بین شهدای این عملیات تروریستی، حجتالاسلام ابراهیم انصاری، رایزن فرهنگی ایران، معروفترین چهره برای ایرانیان بود. بیشتر شهدای این حادثه از محافظان سفارت بودند که جمعه هفته گذشته در لبنان تشییع شدند. پیکر رایزن فرهنگی کشورمان نیز جمعه گذشته بر دوش نمازگزاران تهرانی تشییع شد.
آنگونه که گفته شده، یک موتورسیکلت عامل انفجار نخست بوده است. هر دو عامل انتحاری در یک خودرو بودهاند. عامل انتحاری اول از خودرو پیاده شده و به سوی در سفارت حرکت کرده و پس از مدتی خود را منفجر میکند اما عامل انتحاری دوم که خودرو را هدایت میکرده پس از گذشت حدود 4دقیقه از انفجار نخست که در ساعت نزدیک به 10صبح به وقت بیروت در مقابل سفارت ایران در بیروت رخ داد، وارد خیابان اساسی میشود. او با 2وضعیت غیرمنتظره روبهرو میشود؛ نخست وجود یک وانت حامل بشکههای آب که بهناگاه در وسط جاده متوقف شده بوده. وضعیت دوم و اصلی که مانع حرکت راننده انتحاری میشود، حرکت مسئول امنیتی سفارت ایران در بیروت و شخصی به نام رضوان فارس، معروف به حاجرضا بوده است. رضوان فارس پس از انفجار نخست همراه 5 نفر از نیروهای امنیتی برای بررسی اوضاع از سفارت بیرون آمده و متوجه میشود که خودرویی قصد دارد به سفارت نزدیک شود. وی سلاح خود را به سوی راننده نشانه گرفته و شروع به تیراندازی میکند. عامل انتحاری با دیدن این وضعیت خودرو را که حامل بیش از 50کیلوگرم مواد منفجر بوده پیش از رسیدن به سفارت و در محل سکونت ایرانیها منفجر میکند.
رضوان محمدفارس( سرتیم حفاظت از سفارت در بیروت)، جهاد سبلانی، علاء نجیب صبرا، محمدعلی عدنانهاشم، بلال محمودزراقط و احمدرضا زراقط، 6عضو تیم امنیتی سفارت بودند که در این حادثه به شهادت رسیدند. رقیه حسینزاده اومالی، اهل شهرستان نکا و همسر یکی از دیپلماتهای سفارت ایران در لبنان هم در این حمله انتحاری به شهادت رسید. پیکر وی روز جمعه تشییع و به خاک سپرده شد. حجتالاسلام ابراهیم انصاری، رایزن فرهنگی کشورمان در لبنان نیز در این عملیات مجروح شد اما پس از چند ساعت به شهادت رسید.
درباره رضوان فارس
اطلاعاتی که درباره رضوان فارس منتشر شده بیشتر از سوی خبرنگارانی است که در لبنان مستقر بودهاند. محمدرضا نوری، یک خبرنگار ایرانی، در صفحه یکی از شبکههای اجتماعی، اطلاعاتی از سرتیم حفاظتی سفارت لبنان منتشر کرد و نوشت: برای تهیه گزارش از دیدارهای سفیر که میرفتیم، همیشه صدایم میزد و میگفت یهجور عکس بگیر که ما توی عکسات نباشیم و یه بار با خنده گفت که آخر یه روز این دوربینتو میشکونم. بهش گفتم حاجی شاید عکسهای شما هم یه روز بهکار بیاد، مثلا بعد از شهادتات خوب عکسهایی میشهها، هر دو خندیدیم. وای خدای من به شوخی گفتم به خدا ، اما...؛ امروز همون روزه
یاسر مرادی، مسئول سابق دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در بیروت نوشتهای را درباره رضوان فارس منتشر کرد و نوشت که کمتر کسی در میان مقامات لبنانی و حتی ایرانیانی که یک بار به لبنان سفر کرده باشند، وجود دارد که نام حاجرضا (رضوان فارس) را نشنیده باشد؛ مردی که بیتردید میتوان او را مرد اول امنیتی سفارت ایران در بیروت نامید؛ در واقع وی محافظی بود که ارزش وجودش چیزی کم از آنچه از آن محافظت میکرد، نداشت.
حاجرضا که اعضای حزبالله رشادتهای وی هنگام آزادسازی جنوب لبنان در سال۲۰۰۰ را هیچگاه از یاد نخواهند برد، حدود ۲۰سال در بخشهای مختلف حفاظتی و امنیتی سفارت مشغول به کار بود و بعد از جنگ ۳۳ روزه هم مسئولیت امور امنیتی سفارت را برعهده گرفته بود. در واقع وی مسئول حفاظت از شخص خاصی نبود اما حیطه امنیتی کارهای وی ایجاب میکرد که بر تمامی حوزهها و بخشهای سفارت نظارت کند و همین امر باعث نفوذ بیش از حد وی بر بخشهای مختلف بود. ایشان در موارد حساس قبل از دیدار مقامات ایرانی از اماکن مختلف، از ساعتی قبل در محل مورد نظر حاضر شده و ضمن حصول اطمینان از اوضاع امنیتی، همه چیز را به دقت زیر نظر میگرفت. علت اینکه کمتر تصویری از وی منتشر شده این است که وی تمام تلاش خود را به کار میبرد تا در تصاویر حضور نداشته باشد و اصطلاحا خود را کمتر آفتابی کند و پس از آغاز مراسم و رسیدن گروه حفاظت دوم همراه مقامات، محل ماموریت خود را به گروه دوم تحویل میداد و عازم محل ماموریت بعدی میشد.
بهرغم غیررسانهای بودن حاجرضا، کمتر کسی بود که نداند که انجام برنامهای در داخل سفارت یا در سایر حوزههای مرتبط، بدون هماهنگی با وی غیرممکن است. لذا وی رابط مخصوص بسیاری از نهادهای لبنانی با اعضای سفارت شده بود. از سوی دیگر جایگاه ویژه وی در حزبالله و اطمینان کامل شخص سیدحسن نصرالله به وی باعث شده بود تا در عین حال، ایشان بهعنوان رابط مخصوص حزبالله و سفارت، به ویژه در امور امنیتی شناخته شود. پس از کشف چند مورد جاسوسی از سفارت و سایر نهادهای ایرانی در سالهای اخیر، حاجرضا دنبال طرحی برای ساماندهی و تشکیل پروندههای اطلاعاتی از نیروهای محلی نهادهای ایرانی بود که متأسفانه با شهادتش ناتمام ماند. دفتر کار وی طبقه همکف سفارت بود و افرادی که همراه وی امور امنیتی سفارت را برعهده داشتند، همگی جوانان زبده و مخلص حزبالله بودند که تمام توان خود را بدون کمترین چشمداشتی برای حفاظت از ایرانیان مقیم لبنان به کار میگرفتند.
حاجرضا در روز حادثه و در حالی که جمعی از مقامات کشورمان عازم دیدار با وزیر فرهنگ لبنان بودند، با شنیدن صدای انفجار فوراً خود را به در سفارت رسانده و همراه با سایر نگهبانان شروع به تیراندازی به سوی مهاجم انتحاری دوم میکند که باعث میشود راننده کنترل خود را از دست داده و زودتر از موعد مقرر خودروی خود را منفجر کند؛ در واقع حاجرضا و سایر شهدای حفاظت از سفارت، توانستند با دادن جان خود از انفجار ساختمان سفارت جلوگیری کنند و انفجار مقابل ساختمان الغدیر که خانوادههای ایرانی در آن سکونت داشتند، باعث شهادت و جراحت جدی بسیاری از خانوادههای ایرانی شد.
یکی از طرحهای مهم حاجرضا، نصب موانع متعدد و گلدانهای بزرگ بتنی در طول بلوار قدس بود که سفارت در انتهای این بلوار قرار دارد. این طرح حدود یک سال پیش به اجرا درآمد و قطعا درصورت عدم اجرای آن عوامل انتحاری میتوانستند آسیبهای بسیار جدیتری به سفارت ایران وارد کنند. وی از اعتقاد راسخ خود به سیاست کلی دبیرکل حزبالله برای افزایش جمعیت شیعیان بهرغم تمامی سختیهای معیشتی سخن میگفت و اینکه این سختیها نمیتواند آنها را از اطاعت امر سیدحسن نصرالله باز دارد و اینکه وی مخارج خانواده برادرش که در جنگ با صهیونیستها به شهادت رسید را هم برعهده داشت؛ اینکه وی پس از سالها فعالیت در ردههای مختلف حزبالله هنوز نتوانسته بود یک خودروی شخصی خریداری کند و اینکه حتی مراسم ازدواج 2دختر خود را طی 2سال اخیر با سادگی تمام (حتی بدون دادن شام یا نهار و صرفا با برگزاری مراسم ساده به صرف شربت و شیرینی) برگزار کرده بود. معمولا در طول ماموریتها، لقمههایی که همسرش برایش آماده کرده بود را میل کرده و بهدلیل روحیات خاصش از خوردن غذاهای تشریفاتی در مراسم دیپلماتیک خودداری میکرد.
این اواخر که دوستان مختلفی قبل از بازگشت به ایران با او خداحافظی میکردند، از آنان میخواست که دعا کنند که خداوند شهادت را روزی وی گرداند. این روزها که خبر شهادت دوستانش در سوریه را میشنید، از جاماندن از قافله شهدا خیلی ابراز تأسف و ناراحتی میکرد و تاکید میکرد که حزبالله از حضور در سوریه خجالتزده نیست و به دفاع از حرم حضرت زینب(س) افتخار میکند. آخرین بار میگفت: خدا این حاجرضوان (عماد مغنیه) را رحمت کند. من در دورهای سفارت را ترک کرده و بهعنوان یک مجاهد در حزبالله مشغول فعالیت بودم اما بعد از جنگ ۳۳ روزه، ایشان از من خواست که به سفارت برگردم و گفت که امروز تو تکلیف داری که در خدمت برادران ایرانی باشی... بعد هم حاجعماد ما را گذاشت و خودش رفت... .
شناسایی عاملان
ساعاتی بعد از عملیات بیروت گروهی به نام تیپ عبدالله عزام از زیرشاخههای القاعده، مسئولیت انفجار را به عهده گرفتند. 2روز بعد از این ماجرا صقر صقر دادستان نظامی لبنان اظهار داشت: بمبگذاران انتحاری که به ساختمان سفارت ایران حمله کرده و دستکم ۲۵ نفر را شهید کردند، به مدت یک شب در یک هتل گرانقیمت ساکن بودهاند. هویت یکی از این بمبگذاران شناسایی شده که فلسطینی است و تحقیقات برای شناسایی نفر دوم ادامه دارد. ماموران اداره اطلاعات ارتش 2کارت شناسایی لبنانی را یافتهاند که هر دوی این کارتها جعلی هستند. این مقام قضایی لبنان همچنین گفت که هنوز در رابطه با این پرونده کسی دستگیر نشده است. منابع امنیتی لبنان نیز با انتشار اطلاعاتی از روند تحقیقات انفجار بیروت اعلام کردند که 2عامل انتحاری از اردن وارد لبنان شده و از کارتهای شناسایی جعلی استفاده کردهاند. فرماندهی ارتش لبنان با انتشار یک تصویر اعلام کرد که وی یکی از افراد تحتتعقیب و خطرناک است. ارتش در این بیانیه از مردم خواست تا هر کسی نشانی از این فرد دارد به فرماندهی اتاق عملیات در وزارت کشور لبنان اطلاع داده یا به نزدیکترین مرکز نظامی خود خبر دهد. با وجود این یک منبع امنیتی به روزنامه الاخبار لبنان گفت که تصویر منتشر شده، مربوط به یکی از عناصر تحتتعقیب نیست بلکه تصویر یکی از عوامل انتحاری است که این عملیات را انجام داده است. بر اساس این گزارش، این تصویر مربوط به فرد اول انتحاری است که سعی کرد از طریق بمبی که به کمر خود بسته بود، به داخل سفارت ایران برود. منابع امنیتی احتمال میدهند که 2عامل انتحاری از اردن وارد لبنان شده باشند؛ البته این موضوع هنوز ثابت نشده است. نیروهای امنیتی هنوز نتوانستهاند نام 2عامل انتحاری را پیدا کنند.
درباره حاج ابراهیم انصاری
حجتالاسلام انصاری، رایزن فرهنگی ایران در لبنان، معروفترین چهرهای بود که در حادثه انفجار سفارت ایران در بیروت به شهادت رسید. او در سال۱۳۳۸ در شهرستان لامِرد از توابع استان فارس به دنیا آمد. تحصیلات حوزوی را تا اتمام سطح پیش برد و در دانشگاه نیز موفق به کسب مدرک فوقلیسانس مدیریت شد. حجتالاسلام انصاری از سال۱۳۷۱ تا ۱۳۷۳ مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان هرمزگان بود. وی سپس تا سال۸۳ و به مدت ۱۰سال، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان شد. پس از آن، حجتالاسلام انصاری 5سال و نیم در سودان بهعنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران فعالیت کرد. سپس از سال۸۹ تا ۹۲ مدیرکل بخش آفریقا- عربی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بود. حجتالاسلام انصاری در مهرماه امسال رایزنی فرهنگی ایران در لبنان را برعهده گرفته بود. آخرین دیدار رسمی وی در لبنان با حجتالاسلام سیدعلی فضلالله، فرزند مرحوم سیدمحمدحسین فضلالله بود که هجدهم آبان انجام شد. در این دیدار، طرفین بر اهمیت بهرهوری از مفاهیم عاشورای امام حسین(ع) تأکید کردند و آن را در راستای معرفی چهره واقعی اسلام نابمحمدی(ص) دانستند.