گروههای افراطی پیش از این تهدید کرده بودند که بهدلیل حمایت حزبالله لبنان از دولت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه حملاتی را علیه حزبالله در خاک لبنان ترتیب خواهند داد. با این حال گروه تروریستی عبداللهعزام اعلام کرده است که تا رسیدن به خواستههایش به حملات خود علیه اهداف ایرانی در لبنان ادامه خواهد داد. مسئولیت بمبگذاری اخیر نزدیک دفتر رایزنی فرهنگی ایران را گروه تروریستی عبدالله عزام، وابسته به القاعده بر عهده گرفته است. قبل از این در انفجاری که آبانماه توسط 2 بمبگذار انتحاری مقابل سفارت ایران در بیروت انجام گرفته بود ۲۳ نفر ازجمله رایزن فرهنگی ایران در بیروت کشته شده بودند. در آن حادثه نیز گروه عبدالله عزام، از گروههای جهادی سلفی وابسته به القاعده مسئولیت انفجار را بر عهده گرفت. این بمبگذاری و بمبگذاریهای ماههای اخیر در لبنان نشان میدهد که نیروهای وابسته به القاعده علاوه بر اینکه توانستهاند در این کشور دست به تشکیلاتسازی بزنند، از لحاظ ایدئولوژیکی نیز توانستهاند افراطگرایی را در این کشور گسترش دهند. مقابله با جریانهای تکفیری یکی از موضوعات نشستی بود که دو هفته پیش با حضور روسای مجالس کشورهای اسلامی در تهران برگزار شد. در گفتوگو با حسین شیخالاسلام، مشاور بینالملل رئیسمجلس به بررسی نتایج این نشست پرداختیم.
- انفجارهای اخیر تروریستی نزدیک دفتر رایزنی فرهنگی و قبلتر سفارت ایران در لبنان را چه کسانی مدیریت میکنند؟
کسانی که اقدامات تروریستی را در لبنان و کشورهای دیگر امروز منطقه انجام میدهند ابایی از افشای هویت خود و حامیانشان ندارند. در هفتههای گذشته این کشور عرصه بمبگذاریهای مختلفی بهویژه در شهرهای طرابلس و بیروت بوده است. تهدیداتی نیز در رابطه با بمبگذاری در مراسم عاشورا توسط گروههای افراطی شده بود که با تدابیری که نیروهای حزبالله اندیشه کردند توانستند امنیت را در مراسم عزاداری شیعیان لبنان برقرار کنند. چنین تهدیداتی نشان از این دارد که گروههای افراطی قصد دارند ثبات را در لبنان و بهویژه مناطق شیعهنشین آن مختل و این کشور را نیز به عراقی دیگر تبدیل سازند. این اقدامات را کسانی انجام میدهند که در سوریه شکست خوردهاند و در عراق نیز ناکام ماندهاند. عکسالعمل آن شکستها ترورهایی است که امروز مقابل سفارت ایران و دفتر رایزنی فرهنگی کشورمان در لبنان اتفاق میافتد. این اقدامات تروریستی کور هستند و برای خودشان هم معلوم نیست نتیجهای بدهد. این حربهها اما تاکنون نتوانسته رقبای ایران را به اهدافشان برساند. تا الان این ترورها نتوانستهاند لطمه اساسی به منافع ما بزنند، اگرچه یک رایزن ما که خیلی برایمان مهم بود شهید شد و برخی عزیزان دیگرمان را نیز از دست دادیم.
- گروههای تندروی تکفیری و سلفی را عامل اصلی ترورها میدانید؟
بله. اینها از عناصری هستند که در مقابل خط مقاومت ایستادهاند. رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز از طریق برخی سازمانهای اطلاعاتی منطقهای آنها را تولید کردهاند و اداره میکنند. چنین تهدیداتی نشان از این دارد که گروههای افراطی قصد دارند ثبات را در لبنان و بهویژه مناطق شیعهنشین آن مختل و این کشور را نیز به عراقی دیگر تبدیل سازند.
- هدف این ترورها را چه میدانید؟
شواهد حاکی از این دیدگاه هستند که دستهایی قصد دارند لبنان را نیز مانند عراق و سوریه عرصه ناامنی و خشونتهای قومی-مذهبی سازند. حمله به سفارت ایران در لبنان نخستین این حملهها به اهداف ایرانی در نوع خود بود و این نشاندهنده اوج جنگ تکفیریها با ایران در منطقه است که بعد از عراق و سوریه اکنون به لبنان رسیده است. هدف این است که ما و نیروهای مقاومت را از خطی که در پیش گرفتهایم منصرف کنند. خود آنها نیز به صراحت چنین هدفی را اعلام میکنند ولی تا به حال نتوانستهاند و در آینده نیز نخواهند توانست. برای اینکه آنها از وسیلهای میخواهند علیه ما استفاده کنند که ما آماده پذیرشاش هستیم. آنچه در انفجار اخیر جالب توجه است، شباهت مدل انفجار ساختمان سفارت ایران و دیگر انفجارهای اخیر در لبنان با انفجارهای مناطق شیعهنشین در عراق است. در هر دو مورد، انفجارها توسط ماشینهای بمبگذاریشده صورت گرفته است. در تهدیداتی که برای مراسم عاشورا برای شیعیان شده بود نیز حزبالله از تردد ماشینها در برخی مناطق جلوگیری میکرد؛ چرا که این مدل بمبگذاریها توسط گروههای افراطی در ماههای اخیر به امری عادی تبدیل شده است.
- در سخنرانیهای اخیر سیدحسن نصرالله نیز به انفجارهای لبنان اشارههای متعددی میشود. چه اهداف دیگری از انفجارها دنبال میشود؟
هدف مهم این است که حزبالله را از سوریه جدا کنند. بعد از اینکه تروریستها در سوریه شکست نظامی و سیاسی خوردند، احساس میکنند ایران و حزبالله در این شکستشان نقش داشتهاند. برای اینکه ما را از تصمیم و اراده خودمان منصرف کنند رو به ترور آوردهاند. هدف آنها درگیر ساختن حزبالله در یک نبرد فرقهای است تا از این طریق هم توان آن را بفرسایند و هم از آن سلب مشروعیت کنند.
- نشست ژنو2برای حل بحران سوریه میتوانست به این مسئله و مبارزه با تروریسم کمک کند؟
کمکی نمیکند. معارضانی که در نشست ژنو2برای حل بحران سوریه شرکت کردند وزنی در این کشور بحرانزده ندارند. این معارضان در سوریه پایگاه ندارند و از قدرت کافی نیز برخوردار نیستند. این گروهها را سازمانهای اطلاعاتی منطقهای و بینالمللی برای اهداف خودشان ساختهاند. اینها مزدور هستند و کارهای نیستند تا بخواهند قول و قرارهایشان را در سوریه اجرا کنند. بهطور بدیهی نخستین گام حل بحران سوریه میباید آتشبس، توقف خشونت، تبادل اسرا و ربودهشدگان میبود که چنین نشد. خود این افراد جرأت ندارند به منطقه تحت کنترل تروریستها و نظامیان در سوریه ورود پیدا کنند. سر همینها نیز در سوریه بریده خواهد شد. چگونه میخواهند تصمیمات خودشان را اجرا کنند. چنین خواستههایی در همان میز مذاکرات باقی میماند.
- حضور ایران در این نشست نیز نمیتوانست به موفقیت آن کمک کند؟
این مذاکرات، مذاکرات ارزشمندی نبود که ایران بخواهد در آن حضور داشته یا نداشته باشد. این مذاکرات محکوم به شکست بود، بهخاطر اینکه معارضان شرکتکننده در نشست دارای پایگاه در داخل سوریه نیستند. فقط همین سازمانهای اطلاعاتی کشورهای خارجی، قبولشان دارند. هیچ قدرتی در اختیار معارضان شرکتکننده در ژنو2 نیست که بخواهند اهداف تعیینشده را پیاده کنند.
- ژنو2 را در چه صورتی موفق میدانستید؟
درصورتی که نخستین دستور کار نشست ژنو 2مبارزه با تروریسم میبود.
- در ارتباط با دولت کنونی سوریه چطور؟
دولت سوریه دارد کار خودش را انجام میدهد.
- آقای روحانی، رئیسجمهور در سخنان اخیر خودش از برگزاری انتخابات آزاد در سوریه حمایت کرد. این بهمعنای تغییر در سیاستهای کشورمان است؟
ما همیشه حمایت میکردیم. از ابتدا نیز طرحمان همین بود. ما میگوییم مردم سوریه باید خودشان تصمیم بگیرند ولی آنها میگویند چهکسی باشد و چهکسی نباشد. از اساس دعوای ما سر همین مسئله است. دستور کار اگر توقف خونریزیها بود نشست موفق میبود. دستور کار قدرتهای برگزارکننده نشست این بود که دولت انتقالی در سوریه تشکیل شود و حکومت بشار اسد همهچیز را تحویل اینها بدهد. درحالیکه حکومت اگر میخواست چنین کاری را انجام دهد چه نیازی به ژنو داشت.
- در برگزاری اتحادیه بینالمجالس اسلامی در تهران راهکاری برای کاهش مشکلات سیاسی امروز کشورهای اسلام مطرح شد؟
این دوره از برگزاری اتحادیه بینالمجالس اسلامی گواه چند نکته بود؛ نخست نشان داد که دمکراسی بعد از قرون وسطی که در کشورهای غربی رشد کرد در کشورهای اسلامی نیز اتفاق مثبتی بوده است. حضور 48هیأت از کشورهای مختلف در کنفرانس تهران در میان ادوار پیشین اتحادیه بینالمجالس در این سازمان سابقه ندارد. این اعتراف به واقعی بودن مردمسالاری در ایران بود. اعتراف به قدرت مجلس و احترامی است که نهاد قانونگذاری در میان کشورهای اسلامی دارد. بهنظر میرسد ما با هماهنگی اعضای سازمان میتوانیم مشکلات امروز دنیای اسلام را کاهش دهیم. امروز کشورهای اسلامی منطقه و جهان اسلام شرایط سختی را تجربه میکنند. صرف تشکیل این اجلاس و مصوبات آن اتفاق مثبتی بود.
- اولویت نخست این اجلاس چه بود؟
توجه به فلسطین بهعنوان مسئله نخست جهاناسلام در این کنفرانس خیلی بارز بود. زمان تشکیل کمیته دائمی فلسطین در ساعت 11روز چهارشنبه 30بهمن مصادف با 35سال پیش بود که مرحوم احمد آقای خمینی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران را تحویل یاسر عرفات داد. این نخستین سفارت سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) بود که بهطور سمبلیک به آنها اهدا شد. قبلا در شهرهایی مانند دمشق دفتر داشتند ولی این دفاتر سفارتخانه نبودند. این نخستین سفارتخانه سازمان آزادیبخش فلسطین بود و پس از آن زیاد شد.
- چه تلاشی برای بررسی و حل موضوع افراطیگریهای امروز در کشورهای اسلامی داشتید؟
در کنفرانس تهران بر سر قضیه تکفیریها در کشورهای اسلامی نیز توافق شد. بسیار مهم بود که 48کشور شرکتکننده در کنفرانس تهران از بندهای قطعنامه مرتبط با تکفیریها که به همین نام آمده بود حمایت کردند. مقابله با افراطگرایی، تروریسم و توطئههای غرب برای درگیریهای مذهبی از موارد مهمی بودند که در این کنفرانس بر آنها تأکید شد.
- با روی کار آمدن دولت جدید بهنظر میرسد مجلس نیز به دیپلماسی خود با مجالس کشورهای دیگر تحرک بیشتری داده است. رفتوآمد بیشتر هیأتهای پارلمانی مبین این نکته نیستند؟
این بهطور حتم کمکی است که مجلس قصد دارد به دیپلماسی فعال دولت یازدهم داشته باشد و به آن نیز معتقد است. این نقش در زمان آقای لاریجانی که فهم خوبی از مسائل بینالمللی دارد تقویت شده است. با روی کار آمدن آقای روحانی نیز موقعیت کلی ایران در تعامل با کشورهای اروپایی تقویت شده است. آنهایی نیز که دنبال رابطه پایدار هستند و از طرف دیگر با قدرت مجلس در کشورهای مردمسالار آشنایند میتوانند با ما رابطه پایدارتری بسازند، چراکه میدانند هرکاری که مجلس در آن دخیل باشد پایدارتر است و شأن قانونی دارد. برگزاری کنفرانس بینالمجالس اسلامی نمونه اخیر این تلاشها بود. ما در بینالمجالس آسیایی نیز مشارکت خوبی داشتهایم. هم دبیرخانه بینالمجالس کشورهای عضو کنفرانس اسلامی و هم دبیرخانه مجمع مجالس آسیایی در تهران است و این نشاندهنده آن است که مجلس در فعالیتهای بینالمللی تلاشهای خوبی دارد و دیگران هم آن را قبول دارند.