تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۳۸۶ - ۰۵:۳۹

آذر مهاجر: هویت‌بخشی به سالن‌های نمایش و انتخاب‌ آثار بر اساس تعریفی که از هویت هر سالن ارائه می‌شود، جنجالی‌ترین برنامه شورای راهبردی تئاتر کشور است که واکنش‌های گوناگونی را از سوی اهالی تئاتر به‌خصوص کارگردانان در پی داشته است.

 این برنامه و اعلام آن نه‌تنها باعث شده کارگردانان حرفه‌ای تئاتر در گفت‌وگو با رسانه‌ها به پیامدهای مثبت و منفی هویت‌بخشی به سالن‌های تئاتر بپردازند، بلکه زمینه را برای طرح مسائل مبتلابه تئاتر کشورمان ایجاد کرده است.

مسائلی که درباره برخی از آنها بارها و بارها صحبت شده و برخی دیگر مغفول مانده‌اند و البته همه آنها به نوعی در ارتباط با هم هستند و نیز به مقوله هویت‌بخشی به سالن‌ها نیز بی‌ربط نخواهند بود.

در میان تعداد کسانی که به مسئله هویت‌بخشی به نمایش‌ها واکنش نشان داده‌اند، اکثریت با کسانی است  که حتی در صورت موافقت با این طرح به اما و اگرهایی اشاره کرده‌اند. اما و اگرهایی که نشان از وضعیت نابسامان مدیریت تئاتر در کشورمان دارد و بیانگر این مسئله است که هویت‌بخشی سالن‌های تئاتر اگر اقدامی نامناسب نباشد کمی عجولانه به نظر می‌رسد.

 به عنوان نمونه چیستا یثربی نمایشنامه‌نویس درباره تعریف هویت مستقل سالن‌های نمایش معتقد است: «اصل هویت‌بخشی به سالن‌ها امری است مثبت و باعث می‌شود گروه‌ها هم تعریفی هویتی پیدا کنند. در بسیاری از کشورها وضعیت به همین ترتیب است و مدیران سالن‌ها دستشان برای انتخاب آثار باز است و از طرفی چنانچه مدیر یک سالن، نمایشی را برای اجرا بپسندد دیگر کارگردان نیازی به مراجعه با مدیریت‌های بالاتر ندارد.

در کشور ما هم هویت‌بخشی به سالن‌ها می‌‌تواند به نتایجی مثبت ختم شود، اما لازم است مسئولان در درجه اول سر حرفشان بمانند. سال 1376 قرار بود این اتفاق بیفتد اما همیشه در تئاتر ما روابط بر ضوابط حاکم شده است. دوم این‌که قبل از این کار حتماً گروه‌ها هم تعریف هویتی پیدا کنند و معیارها و ضوابط تشخیص گروه‌ها هم تدوین شود. مایه افتراق و تمایز گروهی که تماشاگر بیشتر را جذب می‌کند؛ جوایز بیشتری دریافت کرده و تاثیرگذار بوده است از طرفی گردهمایی که پراکنده کار کرده مشخص می‌شود.

 این مسئله باعث می‌شود کسانی که تئاتری نیستند و به بدنه تئاتر تزریق شده‌اند خود به خود حذف شوند. چون همیشه گروه‌هایی  هستندکه بر اساس روابط به حیات خود ادامه داده‌اند. وقتی مشخص باشد هر سالنی چه نوعی نمایش ارائه می‌کند مردم هم سردرگم نمی‌شوند. »یثربی به نوعی از هویت‌بخشی آثار و سالن‌ها در سینما اشاره می‌کند و این‌که فیلم‌ها و سالن‌های سینماها هم به گروه‌های الف، ب، ج و دال تقسیم می‌شوند.

 اما نکته‌ای که یثربی بر آن تاکید می‌کند این است که تقسیم‌بندی فیلم‌ها و سالن‌ها در سینما شوخی‌بردار نیست. به هیچ عنوان امکان ندارد در سینما فرهنگ یک فیلم تجاری به نمایش درآید. اما آنچه که یثربی بسیار در مورد آن نگران است، شروع هویت‌بخشی به سالن‌ها قبل از تدوین یک دستورالعمل کارشناسی و مدون و مشخص است که مانع اتفاقات پشت پرده شود. اول کارشناس، بعد تدوین دستورالعمل و در نهایت اجرایی بی‌چون و چرا، مراحلی است که به اعتقاد یثربی وفاداری به آنها می‌تواند به سلامت اجرای این برنامه کمک کند.


همیشه استثناء هست
هادی مرزبان بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر هم از جمله کسانی است که هویت‌بخشی به سالن‌ها را مفید می‌داند. وی در این‌باره می‌گوید: «این برنامه در جهت پیشبرد تئاتر است و تکلیف هنرمندان تئاتر را هم روشن می‌کند. هویت‌بخشی به سالن‌ها یعنی احترام به تماشاگر و سلایق گوناگون. فقط لازم است که مسئولان به مسئله کمبود سالن‌ها توجه بیشتری داشته باشند و مشکلات را با تدوین قانونی که تکلیف مادی و معنوی تئاتر و تئاتری‌ها را روشن می‌کند، حل کنند.

مرزبان نیز از جمله هنرمندانی است که اعتقاد دارد این تقسیم‌بندی موضوعی و تعریف هویت برای سالن‌ها باعث می‌شود کسی که دوست دارد کار جدی ببیند به سالن اصلی تئاتر شهر برود، علاقه‌مندان به تئاتر کودک از برنامه‌‌های تالار هنر آگاه شوند و به همین ترتیب. البته هادی مرزبان در این باره حق و حقوقی برای استثناهای تئاتر هم قائل است!


هم مثبت، هم منفی یعنی ممتنع!
برخی از اهالی تئاتر به برنامه هویت‌بخشی سالن‌ها رأی مثبت یا منفی نمی‌دهند چون فواید و مضرات برابری در اجرای این طرح می‌بینند. از جمله این افراد می‌توان کیومرث مرادی کارگردان و منتقد تئاتر را نام برد. وی می‌گوید: «به سادگی نمی‌شود با این طرح موافقت یا مخالفت کرد. وقتی سالنی تعریف مشخصی داشته باشد، همه جوانب برنامه‌ریزی برای تماشاگر، متولی و مدیر سالن و کارگردانان روشن می‌شود.

تئاتر شهر و سالن‌های تئاتر را در این شرایط مدیری می‌تواند اداره کند که همیشه در محل حضور داشته باشد و از نزدیک با هنرمندان، اجراها و تئاتری‌ها ارتباط بگیرد. مرادی با اشاره به اهمیت چگونگی مدیریت سالن‌های نمایش و تاکید بر تاثیر مثبت مدیریت‌های قوی و کارآمد درباره نکات منفی اجرای طرح هویت‌بخشی به سالن‌های نمایش می‌گوید: «متاسفانه در کشورمان با کمبود سالن مواجه هستیم و  به لحاظ فرهنگی مردمی هستیم که نمی‌توانیم استثنا قائل نشویم.

 بنابراین این طرح زمانی نتیجه بهتری خواهد داشت که ما تعداد زیادی سالن نمایش در اختیار داشته باشیم. مثلاً اگر سوله‌های ایرانشهر به تئاتر شهر 2 تبدیل می‌شد می‌توانستیم بگوییم فلان دسته از نمایش‌ها در تئاتر شهر، دسته‌ای دیگر در تئاتر شهر 2 و... وقتی کمبود سالن داشته باشیم تبصره قائل می‌شویم و این برنامه نتیجه‌ای را که باید نمی‌دهد».


ناقص و مسئله‌دار!
 محمد رحمانیان نویسنده و کارگردان تئاتر، در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر با این طرح مخالفت کرده است. وی مهم‌ترین دلیل مخالفت خود را جامع و کامل نبودن و مسئله‌دار بودن طرح عنوان کرده است. رحمانیان در این باره گفته است: «اگر غرض این است که مشکلی از مشکلات تئاتر حل شود، با این تعاریف مشکل اضافه هم می‌شود. چون هیچ‌کدام از تعاریف ارائه شده جامع و کامل نیستند. تئاتر با وجود کمبود تالارهای نمایشی اگر با این تعاریف هم محدود شود، جز مسئله و سردرگمی برای تئاتری‌ها نخواهد داشت».


 به عقیده رحمانیان این طرح بیشتر از آن‌که به حال تئاتر و تئاتری‌ها مفید باشد، نوعی گرته‌برداری از تئاتر آمریکا و اروپاست؛ با این تفاوت که آنها این کار را مشخص‌تر انجام می‌دهند. در دنیا تالارها دارای هویت هستند و هرکدام مدیری مشخص و با تجربه دارند. البته تعداد سالن‌های آنها زیاد است و در هرکدام نمایش‌هایی خاص اجرا می‌شود. اما در ایران به دلیل کمبود سالن این کار عملی نیست. این طرح مانند طرح اسکان گروه‌های نمایشی در تالارهاست که روی کاغذ پیاده شد، ولی در عمل متاسفانه اتفاق نیفتاد».


به نظر می‌رسد با کمی بی‌طرفی و البته آگاهی نسبت به عملکرد مدیران تئاتر به‌خصوص در تئاتر شهر و تمام دوره‌های مختلف، اوج و فرودها و اتفاقات مثبت و منفی در مدیریت تئاتر و البته کوچکی دنیای تئاتر حرفه‌ای ما به نظر می‌رسد طرح این مسئله و ابراز موافقت یا مخالفت با آن از سوی کارگردانان و اهالی فن گفتن غصه‌های همیشگی تئاتر با قصه‌های متفاوتی است که تنها لحن و بیان هرکدام با دیگری فرق دارد و برنامه هویت‌بخشی به سالن‌ها هم تنها دست و پا زدنی‌ است برای بودن و ادامه دادن و برداشتن گامی که ممکن است حتی به پیش هم نباشد!