اولین استراتژی امنیت ملی تاریخ ژاپن ماه گذشته منتشر شد؛ این سند، نقطه عطفی است در تاریخ جوان آسیای قرن بیست و یکم.

 

در شش‌دهه گذشته ژاپن نه‌تنها به تفسیر سختگیرانه از قانون اساسی صلح‌جویانه نوشته شده توسط آمریکا بعد از جنگ جهانی پایبند بود بلکه مردم ژاپن هم صلح‌طلبی را بخش مهمی از هویت ملی خود می‌دانستند اما ناگهان همه‌‌چیز تغییر کرده و کشوری که از هرگونه درگیری نظامی با خارجی‌ها اجتناب می‌کرد اکنون سندی برای امنیت ملی‌اش نوشته که نظامی‌گری در آن موج می‌زند.

دلیل این تغییر سیاست ژاپن، پشت‌گرمی به آمریکا، اقدامات اخیر چین، تحولات کره‌شمالی و تغییرات در خود ژاپن است. براساس سند استراتژی امنیت ملی ژاپن، این کشور در شرایط امنیتی دشواری به سر می‌برد و باید مسئولانه عمل کند. در این سند چین متهم شده که تلاش می‌کند وضعیت موجود را با تهدید و ارعاب بر هم بزند و وارد حریم دریایی و هوایی ژاپن شود و آزادی پرواز در حریم هوایی جزایر ژاپن را نقض کند.

در سال‌های اخیر ناوگان دریایی چین به‌طور مرتب اطراف جزایر ژاپن رفت‌وآمد داشتند و در اقیانوس آرام حرکت می‌کردند. در سال مالی منتهی به مارس 2013، ژاپن بیش از 300 بار جت‌های جنگنده خود را در واکنش به هواپیماهای چینی به حال آماده‌باش درآورد. این یک رکورد است و نخستین بار است که چنین اتفاقی در منطقه روی می‌دهد. یگان‌های دریایی چین و ژاپن در ماه‌های اخیر در دریای شرق چین نوعی بازی موش و گربه داشته‌اند.

ژاپنی‌ها می‌گویند که این وضعیت در نتیجه تلاش‌های چین برای تغییر واقعیت منطقه و تغییر کنترل و مدیریت ژاپن بر جزایر مورد مناقشه با چین ایجاد شده ‌است. ‌ماه گذشته چین منطقه دفاع هوایی را بر فراز این جزایر ایجاد کرد، به‌طوری که هر هواپیمایی برای عبور از این حریم هوایی باید از چین اجازه بگیرد. این نوعی منطقه پرواز‌ممنوع بر فراز بخش عمده‌ای از دریای چین شرقی است. جزایر مورد مناقشه چین و ژاپن که ژاپن آنها را سنکاکو می‌نامد، در دریای چین شرقی واقع شده‌اند. سال گذشته دولت ژاپن این جزایر را از مالک خصوصی‌شان خرید. خریداری این 3 جزیره توسط دولت ژاپن در سال گذشته، نقطه آغاز تنش‌ها میان چین و ژاپن بود.

سیاست پکن در قبال این جزایر براساس تمایلات ملی‌گرایانه چین و همچنین سیاست شی‌جین‌پینگ شکل گرفته‌است. شی‌جین‌پینگ بیشتر از رهبران پیشین چین تمایلات ملی‌گرایانه دارد. اما این همه ماجرا نیست. اقدامات دولت چین در دریای شرق چین، ازجمله عبور و مرور مرتب زیردریایی‌های چین از تنگه میاکو نشان‌دهنده حساسیت این کشور درباره موضوعی است که از نظر خودش یک نقطه ضعف محسوب می‌شود. چین نگران کنترل نداشتن بر راه‌های آبی صادرات و واردات منابع طبیعی است.

چین در زمینه تجارت بین‌المللی به یکی از مستقل‌ترین کشورهای جهان تبدیل شده‌است. بخش عمده این تجارت اکنون از طریق دریا صورت می‌گیرد. کشتی‌های عظیم حامل کالا در بنادر چین مانند شانگهای و نینگ‌بو پهلو می‌گیرند، به‌خاطر همین موضوع چین ناوگان دریایی قدرتمندی تدارک دیده تا از تجارت دریایی خود محافظت کند. در واقع چین بعد از تقویت قدرت زمینی‌اش اکنون به سراغ دریا رفته‌است و می‌خواهد در دریا هم به قدرت برسد. اما برای اینکه به یک قدرت دریایی عظیم و واقعی تبدیل شود باید آزادانه از دریای شرق و جنوب چین عبور کند و به اقیانوس آرام و هند برسد.

از نظر چین، نخستین زنجیره جزایر که از ژاپن تا شمال شرق و تایوان تا فیلیپین در جنوب شرق کشیده شده‌، مانع مهمی است در راه دسترسی چین به اقیانوس آرام. این جزایر همچنین امکان دسترسی دشمنان بالقوه به حمل‌ونقل دریایی چین را فراهم می‌کنند. این دشمنان، هم می‌توانند از نظر نظامی و هم تجاری به مسیر حمل‌ونقل تجاری چین آسیب بزنند.

پکن اکنون با سیاست‌هایش در مقابل جزایر مورد مناقشه با ژاپن، این پیام را به توکیو و واشنگتن داده که نگران چیست. ژاپن هم به نوبه‌خود بیکار ننشسته و راه را برای استراتژی دریایی جدید آمریکا در آب‌های منطقه فراهم کرده تا نقطه ضعف چین به خوبی مورد استفاده قرار گیرد.

در سند استراتژی امنیت ملی جدید ژاپن، از کره‌شمالی، تروریسم، خاورمیانه و مسائل معمول دیگر جهان یادشده اما تأکید شده که اصلاحات دفاعی ژاپن باید بر تضمین کنترل جزایر سنکاکو و مناطق اطرافی‌اش متمرکز شود. همچنین تأکید شده که منابع و تدابیر امنیتی ژاپن از روسیه در شمال به چین در غرب منتقل می‌شود و تغییر جهت می‌دهد.

اگرچه توکیو بیشتر نگران امنیت مناطق خودش است اما از امتیازات جغرافیایی که در مقابل چین دارد هم بهره می‌گیرد. ژاپن همین حالا هم یک قدرت دریایی تأثیرگذار با زیردریایی نیرومند و ناوشکن‌های قدرتمند است. براساس سند جدید، ژاپن توانایی‌های مهم جدیدی اضافه می‌کند که شامل تجهیزات دومنظوره آبی- ‌خاکی، تجهیزات تهاجمی رادارگریز و نیروی واکنش سریع است و همزمان نیروی نظامی ژاپن امکان فعالیت مؤثرتر در ائتلاف‌های بین‌المللی را می‌یابد.

واشنگتن هم درنظر دارد با استراتژی دفاعی خود، بر تأثیرگذاری سیاست‌های دفاعی توکیو بیفزاید. نیروهای نظامی آمریکا قصد دارند با ژاپنی‌ها در منطقه به‌صورتی هماهنگ عمل کنند و از اندونزی تا فیلیپین و تایوان حضوری فعال داشته‌باشند. هدف از این حضور گسترده مقابله با ناوگان چین است. به این ترتیب چین هم مجبور است پول زیادی برای تجهیزات دفاعی‌اش هزینه کند و مثلا به‌دنبال دفاع ضدزیردریایی برای خودش باشد. آمریکا همچنین قصد دارد یک مرکز هشدار ضدزیردریایی در منطقه ایجاد کند تا همه کشورهای منطقه به این مرکز مرتبط باشند؛ به این ترتیب حضور نظامی آمریکا و متحدانش در زیر دریا هم تضمین می‌شود.

نشنال اینترست