همشهری آنلاین: انسان یا زنده است یا مرده، انسان زنده یا مومن است یا کافر. خلاصه این تقسیم این است که انسان یا زنده است یا کافر و زمانی که زنده را در مقابل کافر استفاده می‌کند معلوم می‌شود که کافر مرده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، آیت‌الله ‌العظمی جوادی آملی دوشنبه، 14بهمن ماه، در تفسیر آیات 65 تا 74 سوره مبارکه یاسین بیان کرد: در این سوره بعد از اینکه مسئله معاد را تا حدودی به پایان رساند در آیات 69 به بعد درباه قرآن سخن می‌گوید. چون در مورد قرآن افراد مختلف در زمان‌های مختلف اهانت‌های فراوانی کرده‌اند.

تشریح پاسخ شبهات در مورد قرآن

وی ادامه داد: برخی گفتند شعر است، برخی گفتند کهانت(تسخیر جن) است، برخی گفتند سحر است، بعضی در مورد شخص پیامبر (ص) گفتند ساحر است، کاهن است، شاعر است و معاذ الله مجنون است که در قرآن همه اینها پاسخ داده شد. در آیه 69 سوره یاسین خداوند می‌فرماید: «مَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ» ما اصلا به او شعر یاد ندادیم و او اصلا نمی‌تواند شعر بگوید مثل اینکه در سوره عنکبوت فرمود او نمی‌تواند بنویسد، نوشتن عیب نیست اما او اصلا اهل نوشتن نیست اگر او اهل نوشتن بود شما تهمت می‌زدید و می‌گفتید این‌ آیات را خودش نوشته است او اصلا اهل شعر نیست ما یادش ندادیم برای اینکه مبادا شما بگویید او اهل ذوق است و اهل سرایندگی است بنابراین این آیات را نیز خودش گفته است و از ذوق خودش بیان کرده است.

علت تاکید خداوند بر شاعر نبودن پیامبر(ص)

این مرجع تقلید عنوان کرد: این آیات سوره یاسین در صدد این نیست که بیان کند شعر چیز بدی است چرا که در آیه 48 سوره عنکبوت فرمود: «وَمَا کُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ؛ و تو پیش از نزول قرآن کتابى نمى‌خواندى و با دست خود چیزى نمى‌نوشتى، که اگر چنین بود، آنان که نادرستى قرآن را ادعا مى‌کنند خود نیز در صحت آن و الهى بودنش تردید مى‌کردند» سواد داشتن و خواندن کتاب عیب نیست، نویسندگی عیب نیست، خطاط بودن عیب نیست.

اینکه خداوند به پیامبر علم خواندن و نوشتن را یاد نداد به این سبب بود که اگر این‌ها را می‌دانست متهم می‌شد که این آیات را از کتاب تورات و انجیل آورده است. اما اگر چه خواندن و نوشتن نمی‌دانست از راه علم غیب ما پیامبر (ص) را با خبر کردیم.

آیت‌الله جوادی آملی اظهار کرد: بنابراین آیه 48 سوره عنکبوت هرگز در مقام این نیست که بگوید خواندن و نوشتن بد و نقص است بلکه ناظر به پیامبر (ص) است که پیامبر به دلایلی این وصف را نداشت. در جریان شعر در سوره یاسین هم همین طور است خداوند نمی‌خواهد بگوید شعر بد است بلکه پیامبر اکرم شعر می‌گفت آن‌ها شک می‌کردند بنابراین ما به پیامبر یاد ندادیم و شعر گفتن نیز در شان پیامبر نیست. لذا اگر در آیات پایانی سوره شعرا سخن از مذمت است این مذمت در حقیقت مذمت شاعران است نه خود شعر.

مذمت برخی از شاعران در قرآن کریم

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: آیات پایانی سوره شعرا که فرمود: «أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ؛ مگر ندیده‌اى که شاعران در هر وادیى گام مى‌نهند و براى سخنان خود هیچ مرزى نمى‌شناسند؟ و چیزهایى مى‌گویند که خود انجام نمى‌دهند» شاعران را مذمت می‌کند نه خود شعر به دلیل اینکه در همان بخش پایانی شاعرانی که به حرف‌هاشان عمل می‌کنند به نیکی یاد می‌کند «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ؛ جز آن شاعرانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آن که به وسیله هجو مشرکان مورد ستم قرار گرفته‌اند، با زبان شعر انتقام خود را از آنان گرفته‌اند. و کسانى که ستم کرده‌اند به زودى خواهند دانست که به چه جایگاهى باز خواهند گشت».

وی بیان کرد: اگر شعر بد هست شعر خوب هم هست همچنان که اگر شاعر بد هم هست، شاعر خوب هم هست آنچنان که در آیات پایانی سوره شعرا و این آیات سوره یاسین شعر مذمت نشده است شاعر غیر مهذب و شاعر بد مذمت شده است و ندانستن شعر از سنخ ندانستن خواندن و نوشتن است که گاهی همین ندانستن کمال می‌شود یعنی جلوی تهمت و افتراء را می‌گیرد.

قرآن بارها کافران را به عنوان مرده خطاب کرده است

این مفسر قرآن اظهار کرد: در ادامه خداوند می‌فرماید: «لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ؛ ما قرآن را بر او نازل کردیم تا به کسانى که زنده‌اند و حق را درمى‌یابند هشدار دهد و آن سخن ما که گفته‌ایم دوزخ را از شیطان و همه پیروانش پر مى‌کنیم، درباره کافران محقق شود» اینجا سخن از انذار است انذار کسی که زنده است.

انسان یا زنده است یا مرده، انسان زنده یا مومن است یا کافر. در بین این امور چهارگانه خداوند دو قسم آن را ذکر می‌کند یکی زنده و دیگری کافر را. خلاصه این تقسیم این است که انسان یا زنده است یا کافر و زمانی که زنده را در مقابل کافر استفاده می‌کند معلوم می‌شود که کافر مرده است.

بنابراین آنکه زنده است از قرآن استفاده می‌کند و آنکه کافر است از قرآن استفاده نمی‌کند لذا معلوم می‌شود که در فرهنگ قرآن کافران مرده‌‌اند. قرآن بارها کافران را به عنوان مرده خطاب کرده است.

کافران حیات الهی ندارند/ حیات گیاهی و حیوانی کافران

آیت‌الله جوادی تصریح کرد: بنابراین کافران و کسانی که دین ندارند، حیات الهی ندارند، حیات گیاهی و حیوانی دارد و تمام تلاش و کوشش این فرد این است که خوب بخورد و خوب بپوشد و خوب آرایش کند، این حیات گیاهی دارد و یا بخشی از عواطف هم نصیب او شده است حیات حیوانی دارد و زمانی که حیات انسانی نداشت سخنان الهی در او اثر نمی‌کند. بنابراین وقت آیات الهی را به آنان عرضه می‌کنیم هدایت نمی‌شوند و می‌فرماید: «أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ؛ آیا انسان‌ها براى پى بردن به یکتایى خدا و ربوبیت او در جهان هستى نیاندیشیده و ندانسته‌اند که ما دام‌هایى را که دست‌هایمان آنها را ساخته و در خلقتشان شریکى نداشته‌ایم براى آنان آفریده و در اختیارشان نهاده‌ایم و اینک آنان مالک آنها هستند؟!» ‌بهره‌بری انسان از حیوانات و خلقت آنها برای انسان در اینجا به صورت اجمال بیان شده است که به صورت تفصیل در سوره نحل بیان شده است.

انسان؛ تنها موجودی که به طور مستقیم به وسیله خداوند خلق می‌شود

این مرجع تقلید عنوان کرد: مسئله دیگری که در این آیه بیان شده است استفاده خداوند از لفظ «أَیْدِینَا» است که به معنای خلقت حیوانات توسط مدبرات و نیروهای خداوند است.

تنها آفرینش انسان است که خداوند آن را به طور مستقیم به خودش اسناد می‌دهد و به شیطان می‌فرماید: «چرا برای کسی که آن را با دو دست بی دست خودم ساختم سجده نکردی؟» این دست خداوند یعنی با جمال و جلال، با قبض و بسط، با قهر و مهر و اوصافی که من دارم جامعیتی را اعمال کردم تا انسان خلق شود اما در مورد حیوان «ایدینا» است که نشانه از نیروهای خداوندی و مدبرات خداوند دارد.

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها