محمد ایرانی در روزنامه اعتماد با تیتر" کمک به بحران یا نمایش سیاسی؟" به لغو دعوت ایران برای حضور در ژنو 2 اشاره کرد و نوشت:
دستیابی به نتایج ملموس و تعیینکننده در هر نشست بینالمللی برای رسیدگی به هر موضوع اساسی، بدون تردید در گرو حضور دولتها و طرفهای تاثیرگذار است. نشست ژنو2 برای یافتن راهحل سیاسی جهت پایان دادن به بحران سوریه قرار است تشکیل شود: 1- بانکیمون دبیرکل سازمان ملل چندی قبل در سفرش به ایران، ضمن اشاره به اهمیت نقش ایران در منطقه به ویژه در پرونده سوریه تلویحا از جمهوری اسلامی برای شرکت در اجلاس ژنو2 دعوت غیررسمی به عمل آورد. علاوه بر آن یکشنبه گذشته وی رسما از ایران برای حضور فعال در این اجلاس دعوت کرد. اما کمتر از فاصله یک روز، به بهانه واهی عدم پذیرش مصوبات ژنو1 توسط ایران، این دعوت را پس گرفت. قبل از این اقدام، اظهارات تند جان کری و شرط و شروط معارضان سوریه و دولت عربستان که هر دو حضور خود را منوط به عدم شرکت ایران کرده بودند، کار را برای بانکیمون سخت کرد و تحت همین فشارهای بینالمللی و منطقهیی به هر حال دعوت وی پس گرفته شد. در عرف بینالملل این اقدام دبیرکل سازمان ملل کار پسندیدهیی نیست اما واقعیت مساله حکایت از متاثر بودن تصمیم بانکیمون از فشارهای بینالمللی است ولو اینکه این امر به اعتبار وی لطمه زند. گرچه به نظر میرسد برای دعوت از ایران نیز وی باید قبلا نظرات طرف مورد نظر بینالمللی را کسب کرده باشد.2- ایران دنبال ثبات و بازگشت امنیت به سوریه است. حتما شرایط با ثبات در سوریه به نفع مردم این کشور است. منافع جمهوری اسلامی ایران نیز ایجاب میکند که نه تنها در سوریه بلکه در سایر حوزههای ناامن منطقه که جولانگاه گروههای تروریستی قرار گرفته آرامش برقرار شود.
مردم بیدفاع، به نام دین و حمایت از به اصطلاح یک مذهب، قربانی اقدامات این گروهها نشوند. امکانات و ابزارهای مواجهه با صهیونیسم فرسوده نشود. چنین موضعی از سوی ایران حتما خوشایند بسیاری از طرفهای منطقهیی که اتفاقا رویکرد خود را به هم ریختن اوضاع امنیتی کشورها قرار دادهاند نبوده و در تعارض قرار دارد. حال سوال این است چنانچه مقرر شود اجلاسی برای یافتن راهحل مسالمتآمیز در نزاع سوریه تشکیل شود و هدف بازگشت ثبات و آرامش به این کشور باشد طرف تاثیرگذاری که تلاشهای خود را برای اعاده استقرار و امنیت قرار داده چرا نباید دعوت شود؟ آیا به واقع حذف جمهوری اسلامی از این معادله امکانپذیر است و آیا حضور طرفهای خشونت طلب و حامیان تروریسم در این نشست واقعا کمک به حل بحران سوریه خواهد کرد یا اینکه باید صرفا شاهد نمایشی سیاسی باشیم؟
3- از ابتدای امر مشروط کردن حضور ایران در نشست ژنو 2 راهکار سیاسی مناسب و اصولمندی نبود. دولتی که در نشست ژنو1 حضور نداشته و طبعا در مصوبات آن نقش نداشته است چطور باید پذیرش همه نبود آن نشست شرط مشارکت و دعوت از ایران اعلام شود. مگر بقیه مدعوین، بندها و مصوبات ژنو1 را پذیرفتهاند؟ وانگهی وقتی دولت سوریه که خود صاحب پرونده است بدون هیچ پیششرطی دعوت میشود آیا حامی این دولت در این کنفرانس باید با قبول پیششرطی دعوت شود؟ این منطق قابل قبولی نیست و البته روشن است که هدف بهانهتراشی برای عدم مشارکت ایران است. این امر میتواند حکایت از نگرانی تاثیرگذاری مثبت ایران به سود محور سوریه - روسیه باشد و البته به گونهیی غیر مستقیم اعتراف به نقش مهم و تعیینکننده ایران نیز محسوب میشود.
نتیجه اینکه بسیار بعید است نشست ژنو2 دستاورد ملموسی را به همراه داشته باشد چرا که فاصله بسیاری در دیدگاه دو طرف متنازع وجود دارد. هر طرف اهداف خود را در این گردهمایی دنبال میکند. دولت سوریه و در کنارش نمایندگان روس از رشد فزاینده جریان افراط و ترور در سوریه و در کل منطقه و یافتن راهکارهای مقابله با آن سخن به میان خواهند آورد، در حالی که برخی از نمایندگان همین جریانات حامی ترور و خشونت که در این اجلاس مذکور حضور دارند هدف را تنها حذف دولت فعلی سوریه به هر قیمت قرار دادهاند.
شانس ضعیف ژنو 2
حشمتالله فلاحتپیشه کارشناس مسائل سیاسی در روزنامه تهران امروز به موضوع لغو دعوت ایران برای حضور در نشست ژنو 2 اشاره کرد و آورد:
لغو دعوت از ایران برای حضور در ژنو 2 به همان اندازه خبر ساز بود که اصل دعوت از ایران برای حضور در این نشست. چرا که از همان ابتدا برخی کشورهای پرنفوذ مانند آمریکا موافق حضور ایران در این نشست نبودند و کشورهایی مانند عربستان هم تمام تحرکات را به کار گرفتند تا ایران در این نشست حاضر نشود. این در حالی بود که نیروهای تکفیری حاضر در سوریه و برخی مخالفان تندرو دولت سوریه هم تمایلی به حضور ایران در این نشست نداشتند و همین مخالفتها هم نشان میداد که دعوت از ایران برای این نشست راهی سخت و ناهموار است. شاید به همین دلیل بود که اصل دعوت از ایران بسیار خبرسازتر از لغو بود. بررسی مجموعه پارامترهای موثر در بحران سوریه نشان میدهد که موضوع لغو دعوت ایران برای حضور در کنفرانس ژنو 2 تا حد زیادی قابل پیشبینی بود، گرچه این احتمال نیز وجود داشت که در شرایط کنونی طرفداران دیپلماسی بتوانند مواضع خودشان را برطرفداران خشونت غلبه دهند. شکی نیست که بانکی مون یکی از پختهترین دیپلماتهای دنیاست و بهدنبال پیدا کردن کلید دیپلماتیک برای مسائل است منتها در طرف مقابل کسانی بهدنبال پیشبرد خشونت هستند و همین خشونت گرایان هم کار را پیچیده کردهاند.دعوت بان کی مون از ایران برای شرکت در کنفرانس ژنو بر مبنای واقع بینی دبیر کل سازمان ملل صورت گرفت چراکه ایران از معدود بازیگران سوریه است که طرحی کاملا دیپلماتیک را برای رفع بحران سوریه ارائه داده است که اگر به آن توجه میشد بسیاری از مشکلات حل میشد اما تا اینجای کار تندورها موفق به غلبه بر واقع بینی سازمان ملل شدهاند.طرح ایران برای سوریه که به روز هم هست، بر چهار گام تدوین شده است.در این طرح گام اول اعلام آتشبس در نظر گرفته شده است،گام دوم پذیرش راهکار مذاکره خواهد بود و در گام سوم پذیرش صندوق رای به عنوان فصل الخطاب و در نهایت گام چهارم پایان دادن به فرقهگرایی و اقدامات تروریستی در سوریه در نظر گرفته شده است.همانطور که شاهد هستیم در این طرح منافع ایران وجود ندارد و تنها منافع سوریه و منطقه خاورمیانه در نظر گرفته شده است.اما چیزی که وجود دارد این است که چون حضور ایران به عنوان پیشبرد نگاه و طرحهای ایران جلوه میکرد مورد مخالفت قرار گرفت. یکی از دلایلی که ایران معتقد است ژنو 2 دچار همان شکستی خواهد شد که ژنو یک به آن مبتلا شد نیز همین عدم توجه به راهکارهای ایران است.گروههایی که جنگ فرقهای و تروریستی راه انداختهاند از مخالفان حضور ایران در کنفرانس سوریه هستند چرا که منافع این گروهها در تداوم اقدامات تروریستی است و بهدنبال منطقه امنی برای تروریستهای خود میگردند.
در طرف دیگر این مخالفت برخی لابیهای آمریکایی مرتبط با صهیونیستها قرار دارند.این گروهها بهدنبال برهم زدن تکنیک مقاومت در منطقه هستند و سعی میکنند ساز و کار را به سمت اختلاف بین مسلمانان پیش ببرند.به همین دلیل اگر ایران در این کنفرانس حضور پیدا میکرد با نگاه مقاومتی ظاهر میشد. آمریکاییها تلاش میکردند ایران در ژنو حضوری حاشیهای داشته باشد در صورتی که ایران از موضع استغنا و بینیازی و در قالب 2 اصل پایمردی و مساعی جمیله وارد حل بحران سوریه شده است. با این اوصاف ژنو 2 تکرار ژنو یک خواهد بود، یعنی شکلگیری راهکاری همراه با خشونت که مشکل مردم سوریه را حل نخواهد کرد و به ضرر آنها خواهد بود.در حالیکه اگر موضع دولت کنونی سوریه به رای گذاشته شود در نتیجه خواهیم دید مردم سوریه خواهان بازگشت به ثبات هستند.
تاسف نخوریم
حمیدرضا آصفی سخنگوی پیشین وزارت خارجه در روزنامه شرق نوشت:
اجلاس «ژنو2» که بدون حضور ایران برگزار میشود، با موفقیت همراه نخواهد بود و محکوم به شکست است. به نظر من جمهوریاسلامی از ابتدا نباید این دعوت را قبول میکرد؛ چراکه برای این اجلاس، از پیش برای اعمال نفوذ بیشتر در سوریه، نسخهای پیچیده شده است. دلیل این ادعا را میتوان در مواضع ایالاتمتحده، تحرکات سعودیها و جلساتی که معارضان در استانبول برگزار کردند، جستوجو کرد. همچنین تحرکات اسراییل بههمراهی برخی کشورهای مرتجع در منطقه را باید در زمره دلایل فوق به حساب آورد. این تحرکات، همگی برای انتقال قدرت در سوریه، بنا به درخواست آمریکا بوده است.
دعوتی که از ایران صورت گرفت، به سبب اینکه مشروط بوده و دوستانه نبوده است، باید از ابتدا مورد مخالفت قرار میگرفت و الان نیز پس از ملغیشدن این دعوت، نباید تاسف خورد؛ زیرا این اجلاس که از پیش شکست خورده، در صورت حضور ایران، مشروعیت و وجاهت مییافت. اظهارات جان کری و سایر دستاندرکاران این اجلاس نشان از آن بود که قلبا راضی به حضور ایران نبودهاند و دعوت از تهران به دلیل نفوذ ایران در منطقه، از سر اجبار انجام گرفته است. چراکه اگر به واقع خواستار حضور ایران در این اجلاس بودند، با مخالفتهای عربستان و گروههای معارض، نظرشان عوض نمیشد. در این میان این نکته نیز کاملا روشن است که گروههای مخالف خودشان حقوقبگیر برخی قدرتها هستند و در حد و اندازهای نیستند که با حضور تهران، مخالفت یا موافقت کنند. آنها تابع قدرتهای بالادستی خود هستند. اگر آنها دستور شرکت یا عدمشرکت بدهند، گروههای مخالف قبول میکنند. بنابراین برگزارکنندگان، علاقهای به حضور ایران نداشتند. از طرفی در این اجلاس، راهحلهایی ارایه خواهد شد که با خواست مردم سوریه همسو نیست، بهدلیل اینکه اکثریت مردم سوریه از بشار اسد حمایت میکنند. دلیل این حرف را در عدمتوفیق گروههای مخالف اسد میتوان یافت؛ چراکه اگر مردم خواستار برکناری اسد بودند، مانند مصر و تونس و... با یک جرقه، مردم بسیج میشدند و حکومت را سرنگون میکردند. این اجلاس سعی بر این دارد که بر انتقال قدرت در سوریه جامه عمل بپوشاند. با توجه به اظهارات سرگئی لاوروف مبنی بر اینکه «براندازی نظام سوریه تفسیر غلط از معاهده «ژنو1» است» باید گفت که ایشان کشور قدرتمندی را نمایندگی میکند و جای حلوفصل این اختلافات، در کنفرانس مطبوعاتی نیست. بنده نیتخوانی نمیکنم ولی اگر روسیه چنین نظری داشت، میتوانست زیر بار نرود و نظرات خودش را تحمیل کند. اما بههرحال روسیه بنا به دلایلی درمورد سوریه مواضعی مثبت دارد، از طرفی با برخی کشورهای عربی درحال گسترش روابط است و همچنین با آمریکا در حال تعامل است؛ بنابراین نباید توقع زیادی داشت که کل اجلاس را تحتتاثیر قرار دهد چراکه در چنین جایگاهی نیست. حال در این بین، سازمانملل با نقش آفرینیاش در دعوت از ایران، در جهت خواستهای آمریکا عمل کرد. اساسا آمریکا و غرب پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم، برای گسترش ضریب نفوذ خود، سازمانهای بینالمللی را تاسیس کردند که سازمانملل سرآمد این نهادهاست. با توجه به عملکرد دبیرکل، میتوان اقدام او در پسگرفتن دعوتش از ایران را نیز در همین راستا ارزیابی کرد و این برای دبیرکل سازمانملل بسیار ناخوشایند است.