همشهری آنلاین: داربی سرد قرمز و آبی پایتخت و مذاکرات ژنو موضوعاتی بودند که روزنامه‎های شنبه-۲۸ دی- به آن پرداختند.

علی عالی با تیتر "فرافکنی در داربی" در روزنامه اعتماد نوشت:

- حتما دنبال مقصر می‌گردید. حتما از بازی و نتیجه عصبانی هستید یا نهایتا لبخند استهزاآمیزی به این «نمایش» نشان داده‌اید. داربی تهران باز هم مساوی شد. آنها که بازی را مثل همیشه دیدند و آنها که ندیدند یک تفاوت دارند. گروه اول «قدری» اعصاب بهم‌ریخته‌تری دارند. چه اتفاقی برای فوتبال ایران افتاده است که «بی‌تفاوتی» از جامعه به سکوها هم رسیده است؟ بی‌تفاوتی از سکوها به صندلی مدیران، از مدیران به نیمکت مربیان و از مربیان به زمین فوتبال و ساق‌های بازیکنان رسیده است. بحث کردن درباره «پول‌های میلیاردی» و «ساق‌های ناتوان» بی‌فایده است چون «علت» این داربی سرد، اینها نیست، علت را باید در چرخه مدیریت فوتبال ایران جست. در فوتبال دولتی. فوتبالی که نظارتی بر آن نیست و هیچکس پاسخگوی تصمیمات گرفته شده نیست. در جامعه ایرانی، جامعه‌یی که «باید» حساس‌تر باشد.

2- دیروز کلمه جدیدی به دایره واژگانم اضافه شد. یکی از دوستان کلمه «فرافکنی» را برایم از دیدگاه روانشناسی توضیح داد. پیش از این معنی را این گونه می‌دانستم: «فرافکنی یعنی انگشت اتهام به سوی دیگران گرفتن» و البته که درست بود. اما کاربردهایش، دریچه تازه‌یی برای همه ما است. فرافکنی، با برجسته کردن و اغراق آمیز کردن صفات شخصیتی منفی در دیگران، از اضطراب خودمان می‌کاهد. فروشنده‌یی که خودش را بسیار «مقید» می‌داند و جامعه روی او حساب می‌کند ولی فردی به‌شدت طمعکار است و سر مشتریان کلاه می‌گذارد، بر این باور است که همه مشتریانی که وارد مغازه می‌شوند، می‌خواهند هر طور که شده سر او کلاه بگذارند. مسلم است که اکثریت مطلق مشتریان چنین قصدی ندارند و او در واقع، حرص و دغلکاری خود را به آنان فرافکنی می‌کند. پرستاری که در انجام وظایف خود خوب عمل نمی‌کند، می‌گوید که سایر پرستاران به بیماران خوب رسیدگی نمی‌کنند. جراحی که عملش موفقیت آمیز نیست با اصرار می‌گوید که کمک‌جراح و سرپرستار به وظایف‌شان خوب عمل نکرده‌اند. همه ما ایرانی‌ها به این درد مبتلا شده‌ایم. در هر رده‌یی و با هر نگرشی. دوست من به‌درستی به خودم فهماند که مشکل از «من» شروع می‌شود و حال با فرافکنی می‌خواهم همه‌چیز را زیر سوال ببرم و «مسوولیت»های خودم را به‌دوش دیگران بیندازم. هواداری که روی سکو اعتراض دارد و با ناسزا به بازیکن می‌خواهد خودش را خالی کند به اندازه بازیکن و مربی مقصر است و می‌خواهد فرافکنانه مسوولیت را از دوشش بردارد. در این چرخه همه مقصریم، شک نکنید.

3- معتقدیم فوتبال برشی از وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه است. این جمله‌یی است که بارها نوشته شده است. برای بهتر شدن وضعیت فوتبال، تنها به «زمان» نیاز داریم. اگر در حوزه‌های دیگر شاهد برنامه‌ریزی بودید، قطعا در فوتبال هم «برنامه» جایگاه پیدا می‌کند. اگر در حوزه‌های دیگر شاهد «مدیران» قدرتمند و عملیاتی بودید، مطمئنا می‌توان به حضور مدیران خوب در فوتبال امیدوار بود. اگر در حوزه اجتماعی شاهد احترام و رعایت قوانین بودید، شک نکنید در فوتبال هم، چنین اتفاقی خواهد افتاد. ولی تا زمانی‌که «خود»مان درست نشده‌ایم، حق نداریم اعتراض کنیم. در حقیقت فرافکنی کنیم. این گونه می‌کوشیم تا تمایلات نامناسب و ناپسند خود را به دیگران نسبت دهیم و خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بدانیم و این گونه خود را از احساس گناه، رها کنیم. شک نکنید اتفاق امروز در حوزه‌های مختلف، نتیجه عملکرد نادرست‌مان است. همین «من» و «شما». همین‌هایی که روزی مدیر، مربی، بازیکن، هوادار، کارمند، رییس یا هر جایگاه دیگری را کسب می‌کنیم.

ریشخند فوتبال

امیر حاج‌رضایی  کارشناس فوتبال در رابطه نبود بازی زیبا در داربی پایتخت در روزنامه شرق آورد:

در داربی پایتخت، یک تفکر در هر دو تیم حاکم است که باعث می‌شود شاهد باشیم بازی زیبا، خفه می‌شود. این بازی به یک مصیبت برای فوتبال ایران تبدیل شده است. اگر دیدید که طی امروز و روزهای آینده افرادی از هر دو باشگاه از نحوه بازی ارایه‌شده در این داربی دفاع کردند، بدانید که می‌خواهند ضعف‌های فراوان خود را زیر این صحبت‌ها پوشش دهند. باتوجه به شرایط جدول و تیم‌هایی که این دو تیم را تعقیب می‌کردند، استقلال از این تساوی نمی‌تواند ناراضی باشد و برای این تیم یک نتیجه خوب محسوب می‌شود، اما باتوجه به شرایط پرسپولیس بازهم این تیم محتاط بود و به غیراز دقایق پایانی بازی که به‌وسیله چند بازیکن سرعتی خود صاحب موقعیت شد، فرصتی روی دروازه حریف به وجود نیاورد. این نمایشی که از دو تیم شاهد بودیم، علیه فلسفه فوتبال است که در آن طراوت، سرعت و هجوم حرف اول را می‌زند تا تماشاگران از آن لذت ببرند. این فوتبال به‌نوعی ریشخند بود به کسانی که فوتبال زیبا را دوست دارند و از آن لذت می‌برند. بازنده این داربی درحقیقت تماشاگران، فوتبال و در آینده فوتبال ملی است. من به‌هیچ عنوان تماشاگران را برای اینکه بازهم می‌آیند و ورزشگاه را پر می‌کنند سرزنش نمی‌کنم، چون جوان ایرانی که به ورزشگاه می‌آید، اکثرا از قشر آسیب‌پذیر جامعه است و تفریحی به غیراز فوتبال ندارند.

عشق به این بازی و دو تیم است که باعث می‌شود بازهم ورزشگاه پر شود در حالی‌که شاهد هستیم در این فصل بسیاری از بازی‌ها با دو تا سه‌هزارنفر تماشاگر برگزار شده است. هرچند اعضای دو تیم همیشه می‌گویند به عشق هوادار خیلی سختی‌ها را تحمل می‌کنند، اما درواقع این مردم هستند که با تمام مشکلات و نبود امکانات رفاهی خودشان را به ورزشگاه می‌رسانند تا این بازی را نگاه کنند.

تنها راه ازبین‌رفتن این طلسم صفر بر صفر این است که بالاخره تابو‌شکنی صورت گیرد، همانطور که در بازی‌های چندسال پیش تصمیم گرفته شد بعد از سال‌ها از داوران ایرانی استفاده کنیم، در این زمینه هم باید همین‌گونه باشد و مربیان بپذیرند که باخت جزیی از فوتبال است و با باخت در این دیدار فاجعه رخ نمی‌دهد. همانطور که چندسال پیش استقلال و پرسپولیس بارها در چندین بازی پشت سرهم یکدیگر بردند و دیدید که هیچ اتفاقی نیفتاد.

تساوی صفر بر صفر در چهار داربی پشت‌سرهم برای فوتبال ایران سم است و باید برای ازبین‌رفتن آن، دو تیم ظرفیت باخت را بین خودشان و هوادارانشان بالا ببرند.

«ژنو2» بدون ایران؟

حسین رویوران کارشناس مسائل سیاسی نیز در روزنامه تهران امروز، ژنو 2 را موضوع یادداشت خود قرار داد و نوشت:

در شرایطی که در چند روز آینده قرار است نشست «ژنو2» برای حل بحران سوریه برگزار شود و طرف‌های درگیر در این بحران پشت‌میز مذاکره قرار گیرند هنوز از ایران برای حضور در این نشست دعوتی به عمل نیامده است و ظاهرا مخالفت آمریکا مهم‌ترین دلیل عدم دعوت از ایران برای حضور در این نشست است. در روزهای اخیر شاهد بودیم که محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه به برخی کشورهای منطقه از جمله سوریه سفر کرد و طی آن حول مسائل مهم منطقه‌ای و جهانی با سران کشورهای منطقه به بحث و تبادل نظر پرداخت که یکی از این محورها حل مسئله سوریه بود. در این راستا وزیر امورخارجه کشورمان به همراه وزیرخارجه سوریه عازم روسیه شدند و طرفین نشست‌های سه‌جانبه‌ای داشتند که مهم‌ترین راه‌حلی که در این میان مطرح است بحث حضور ایران در نشست «ژنو 2» است. ایران به واسطه جایگاه مهم منطقه‌ای که دارد اهمیت حضور آن از سوی دبیرکل سازمان ملل، اخضر ابراهیمی نماینده ویژه سازمان ملل در حل بحران سوریه، روسیه و سایر قدرت‌های بین‌المللی مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. اما به واسطه مخالفت‌های آمریکا و تعیین پیش‌شرط تاکنون زمینه برای حضور ایران محقق نشده است. ایران اعلام کرده است که بدون پیش‌شرط در این نشست حضور پیدا خواهد کرد در شرایطی که آمریکا اعلام کرده ایران باید توافقات نشست «ژنو1» را بپذیرد.

مسئله بحران سوریه سه سطح دارد:1 -بین دولت و مخالفان 2 -در سطح منطقه (ایران و عربستان) 3 -در سطح بین‌المللی (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین). با توجه به اینکه بحران سوریه در سه سطح جریان دارد و ایران نیز در سطح منطقه‌ای تاثیرگذار است، لذا حضور ایران می‌تواند در حل این بحران تاثیرگذار باشد. ایران همواره موضعی صلح‌طلبانه در ارتباط با بحران سوریه داشته است و همواره بر راه‌حل‌های سیاسی تاکید کرده است و از طرف‌های درگیر خواسته است که پشت‌میز مذاکره به حل مشکلات خود بپردازند. حق مردم سوریه برای تعیین سرنوشت خود امری بود که همواره از سوی ایران مطرح شده است. ایران برخلاف برخی کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی از روز اول بحران که بر طبل جنگ می‌کوبیدند روی گفت‌وگو و مذاکره تاکید کرده است و ادامه تنش‌ها و درگیری‌ها در سوریه را برای منطقه خطرناک دانسته است. امری که امروز نیز شاهد آن هستیم و گروه‌ها و جریان‌های تکفیری و سلفی صلح و آرامش را در منطقه به خطر انداخته‌اند. دلیل دیگری که می‌تواند حضور ایران را مهم و تاثیرگذار جلوه دهد عدم ضمانت اجرایی توافقات احتمالی این نشست بدون حضور ایران خواهد بود. حضور ایران در این نشست می‌تواند پشتوانه محکمی باشد برای اجرای توافقات صورت گرفته. زیرا به واسطه دوستی ایران و دولت سوریه حضور ایران در این نشست به این معنی خواهد بود که دولت سوریه به تعهدات خود پایبند می‌ماند و ایران مانع از کارشکنی احتمالی دولت بشار اسد می‌شود.