازنده‌ای داشته باشند نه اینکه منتظر باشیم انواع اتفاقات خوشایند و ناخوشایند پیش آید و آنگاه به فکر راهکارهای مربوطه بیفتیم. ضمن اینکه موفقیت و عدم‌موفقیت هر سازمانی به حضور و توانمندی و شایستگی‌های مدیران ارشد آن سازمان وابسته است و با توجه به عملکرد ضابطه‌مندشان باعث ایجاد اعتماد در سطح کلان جامعه از یک‌سو و بخش‌های طرف ارتباط از سوی دیگر می‌شوند.

مدیران باشگاه‌ها: همانطوری‌که از عنوان آن مشخص است مدیران باشگاه‌ها حیطه وظایف و مسئولیت‌هایشان در حد مدیریت یک باشگاه است. وظایف مختلف مدیریت (شامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل و... ) بر عهده آنان است که باید در قبال باشگاه و براساس استراتژی‌های صاحبان باشگاه و اعضای هیأت مدیره به انجام برسند. بدیهی است در شرایط امروزی،تیمداری و باشگاه‌داری آنقدر گسترده و سنگین و پرمشغله است که مدیر باشگاه تمرکزش کاملا به امورات مربوطه مصروف می‌‌شود و وقت و زمانی برای پیگیری حاشیه‌ها ندارد به همین دلیل بهتر است تا مسائل خارج از باشگاه را از مجرای تعیین شده قانونی پیگیری و به تصمیمات اعلام شده آنها احترام گذشته و تمکین کند.

مربیان و بازیکنان: یک مربی به‌عنوان یک اهل فن یا به‌عنوان یک پیشکسوت فوتبالی و حتی به‌عنوان الگوی رفتاری علاقه‌مندان فوتبال و نیز بازیکنان تیم، اصولا وظایفش آماده ساختن و هدایت تیم طی مسابقات است. بهتر است مربیان ما همواره روی تاکتیک‌ها و تکنیک‌های مواجهه با هر بازی و نیز آمادگی‌های جسمی و روحی روانی بازیکنان خود تمرکز کنند نه اینکه فکر و ذکرشان به کوچک‌ترین اشتباه داوران (توپی اوت شده یا نشده) باشد و از آن بدتر آماده ساختن خودشان برای انجام مصاحبه‌های تند و انتقادی علیه داوران، مربیان تیم مقابل یا سایر عوامل و... باشد. بازیکنان فوتبال نیز وظیفه‌هایی غیراز تلاش و انجام وظیفه برای موفقیت تیم‌شان ندارند. درحالی‌که با عنوان فوتبال حرفه‌ای موقع عقد قرارداد، انتظار و ادعای دریافت مبالغ مشابه قراردادهای بازیکنانی همچون مسی و رونالدو را دارند اما متأسفانه عملکردشان (نه در مقایسه با بازیکنان درجه یک دنیا بلکه در مقایسه با بازیکنان بی‌ادعای نسل‌های گذشته کشور) روند نزولی را نشان می‌دهد. حتی به‌عنوان مثال شاهد بوده‌ایم که برخی از بازیکنان به خاطر برنامه‌های شخصی‌شان دنبال دریافت کارت زرد و قرمز عمدی هستند (زد و بند واقعی یعنی انجام این کارها. چراکه عملکرد بازیکنی که از پول بیت‌المال قراردادهای میلیاردی و میلیونی با باشگاه دارد و در عمل به اندازه آن مبالغ نتیجه بخش یا متعهد نیست و عمدا زرنگ بازی درمی‌آورد عین خیانت است). امیدوارم مربیان و بازیکنان ما با الگوبرداری از مربیان و بازیکنان موفق دنیا بتوانند تغییرات اساسی در رفتارهای خود ایجاد کنند که نتیجه‌اش موفقیت خودشان در گام اول و موفقیت فوتبال کشور در گام بعدی است.

رسانه‌های گروهی: رسانه‌ها اصولا به‌عنوان چشم بیدار جامعه با وظیفه آرمانی اطلاع‌رسانی عمومی و حتی ناظر غیررسمی عملکرد واحدهای مختلف جامعه هستند که انتظار می‌رود بیش از پیش به شرایط فعلی جامعه فوتبال آگاهی داشته و موضوعات را براساس اصول اخلاقی و قانون‌گرایی و صرفا برمبنای واقعیت‌ها انعکاس دهند و نه براساس ترویج و تشویق حاشیه‌سازی‌‌ها و تیتر‌سازی‌‌ها و جهت بالابردن تیراژ نشریه.

جامعه داوری: سخن گفتن از جامعه داوری به خاطر اینکه عضوی از آن هستم نسبتا راحت‌تر است چون از مسائل و مشکلات آن بیش از سایر بخش‌ها خبردار هستم. منتها انتظاری که از داوران زحمتکش می‌رود این است که باید بدانیم جایگاه قضاوت در هر موضوعی جایگاه خطیر و بسیار با اهمیتی است پس باید ظرفیت، شخصیت، توانمندی، شایستگی تشخیص و اتخاذ تصمیمات درست و توانایی اجرای قانون را داشته باشیم ؛ در واقع کارکرد داوران نه‌تنها به مثابه کارکرد زنبورهای کارگر نیست بلکه جایگاه مقدسی است که داوران با شرف و با وجدان و پاک ما در حال حاضر سختی‌ها، ناملایمات و بی‌حرمتی‌ها و این اواخر تهمت‌ها (از طرف تمام عوامل و عناصر ریز و درشت فوتبال کشور) را تحمل می‌کنند و مثل شمع می‌سوزند و می‌سازند تا بنای فوتبال کشور بیش از این لرزان و سست نشود. امید است رسم غلط بی‌حرمتی‌ها و تهمت‌ها و بی‌عدالتی‌ها در قبال جامعه داوری برای همیشه برچیده شده و جایگاه واقعی داوران در فوتبال کشور برقرار شود.

بابک داوری
کمک داور بین‌المللی فوتبال