2 گلی که او در فینال جامجهانی 1998برابر برزیل به ثمر رساند و همینطور عملکرد فراموشنشدنیاش در یک چهارم نهایی جام جهانی 2006آلمان برابر سلسائو، ورقهایی از تاریخ فوتبال جامجهانیاند که هرگز فراموش نخواهند شد. هر بار که تاریخ جام جهانی ورق میخورد، نگاهها روی این دو شب فراموشنشدنی تامل میکنند و زیدان و جادویش در زمین، دوباره و دوباره تکرار میشوند و زنده.
زیزو در قرعهکشی جام جهانی 2014، با دشمنانش در خاک آنها دیدار تازه کرد. او در حاشیه این مراسم در گفتوگو با سایت رسمی فیفا درباره خاطرات جام جهانی و رابطه فوتبالیاش با سرزمین پله و دیگر ستارههای ماندگار فوتبال جهان صحبت کرده است.
- وقتی که فیلم بازی یک چهارم نهایی جام جهانی 2006برابر برزیل را نگاه میکنید چه حسی دارید؟ شما در آن بازی یک ستاره واقعی بودید.
احساس واقعا خوبی به من دست میدهد. راستش را بگویم، من معمولا فیلم بازیهایم را نگاه نمیکنم اما هر بار که نگاهی به آنها میاندازم، خاطرات خوب دوباره مثل سیل به ذهنم برمیگردند. آن روز خاص، همهچیز متفاوت بود و انگار که چیزی جادویی در هوا وجود داشت؛ هم همتیمیهایم و خود من هم این موضوع را احساس میکردیم. ما واقعا نسلی شگفتانگیز از بازیکنان را در اختیار داشتیم. واقعا در دوره خاصی به سر میبردیم.
- خودتان فکر میکنید این بازی، بهترین بازی تمام دوران زندگی حرفهایتان بوده است؟
همه میگویند که اینطور بوده است اما صادقانه باید بگویم که خودم خیلی مطمئن نیستم. آن بازی قطعا یکی از بهترین بازیهای زندگی حرفهای من بوده است. اما «بهترین» کمی سنگین است. باید ببینیم معنی بهترین چیست. من واقعا نمیدانم که این بازی بهترین بازی زندگیام بوده است یا نه. فکر میکنم چند بازی دیگر هم در زندگی من هستند که از این نظر، رقیب این بازی باشند البته این نظر من است و من اینطور فکر میکنم.
- اما هیچ شکی نیست که برزیل تیمی بوده که باعث شده شما در دورههای خاصی از زندگی خود الهام بگیرید و عملکردی متفاوت داشته باشید. به جز این بازی، میشود فینال جام جهانی 1998را هم مثال زد. میتوان گفت که برزیل بهترین دشمن شما بوده است.
شاید بشود اینطور گفت. وقتی که از برزیل با تعدادی از بازیکنان سابق این تیم یاد میکنیم، همه میدانیم که از چه تیم بزرگی حرف میزنیم. در مورد خود من هم باید بگویم که آنها همیشه برای من الهامبخش بودهاند. وقتی که با آنها بازی داشتیم، همیشه تلاش میکردم تا بهتر بازی کنم و کیفیت عملکردم را بالاتر ببرم. برای بقیه همتیمیها هم همینطور بود. آنها هم تلاش بیشتری میکردند تا برابر برزیل بهتر بازی کنند. هر بار که با سلسائو بازی میکردیم، اینطور فکر میکردیم که قادریم هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم. ما همیشه تیم ضعیفتر و کمشانستر بودیم اما همین موضوع به ما انگیزه میداد. بنابراین هر وقت که با برزیل بازی داشتیم، عملکرد بهتری هم داشتیم.
- میشود گفت که شما در هر دو بازی برابر برزیل، حریف را تحقیر کردید، با این حال بهنظر نمیرسد که مردم برزیل از شما متنفر باشند یا حتی علیه شما موضع بگیرند. خودتان هم وقتی که در برزیل هستید این موضوع را حس میکنید؟
من فکر میکنم اگر بگوییم تحقیر کردن، کمی زیادهروی کردهایم. ما بردیم و فقط همین را میتوانیم بگوییم. (میخندد) اما این درست است، آنها علیه من موضع نمیگیرند. هر بار که به اینجا آمدهام، مردم مرا تحتتأثیر قرار دادهاند. بهنظر میرسد آنها کاری را که برابر تیمشان انجام دادهام ستایش میکنند درحالیکه بهصورت طبیعی باید با سنگ از من استقبال کنند (خنده). من یک روز ماریو زاگالو را دیدم، کسی که در جام جهانی 1998مربی تیم ملی برزیل بود و او چیزی به من گفت که من را واقعا تحتتأثیر قرار داد. او به من گفت اگر میتوانسته تنها یک بازیکن غیربرزیلی در تیمش داشته باشد، قطعا من را انتخاب میکرده است. وقتی که ماریو زاگالو، ملقب به پروفسور، این را میگوید میتوانید خوشحال باشید. این یکی از بهترین تعریفهایی است که در فوتبال از من شده است.
- به نوعی میشود گفت عملکرد شما با فوتبال برزیل آمیخته بوده است.
قطعا همینطور است. من وقتی که بچه بودم، با دوستانم در محله فوتبال بازی میکردیم. آن موقع برای خودمان یک جامجهانی داشتیم و هر کسی یک تیم انتخاب میکرد. فکر میکنید بچهها بیشتر از همه دوست داشتند در کدام تیم باشند؟ برزیل. بنابراین برزیل کشوری است که همیشه بخشی از زندگی من بوده است. تا اینکه من این فرصت را داشتم تا در یک جام جهانی واقعی بازی کنم و حریف هم برزیل واقعی بود. بنابراین بهخودم گفتم:«خب حالا فرصت جور شده است. به زمین برو و از بازی لذت ببر. بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چه چیزی میتواند باشد؟ حتی اگر ببازی، هیچکس از دستت عصبانی نخواهد شد. تلاشت را بکن و خوش باش و اگر هم بتوانی برزیل را ببری، قطعا کاری کردهای که بعد از زندگی حرفهایات میتوانی برگردی و به آن نگاه کنی و لذت ببری.»
- اولین خاطرات شما از فوتبال برزیل چیست؟
جام جهانی 1982، بدون هیچ تردیدی. من آن زمان ده ساله بودم و هنوز هم میتوانم بازیکنانی مانند سوکراتس، ژولیو سزار و زیکو را به یاد بیاورم که لباس زرد برزیل به تنشان بود. آن تیم پر از ستاره بود.
- کدام بازیکن برزیلی بیشترین تأثیر را روی شما داشته است؟
برزیل بازیکنان خوب زیادی داشته است. اما من این شانس را داشتهام که شانه به شانه رونالدو بازی کنم و برای من بهترین بازیکن برزیل رونالدو است. من در رئال مادرید با او همبازی بودهام.
- وقتی که نام برزیل را میشنوید، چه کلماتی به ذهنتان میآیند؟
جشن، شادی، خوشحالی، پیراهن زرد، کلاس، استعداد ناب. مردم هم این چیزها را میدانند. من فکر میکنم سال بعد یک جام عالی با بازیکنان عالی زیادی خواهیم داشت.
- فرانسه هم قطعا بهتر خواهد شد. درباره عملکرد آنها در مرحلـــه مقدماتی چه فکر میکنید؟
آنها صعود کردند و این خودش یک خبر خوب است. فرانسه کشوری است که باید همیشه راحت به جامجهانی برسد اما اتفاقهایی که در مقدماتی جامجهانی افتاده حالا مربوط به گذشته است. مهم این است که ما بهتر خواهیم شد. این اتفاقی است که من فکر میکنم رخ خواهد داد.
- فکر میکنید صعود سخت فرانسه، میتواند به آنها کمک کند که در سختیهای بعدی آمادگی بیشتری داشته باشند؟
قطعا. صعود مرحله سخت کار است. و وقتی که با تجربه سختی مثل چیزی که فرانسه داشت صعود کنید، بهخودتان میگویید: «بالاخره کارمان را تمام کردیم.» بعد از صعود، یک رقابت کاملا جدید دیگر پیشرو دارید. هنوز بازیها تدارکاتی زیادی پیشرو هستند و تورنمنت دقیقا 6ماه بعد از پایان مرحله مقدماتی شروع میشود. باید تا آنها موقع آماده باشید، هم از نظر روحی و هم از نظر روانی. ذهنها باید کاملا برای یک رقابت دیگر آماده شده باشند. امیدوارم وقتی که بهماه ژوئن (خرداد) میرسیم، بازیکنان تیم ملی فرانسه کاملا آماده باشند.
- شانس فرانسه را در جامجهانی برای موفقیت، چقدر میدانید؟
آنها شانس زیادی دارند. بازیکنان هم از همین حالا خودشان را برای موفقیت آماده میکنند اما، همانطور که قبلا هم گفتم، وقتی که تورنمنت واقعی شروع میشود باید کاملا آماده باشید. ما میتوانیم از حالا فکر کنیم که چقدر آنها میتوانند موفق باشند، اما آنها 6ماه بعد باید با تمام توان تلاش کنند و کارهای بزرگ انجام بدهند. از حالا نمیتوان بهصورت قطعی گفت که چه اتفاقهایی خواهد افتاد. آمادهسازی کاملا مهم است. بازیکنان باید از حالا خودشان را برای جام جهانی و کار سختی که در آنجا دارند آماده کنند. البته آنها چیزهایی را که برای موفقیت لازم است دارند؛ فرانسه بازیکنان مناسبی را برای اینکه در جامجهانی نتیجه بگیرد دارد.
- بردن جام جهانی چه احساسی دارد؟ بردن جام جهانی بهعنوان یک دستاورد شخصی، در کجای زندگی انسان قرار دارد؟
جام جهانی مثل تزیین نهایی کیک است. آن تکه آخر کیک که هیچچیز دیگری را رویش نمیتوان گذاشت. هر بازیکنی آرزو دارد که در جام جهانی بازی کند اما میان همه آنها، تنها چند بازیکن اندک هستند که این فرصت را بهدست میآورند. بعد وقتی که به آنجا میروید، هدف این میشود که تا آنجا که میتوانید جلو بروید و به فینال برسید، تلاش کنید و در فینال برنده باشد، در فینال گل بزنید... و وقتی که تمام این کارها را کرده باشید، احساس میکنید که در بالاترین نقطه جهان هستید. این بزرگترین رؤیای هر فوتبالیستی است.
- بردن یک چنین جامی برای یک کشور چه معنیای دارد؟
واقعا کار بزرگی است. ما در جامجهانی 1998به راحتی دیدیم که بردن جامجهانی برای مردم چه معنیای دارد. با اینکه ما در اردو در کلرفونتن بودیم، به خوبی میتوانستیم احساس کنیم که بیرون چه خبر است. اینکه فوتبال چطور میتواند مردم را متحد کند و در کنار هم قرار بدهد واقعا شگفتانگیز است. این کاری بود که ما توانستیم انجام بدهیم. در یک مقطعی، هر چند نه خیلی بلندمدت و قطعی، ما توانستیم بین مردمی که در خیابانها بودند و قبلا بهراحتی از کنار هم میگذشتند، ارتباط و همینطور یک حس خوب برقرار کنیم. برای مدتی، توانستیم با ورزش کاری را بکنیم که هیچکس دیگر نمیتوانست در جامعه انجام بدهد.
- فکر میکنید جام جهانی برزیل چطور خواهد بود؟
مثل هر کس دیگری، انتظار یک جو پر از شادی را دارم. برزیل کشور فوتبال است و چیز دیگری نمیتوان در اینباره گفت. شاید این ورزش در انگلیس متولد شده باشد، اما برزیل برای رشد آن زحمات زیادی کشیده و در پرورش و گسترش آن نقش زیادی داشته است. این جام جهانی را نباید از دست داد. اگر تنها یک کشور را بخواهید که در آن بازی کنید، آن کشور قطعا برزیل خواهد بود.
- از حالا چه تیمی را مدعی اول قهرمانی میدانید؟
اگر یک کشور اروپایی در آمریکای جنوبی قهرمان جام جهانی بشود خیلی خوب میشود اما من نمیتوانم بهصورت مشخص یک تیم را نام ببرم که شانس زیادی داشته باشد. در این سطح از دنیای فوتبال، هیچ تیم ضعیف و از پیشبازندهای وجود ندارد. قبلا بین قدرتهای بزرگ و دیگر تیمها یک فاصله بسیار زیاد و عمیق وجود داشت اما آن فاصله در این دوران واقعا کم شده است.