همشهری آنلاین: هر چند در پیروزی انقلاب و به ثمر رسیدن آن ، اقشار مختلف مردم، عوامل و عناصر فراوانی نقش داشتند اما در این میان برخی نقشی کلیدی و سرنوشت سازی داشتند که از آن جمله می توان به نقش کلیدی و راهبردی نظامیان از جمله ارتش اشاره کرد.

به گزارش روابط عمومی ارتش جمهوی اسلامی، در ماه های آخر حکومت پهلوی، امام خمینی(ره) که رهبری نهضت اسلامی مردم ایران را به عهده داشتند، از سربازان خواستند تا از پادگان ها فرار کرده و در ارتش شاهنشاهی خدمت نکنند.

از این زمان بود که بدنه ارتش و قوای انتظامی مثل ژاندارمری و شهربانی دچار مشکل شدند و امکان مقابله با مردم تظاهر کننده را آرام آرام از دست دادند.

سیاست امام خمینی (ره) بر این موضوع متمرکز بود که بدنه ارتش را از حکومت شاه جدا کنند و به کرات در سخنرانی های خود تأکید می کردند که ارتش برادر ما است و مردم ایران فقط با نظام سلطنتی مخالفند و بنابراین ارتش نباید رو در روی مردم کشور خود قرار گیرد زیرا ارتش برای دفاع از تمامیت ارضی کشور و برای دفاع از امنیت مردم بوجود آمده که شاه آن را بر خلاف قانون اساسی، در خدمت حفظ و بقای سلطنت خود بکار گرفته است.

بر این اساس امام خمینی(ره) در پیام های خود، ارتش را از رویارویی و مقابله با مردم منع می‌کردند و مردم معترض را نیز از درگیر شدن با قوای ارتش برحذر می داشتند.

با این سیاست بود که مردم با تدبیر امام خمینی (ره) نه تنها به مقابله با آنها نمی پرداختند بلکه به آنها گل نیز هدیه می کردند. مردم با این شیوه و با ایجاد فضایی از محبت و مهربانی، افراد ارتش و نیروهای شهربانی و ژاندارمری را مجذوب محبت خود می کردند و آن ها را از مقابله جدی با خود باز می داشتند.

براساس این گزارش، ساواک - سازمان امنیت شاه - تا آخرین لحظات به سرکوب مردم ادامه داد و زندان ها را از آزادی خواهان پر کرد و نام شاه را با زندان اوین و شکنجه گاه کمیته مشترک عجین ساخت.

پس از این که مردم موفق شدند با اعتراضات مسالمت آمیز، در 26 دی ماه 1357 شاه و خانواده سلطنتی را از کشور فراری دهند و امام خمینی (ره) را که در تبعید به سر می بردند با احترام فراوان به ایران بازگردانند، آرام آرام بخش هایی از اعضای رسمی ارتش مانند تعدادی از همافران نیروی هوایی نیز به انقلاب پیوستند.

همافران نیروی هوایی ارتش روز 19 بهمن ماه 1357 به محل استقرار امام خمینی (ره) در خیابان ˈایرانˈ آمدند و پیوستن خود را به انقلاب اسلامی مردم ایران اعلام کردند.

سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که امام خمینی (ره) بعد از انقلاب ساختار و تشکیلات ارتش را تغییر ندادند، چرا امام (ره) چنین تصمیمی گرفتند و اساسا تغییر تشکیلات ارتش پس از انقلاب ها چه تبعاتی می تواند داشته باشد؟

امام خمینی (ره)، ارتش را مهمترین سازمان تشکیل دهنده بنیه دفاعی کشور می دانستند که با پول مردم تشکیل شده و توسعه یافته است و بر این اساس باید در خدمت مردم باشد.

امام خمینی (ره) به حفظ ارتش و ادامه حیات آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی معتقد بودند، این در حالی بود که بسیاری از افراد و گروه های سیاسی به ویژه گروه های چپ و مجاهدین خلق، اصرار بر انحلال ارتش و ایجاد ارتش جدیدی با عنوان ارتش بی طبقه توحیدی داشتند.

امام خمینی (ره) بر این باور بودند که مشکل اصلی ارتش، حاکمیت شاه مستبد و خودخواه بر آن و عدم تکیه بر تعالیم الهی بوده که آن را علاوه بر مأموریت ذاتی که حفظ تمامیت ارضی کشور است در خدمت منافع آمریکا قرار داده و نیز برای حفظ تاج و تخت سلطنت بکار گرفته است.

بنابراین با تغییر ساختار فرماندهی و کنترل آن، ارتش می تواند در خدمت مردم ایران باشد و به ارتشی مستقل و متکی بر ظرفیت ها و توانمندی های ملی تبدیل شده و به مأموریت ذاتی خود بپردازد.

بر این اساس از اولین اقدامات امام خمینی (ره) برای نشان دادن اهمیت نیروهای مسلح، تعیین روز 29 فروردین سال 1358 به عنوان روز ارتش بود، امام راحل در پیامی که در اینباره صادر فرمودند از ارتش خواستند تا در همه شهرهای ایران مراسم رژه برگزار کنند و وفاداری خود را به ملت نشان دهند و از مردم هم خواستند تا از چنین ارتشی حمایت کنند.

براساس این گزارش، در دوران دفاع مقدس نیز نیروهای ارتش و سپاه دوشادوش یکدیگر در جبهه های جنگ حضور داشتند. البته مدیریت جبهه های جنگ و نوع همکاری ارتش و سپاه در طول سال های دفاع مقدس یکسان نبود و تجربیات مختلفی از همکاری و هماهنگی در این زمینه وجود دارد.

در سال اول جنگ، مدیریت و کنترل جبهه ها عمدتا به عهده ارتش بود و نیروهای سپاه در ارتباط با واحدهای ارتش در جبهه های مختلف حضور داشتند و به دفاع از کشور می پرداختند.

با توسعه سازمان رزم سپاه و حضور گسترده نیروهای داوطلب مردمی در جبهه ها، سپاه آرام آرام نقش موثرتری در مقاومت در برابر ارتش متجاوز عراق پیدا کرد.

با عزل بنی صدر، ارتش و سپاه به همکاری بیشتری با یکدیگر پرداختند و موفق شدند تا اولین عملیات مشترک را برای شکستن حصر آبادان در 5 مهر ماه 1360 را با پیروزی انجام دهند.

طعم خوشایند این پیروزی بزرگ و همزمان شدن آن با روی کار آمدن فرماندهان جدید سپاه و نیروی زمینی ارتش، سپاه و ارتش را به تشکیل قرارگاه مشترک عملیاتی واداشت.

از این زمان بود که قرارگاه مشترک کربلا با حضور فرماندهان ارتش و سپاه، اداره جبهه ها را به عهده گرفت و طرح های عملیاتی به صورت مشترک به تصویب رسید و عملیات های بزرگ و موفقی همچون طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس انجام و اکثر سرزمین های اشغالی ایران از دست ارتش متجاوز عراق آزاد شد.

از سال 1362 نیز آیت الله هاشمی رفسنجانی از سوی امام خمینی (ره) مسوولیت هماهنگی بین ارتش و سپاه را به عهده گرفتند که با تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)، دو سازمان سپاه و ارتش را با یکدیگر هماهنگ می کردند.

این ساختار تا ماه های آخر جنگ ادامه داشت و ارتش و سپاه گاهی با هم و گاهی به صورت مستقل عملیات هایی را انجام می دادند، در خرداد ماه سال 1367 ستاد فرماندهی کل قوا از سوی امام خمینی(ره) برای مدیریت جنگ و نیز به منظور اداره تمامی نیروهای مسلح به صورت متمرکز تشکیل شد.

در این زمان آیت الله هاشمی رفسنجانی که همچنان به عنوان فرمانده جنگ محسوب می شد، ستاد فرماندهی کل قوا را با ترکیبی از نخست وزیر و اعضای دولت وقت و نیز فرماندهان نیروهای مسلح سازماندهی کرد و هماهنگی بین ارتش و سپاه ساختار یافته تر از قبل ادامه یافت تا این که جنگ تحمیلی در 29 مرداد 1367 با برقراری آتش بس به پایان رسید.

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها