انسجام نهاد مردمی شورای شهر در هر دوره نسبت به دوره قبل بیشتر شده و بازدهی و خروجی جلسات و فعالیتهای این نهاد به همین نسبت افزایش یافته است. در دوره سوم شورای شهر، اعضای این نهاد ناظر بر شهرداری جایگاهی را به عنوان معاون نظارت و همچنین سمتی را به عنوان سخنگو در نظر گرفته است.
ناظران دورههای پیشین شورا به نیکی میدانند که هر دو بخش برای رسیدن سریع به نتیجه و حفظ انسجام شورا ضروری است. خسرو دانشجو، در جایگاه سخنگو و معاون نظارت شورای اسلامی شهر تهران در باره دوره جدید شورا و عملکرد دوره قبل سخن گفته است.
- به عنوان سخنگو و معاون نظارت شورای اسلامی شهر تهران، با توجه به گذشت دو دوره از فعالیت شورای شهر، نظارت بر عملکرد شهرداری را چگونه ارزیابی میکنید؟
- یکی از وظایف عمده شورای شهر، وظایف نظارتی است و با عنایت به اینکه شورای شهر، در یک مقوله کلی، وظیفه نظارتی دارد، بنابر این هم باید سازوکارهای نظارتی را برای این موضوع از قبل پیشبینی کند و هم اینکه به مرور زمان هرچه عمر شورا و تجربیاتش بیشتر میشود، سازوکارهای بهتر و بیشتری را در این رابطه در نظر بگیرد.
در شورای اول و دوم، عزم و اراده ای وجود داشت که به نوعی نظارت بر شهرداری صورت گیرد و در این مسیر، یک پیشبینیهایی نیز صورت گرفت که یکی از آنها این بود که در شورای شهر، حوزه ای را به نام حوزه معاونت نظارت تعریف کردند. این علاوه بر نظارتی است که اعضای هریک از کمیسیونهای تخصصی شورا نسبت به وظایف مربوط به حوزه کاری آن کمیسیون دارند و باید وظایف نظارتی خود را در کنار وظایف تقنینی و ارائه طرحها و بررسی لوایح انجام دهند.
به هر صورت در شورای دوم یکی از تجربیات خوبی که در رابطه با نظارت شورا بر عملکرد شهرداری به صورت جدی رقم خورد، این بود که حوزه نظارتی شورای شهر به صورت جدی کار خود را پیگیری کرد و حوزه نظارت شورا به پنج حوزه شامل حوزههای: شمال، جنوب، شرق، غرب و حوزه مرکز تقسیم و هر یک از حوزهها به سه نفر از اعضای شورای شهر سپرده شد.
اعضای شورای شهر با حضور هفتگی در مناطق مختلف شهرداری و ملاقات مستقیم با مردم، نسبت به نیازهای شهر و بازخورد مصوبات شورا در سطح شهر و بین مردم، آگاهی و اشراف کامل پیدا میکردند و علاوه بر آن، به نوعی با کمک خود مردم، موضوع نظارت بر اجرای مصوبات شورای شهر و حسن اجرای قوانین و مقررات در شهرداری به صورت کامل دنبال میشد.
- موفقیت شورای شهر طی این سالها در اعمال نظارت بر شهرداری تا چه حد بوده است؟
- شهرداری یک سازمان و مجموعه بسیار بزرگ و گسترده ای است که علاوه بر نظارتهایی که به طور معمول از سوی شورای شهر به عنوان نمایندگان مردم صورت میپذیرد، نیازمند سازوکارهایی برای نظارتهای تخصصی است. به بیان دیگر اعمال نظارت تخصصی بر حوزههای عمرانی و نظارت بر حسن انجام اموری که به صورت تخصصی در شهرداری جریان دارد، ایجاب میکند، سازوکارهایی پیشبینی شود که نظارتهای تخصصی بر عملکرد شهرداری صورت پذیرد.
- منظورتان چه نوع سازوکارهایی است؟
- فکر میکنم که شورای سوم میتواند با استفاده از تجربیات به دست آمده از شورای اول و دوم، با فعال کردن کمیسیونهای تخصصی خود، در بحث نظارت از آنها بخواهد که در حوزه نظارتهای تخصصی،فعالانهتر و پررنگتر وارد این عرصه شوند.
به بیان دیگر تشکیل کمیتههای نظارتی در هر یک از کمیسیونهای تخصصی شورای شهر (کمیسیونهای سهگانه شامل: توسعه و عمران، برنامه و بودجه و فرهنگی و اجتماعی) میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. در حال حاضر در کمیسیون توسعه و عمران شورای شهر با تشکیل کمیته نظارتی پروژههای عمرانی، سعی کردهایم نظارت تخصصی بر این پروژهها بیشتر و روانتر اعمال شود.
از این رو قرار است، دو کمیسیون دیگر شورای شهر نیز همین مسیر را دنبال کنند و آنها نیز در حال تشکیل کمیتههای نظارتی هستند و امیدواریم بتوانیم از طریق این کمیتههای تخصصی، نظارت شورای شهر را به نحو مناسب بر حوزههای مختلف امور شهری اعمال کنیم.
- بازخورد نظارت شورای شهر بر عملکرد شهرداری را چگونه ارزیابی میکنید؟
- شهرداری به دلیل گستردگی، در رابطه با نظارت از خود مقاومت نشان میدهد و این موضوع هم مختص همین دوره خاص نیست، بلکه شهرداری در دورههای مختلف آن طور که باید و شاید نظارتپذیر نبوده و کماکان نیازمند اصلاحاتی است تا به مرور نظارتپذیر شود و نظارت بیشتری در آن اتفاق بیفتد.
- چگونه؟
- فکر میکنم، بیشترین موضوعی که در این بخش مطرح است و در تحقق این امر اهمیت دارد، این است که شهردار تهران در مسند شهرداری، باید ضمن داشتن چنین روحیهای، سعی در انتقال روحیه نظارتپذیری و تعامل و مشورت به دیگر همکارانش در شهرداری داشته باشد.
با توجه به اینکه در جریان مذاکراتی که در ارتباط با انتخاب شهردار در ابتدای فعالیت شورای سوم اتفاق افتاد و اعضای شورا به صورت مستقیم این خواسته را به آقای قالیباف به عنوان شهردار تهران انتقال دادند، با همکاریای که از حوزه شهرداری و شخص شهردار تهران در آینده میبینیم، امیدواریم نظارتپذیری بیشتری را در شهرداری شاهد باشیم.
- شورای شهر تا چه حد در رسیدن به این هدف موفق شده است؟
- اگر بخواهیم یک برآوردی از این موضوع در رابطه با بحث نظارتپذیری شهرداری داشته باشیم باید گفت که در شورای دوم با تلاشهایی که همکاران ما در حوزه نظارتی شورا انجام دادند، این نظارتپذیری نسبت به گذشته بیشتر شد و اعمال نظارت بر شهرداری بیشتر اتفاق افتاد ولی هنوز با نقطه مطلوب فاصله بسیار زیادی داریم، یعنی هنوز میبایست در بحث نظارت بر عملکرد شهرداری، فعالیتهای زیادتری را انجام دهیم و این از بحثهایی است که باید هم شورا به صورت جدی پیگیر انجام آن باشد و هم شهرداری با توجه به صحبتهایی که در زمان انتخاب شهردار انجام شده است، با ورود جدی به این عرصه، امکان نظارت بر عملکرد خود را برای نمایندگان مردم در شورای شهر فراهم سازد.
- شما در شورای دوم نیز معاون نظارت شورای شهر بودید، چه شد که در شورای سوم نیز به این سمت منصوب شدید؟
- انتخاب معاون اجرایی و معاون نظارتی شورای شهر بر عهده رئیس شورای شهر است و هر یک از همکاران را که صلاح میداند انتخاب میکند. با این حال پیرامون این مطلب پس از انتخاب آقای چمران به عنوان رئیس شورای شهر، با صحبتی که با ایشان داشتم، اعلام کردم که مسئولیت حوزه نظارت شورای شهر را به هر کسی که صلاح میداند از بین همکاران جدید محول کند و با تاکیدی که ایشان داشتند، مجدداً در حوزه معاونت نظارت مشغول به کار شدم.
- علل تفکیک وظیفه ریاست و سخنگویی شورا و انتخاب سخنگو در شورای سوم چه بوده است؟
- در ارکان شورای شهر، سخنگو پیشبینی شده است ولی در شورای دوم سخنگوی شورا همان رئیس شورا بود. در آییننامه هم آمده است که رئیس شورا میتواند سخنگوی شورا هم باشد و یا اینکه یک نفر دیگر به عنوان سخنگوی شورا انتخاب شود.
در شورای دوم با صحبت و مشورتی که بین اعضای شورا صورت گرفت این گونه صلاح دیدند که سخنگو، همان رئیس شورای شهر باشد. ولی در شورای سوم با صحبتهایی که صورت پذیرفت بنا بر این شد که یکی دیگر از همکاران انتخاب شود که با رایگیری اعضاء، بنده به عنوان سخنگوی شورای شهر انتخاب شدم.
- اعضای مدافع تفکیک مسئولیت سخنگویی از ریاست شورا چه استدلالهایی را مد نظر داشتهاند؟
- طبعاً هر یک از اعضای شورای شهر، در این باره استدلال خودشان را دارند و اینکه بر مبنای چه استدلالی چنین رأیی را دادند، اشراف ندارم، ولی استدلال خودم این است که اگر سخنگوی شورای شهر فرد دیگری به غیر از رئیس شورا باشد این موقعیتی را فراهم میکند که علاوه بر ارتباطی که رئیس شورای شهر به دلیل مسئولیتش با جراید و مطبوعات و با کانالهای مختلف ارتباط مردمی دارد، این موقعیت برای یکی دیگر از همکاران نیز به وجود آید که از این طریق شورا بتواند روانتر و آسانتر و با موقعیتهای بیشتری با مردم ارتباط بگیرد و اخبار شورای شهر را انتقال دهد و از طرف دیگر بازخوردهای آنها را نیز به اعضای شورای شهر منتقل کند.
از این طریق ارتباط شورای شهر با مردم دست کم دو برابر میشود. از این رو با مشورتی که با همکاران صورت پذیرفت تقریبا اکثر عزیزان این گونه فکر میکردند که اگر فرد دیگری به عنوان سخنگو انتخاب شود شاید بهتر باشد.
- با توجه به ترکیب اعضای شورای سوم به لحاظ تخصصی، تأثیر آن را بر فعالیت شورا و به تبع آن بر سیاستگذاری مدیریت شهری چگونه ارزیابی میکنید؟
- وقتی داریم در ارتباط با شورا صحبت میکنیم، بحث از موضوعی است که اصل تشکیل آن ارتباط مستقیم با رای، خواستهها و سلایق مردم دارد، بنابراین وقتی مردم به اعضای شورا با ترکیب فعلی و تخصصهای موجود رای دادهاند، به نظر من این بهترین ترکیب است.
ضمن اینکه در حال حاضر در شورای شهر موقعیتی فراهم شده است که امکان انتقال تجربیات شورای دوم به شورای سوم وجود دارد، زیرا تعدادی از اعضای شورای دوم در حال حاضر در شورای سوم نیز عضویت دارند.
در صورتی که این امکان برای شورای دوم فراهم نبود و به بیان دیگر در شورای دوم هیچیک از اعضای شورای اول حضور نداشتند و در ابتدای کار شورای دوم از باب اینکه شورای اول چه کارهایی انجام داده و در چه حوزهای ورود داشته است و ما باید چه مسیرهایی را دنبال کنیم، خلاء جدی احساس میشد.
ولی این مشکل در حال حاضر در شورای سوم وجود ندارد و علاوه بر این، شورای سوم از سایر حوزههای اجرایی نیز تجربیاتی را گردهم جمع کرده است و کسانی که قبلا مسئولیتهای اجرایی داشتهاند در این شورا حضور دارند و این تجربیات میتواند برای شورای شهر بسیار مفید باشد. به هر صورت با ترکیبی که در حال حاضر در شورای سوم دور هم جمع شدهاند، افق روشنی پیشرو است.
بنا بر این هرچند که در آغاز فعالیت شورای سوم، برای عضویت و تشکیل یک کمیسیون، درخواستهای بیشتری نسبت به سایر کمیسیونها وجود داشت، ولی وقتی کمیسیونها تشکیل و این تجربیات انتقال داده شد، با مشورتهایی که از مشاورین شورا گرفته و ارتباطی که با حوزههای تخصصی دانشگاهها برقرار میشود مشکل خاصی به وجود نخواهد آمد، زیرا انتقال تجربیات و کمک گرفتن از متخصصین حوزههای مختلف میتواند این مطلب را جبران کند.
- اولویتهای شورای سوم برای اداره شهر تهران چیست و آیا اولویتهای قبلی تغییر کرده یا همان اولویتهای شورای دوم در شورای سوم نیز دنبال میشود؟
- شرایط با موقعی که ما کارمان را در شورای دوم آغاز کردیم متفاوت است. در شورای دوم، شرایط با شورای سوم فرق میکرد. بنابر این قطعا یک تغییراتی در این مباحث وجود دارد. ولی سمت و سوی اصلی و کلی شورا همان سمت و سویی است که همکاران در شورای دوم نیز آن را دنبال میکردند.
یکی از اصلیترین برنامهها و کارهایی که اعضای شورای سوم روی آن اتفاق نظر دارند این است که طرح جامع و طرحهای تفصیلی مناطق به صورت عملیاتی با جدیت دنبال شود. امیدواریم حاصل زحمات کسانی را که طرح جامع را تهیه کردند به صورت عملی در سطح شهر شاهد باشیم.
این از نکاتی است که شورای سوم روی آن تاکید و حساسیت زیادی دارد. وقتی میگوییم طرح جامع، یعنی در همه حوزههای شهری راهکارهایی را ارائه کرده است. به بیان دیگر طرح جامع در حوزه ترافیک، در حوزه مسایل اجتماعی، حوزه مسایل شهرسازی راهکارهای مناسبی را ارائه کرده و به صورت جامع نسبت به ابعاد مختلف زندگی در سطح شهر تهران چارهاندیشی کرده است، زیرا طرح جامع وقتی جامع است که رویکرد آن نسبت به موضوعات مختلف به صورت جامع باشد.
بنابراین در طرح جامع، رئوس کلی که به آن پرداخته شده کاملا مشخص است و ما هم اکنون در سطح شهر تهران با مشکلاتی از جمله در حوزه شهرسازی، فرهنگی اجتماعی، حوزه ترافیک و حمل و نقل، فضای سبز و محیط زیست روبه رو هستیم و در طرح جامع برای همه اینها راهکار پیشبینی شده است و شورای شهر هم روی این راهکارها تاکید دارد و در پی اجرای آنها است.