بر اساس اطلاعات موجود طی یک ماه گذشته مسلمانان این کشور در تیررس حملات گروهی از مسیحیان افراطی (موسوم به آنتی بالاکاها) قرار گرفته و بیرحمانه توسط آنها به قتل میرسند. این در حالی است که نوعی سکوت و بیتفاوتی سازمان یافته بینالمللی علیه این کشتار هدفمند در جریان است و سازمان ملل و موسسات وابسته به آن نیز تاکنون اقدام موثری در خاتمه دادن به این فاجعه جهانی انجام ندادهاند.
طبق اخبار پراکندهای که از داخل این کشور منتشر شده تاکنون بیش از دو هزار نفر از مسلمانان ساکن در بانگی پایتخت و روستاهای اطراف و برخی از شهرهای غرب آفریقای مرکزی به قتل رسیده و اموال و داراییهای آنها نیز توسط این مسیحیان افراطی غارت شده است. بیش از 1600 نظامی فرانسوی که با مجوز شورای امنیت سازمان ملل و از چند ماه قبل به تدریج در این کشور مستقر شدهاند نیز موضع کاملا انفعالی در قبال این هولوکاست اسلامی اتخاذ کرده و صرفا نظارهگر این وضعیت میباشند! در عین حال 5600 صلح بان وابسته به اتحادیه آفریقا که از طرف جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا در این کشور استقرار یافتهاند نیز عملا در تثبیت اوضاع سیاسی دچار ناتوانی بوده و از لحاظ تامین هزینههای لجستیک خود دارای مشکلاتی می باشند.
آفریقای مرکزی با وسعت حدود 620 هزار کیلومتر مربع و جمعیتی نزدیک به 5 میلیون نفر در منطقه مرکزی آفریقا و در همسایگی کشورهای چاد، کامرون، سودان، سودان جنوبی، کنگو برازاویل و کنگوی دمکراتیک قرار دارد. این کشور علیرغم دارا بودن ذخائر عظیم اورانیوم، الماس، طلا و نفت پنجمین کشور فقیر دنیاست و بخش عمده منابع طبیعی آن هنوز استخراج نشده است. در حدود 50 درصد از جمعیت این کشور را مسیحیان، 15 درصد را مسلمانان و سایرین را پیروان آئینهای بومی آفریقا تشکیل میدهند. آفریقای مرکزی از سال 1890 تا سال 1960 میلادی مستعمره فرانسه بود و مردمان این کشور طی این مدت شاهد استثمار سخت و بیرحمانه اشغالگران فرانسوی بودند.
آفریقای مرکزی از بدو استقلال تاکنون شاهد روی کار آمدن حکام مسیحی نالایق و ضعیفی بوده است که از طریق کودتا قدرت را در دست گرفته و با هدف کسب منافع مالی هرچه بیشتر اهمیتی برای مصالح عمومی و منافع ملی کشور قائل نبودهاند. در طی این مدت حقوق مسلمانان اقلیت ساکن شمال کشور از سوی دولتهای مرکزی کاملا نادیده انگاشته شده و آنان از هرگونه مشارکت در امور سیاسی کشور کاملا محروم بودند. بیاعتنایی به جامعه اسلامی آفریقای مرکزی بتدریج موجبات نارضایتی دو قبیله مسلمان رونگی و گولا را فراهم آورده و از نخستین سال های دهه 2000 رهبران این قبایل بطور جدی خواستار احقاق حقوق خود شدند. پس از انجام مذاکراتی با دولت فرانسوا بوزیزی رئیس جمهور وقت که در پی بروز اغتشاشاتی در ایالات شمالی کشور به وجود آمد دولت قول داد تسهیلاتی را برای مسلمانان آفریقای مرکزی فراهم آورد.
با این حال بوزیزی مزورانه اختلافاتی را در بین این دو قبیله مسلمان به وجود آورد که سبب بروز درگیریهای شدیدی بین آنها شده و دهها نفر از مسلمانان در نتیجه این منازعات به قتل رسیدند. مدت کوتاهی پس از آن با وساطت کهنسالان مسلمان، این درگیریها خاتمه یافت و پس از آن اعضاء دو قبیله با کنار گذاشتن اختلافات فیمابین علیه دولت مرکزی جنگ داخلی گستردهای را به راه انداختند که در نهایت به دو مرحله مذاکره رسمی بین دولت مرکزی و رهبران مسلمانان منجر شد با این حال پس از ناکام ماندن دومین توافق نامه طرفین در سال 2012 در لیبرویل پایتخت گابن و پیمان شکنی دولت در عدم مراعات مفاد پیمان صلح به ویژه در زمینه بهرسمیت شناختن حقوق مسلمانان؛ در نهایت ائتلاف گروههای مبارز مسلمان تحت عنوان "سلکا" سرنگونی دولت مرکزی را در برنامه خود قرار دادند و در اوایل سال 2013 موفق به تصرف بانگی پایتخت آفریقای مرکزی شدند.
پس از حاکمیت ائتلاف مسلمانان "سلکا" بر کشور آفریقای مرکزی آقای میشل جوتودیا رهبر مسلمانان سلکا خود را رئیس جمهور آفریقای مرکزی خوانده و با تاکید بر اینکه مسلمان بودن تاثیری بر خط و مشی دولت آینده نخواهد داشت خود را رئیس جمهور تمام مردم آفریقای مرکزی اعم از مسلمان، مسیحی و آئینهای بومی خواند و اعلام کرد بزودی صلح و آرامش را بر کشور حکمفرما خواهد ساخت .
جوتودیا سپس درصدد کنترل جنگجویان ائتلاف سلکا برآمده و با خلع سلاح برخی از آنان که حملاتی را متوجه مسیحیان کرده بودند تلاش کرد موجبات اطمینان خاطر مسیحیان ساکن آفریقای مرکزی را فراهم آورد. با این حال از نخستین هفتههای حاکمیت مسلمانان بر کشور توطئههای مسیحیانی که در دوره ریاست جمهوری فرانسوا بوزیزی مسئولیتهایی را برعهده داشتند به صورت آشکار و نهان آغاز شد و آنها علاوه بر کارشکنی علیه دولت موقت جوتودیا، با تجهیز گروهی از شبه نظامیان مسیحی موسوم به آنتی بلاکا، آنان را به حمله علیه مسلمانان دعوت کردند.
در چنین شرایطی و با اوج گرفتن شایعه حضور نیروهای القاعده در بین ائتلافیون مسلمان سلکا، فرانسه با فرصت طلبی آشکار و با اخذ موافقت شورای امنیت سازمان ملل؛ گروهی از نظامیان خود را به آفریقای مرکزی گسیل داشت که به تدریج تعداد آنها به 1600 نفر بالغ گشت. فرانسویها هرچند به بهانه حاکمیت آرامش و ثبات در این کشور استقرار یافتند ولی خلع سلاح سلکاها را در دستور کار خود قرار دادند و بدین ترتیب در مدت کوتاهی در حدود هفت هزار نفر از انان را خلع سلاح کردند ولی در عین حال به ترفندهای گوناگون از خلع سلاح آنتی بلاکاها خودداری کردند. خلع سلاح سلکاها در عمل به تضعیف شدید موقعیت جوتودیا منجر شد و وی سرانجام تحت فشار فرانسویها، کشورهای همسایه و اتحادیه آفریقا حدود یک ماه پیش از ریاست دولت کناره گیری کرد و تبعید خود خواستهای را در کشور بنین آغاز کرد.
به دنبال استعفای جوتودیا، شورای انتقالی 135 نفره آفریقای مرکزی بعد از بررسی صلاحیت هشت شخصیت برجسته کشور خانم کاترین سامبا پانزا شهردار بانگی را به عنوان ریاست جمهوری موقت تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری انتخاب کرد.
داستان تلخ نسل کشی مسلمانان جمهوری آفریقای مرکزی از زمان روی کار آمدن خانم کاترین سامبا پانزا آغاز شد و مسیحیان افراطی وابسته به گروه شبه نظامی آنتی بلاگا با سوء استفاده از خلاء دولت مرکزی و منحل شدن شبه نظامیان سلکا حملات همه جانبه و سازمان یافتهای را علیه مسلمانان ساکن بانگی و دیگر مناطق کشور آغاز کردند.
بر اساس اطلاعات موجود 52 هزار جنگجوی عضو آنتی بالاگا طی یک ماه گذشته صدها نفر از مسلمانان ساکن شهرها و روستاهای کشور را با سلاح های سرد (عمدتا ساطور) بهقتل رساندهاند و هرچند شبکه های خبری غربی از کشته شدن حدود 2000 مسلمان یاد کردهاند ولی سازمان پزشکان بدون مرز و صلیب سرخ جهانی تعداد مقتولان مسلمان را بسیار بیشتر از این آمار دانسته و شرایط کنونی را برای پیروان دین اسلام در آفریقای مرکزی بسیار وخیم توصیف کردهاند. این منابع یادآور شدهاند دهها هزار نفر از مسلمانان آفریقای مرکزی بر اثرحملات آنتی بالاکاها به دیگر مناطق کشور پناه برده و در حدود 100 هزار نفر از آنان هم در شبه اردوگاهی در اطراف فرودگاه بینالمللی بانگی زندگی میکنند . 60 هزار نفر از مسلمانان نیز به کشورهای مجاور خصوصا چاد و کامرون پناه بردهاند.
آنچه که در این میان بسیار تامل برانگیز است سناریوی از پیش طراحی شده فرانسه در این کشور است. فرانسویها هرچند بظاهر برای برقراری نظم و امنیت و مقابله برای رخنه القاعده در این کشور مستقر شدهاند ولی آنچه مسلم است آنها بیشتر درصدد تضمین اهداف مورد نظر خود بویژه معادن اورانیوم واقع در شهر باکوما و مناطق اطراف آن میباشند و جدای از آن از طریق نمایش قدرت نظامی خود در منطقه صحرای بزرگ آفریقا به نوعی سعی دارند بر مشکلات اقتصادی خود سرپوش نهند.
ورود شرکتهای چینی به این کشور و بدست گرفتن انحصار استخراج نفت در مناطق شمالی آفریقای مرکزی توسط شرکت ملی نفت چین نیز از دیگر عواملی است که موجب شده است فرانسه نیروهای خود را در این کشور مستقر سازد.
از سوی دیگر فرانسه به شدت در تلاش است چهره مطلوبی از خود در مستعمرات سابقش ترسیم سازد و استقرار یگانهایی از ارتش فرانسه در کشورهای مالی و افریقای مرکزی در راستای تحقق این سناریو قلمداد میشود. این در حالی است که علیرغم جنجال خبری شبکههای خبری فرانسه در بدو ورود پیروزمندانه ائتلاف سلکا به بانگی در سال 2013 مبنی بر حضور القاعده در بین جنگجویان مسلمان؛ هیچ اثر و نشانهای از وجود نیروهای وابسته به شاخه مغرب بزرگ القاعده در میان سلکاها به چشم نخورده و کاملا مشخص شده که سقوط پایتخت بدست ائتلافیون سلکا صرفا نوعی اختلاف داخلی و جابجایی قدرت در درون کشور بوده است.
مسلمانان در حال حاضر با مشکلات فراوانی مواجهند که حملات مستمر آنتی بالاکاها به منازل، مزارع کشاورزی و مراکز تجاری و قتل مسلمانان از مهمترین این معضلات بشمار میروند. از سوی دیگر آوارگی بخش عظیمی از پیروان دین اسلام ضربات سنگینی بر ساختار جامعه اسلامی وارد آورده و اکثر مسلمانان ساکن در اردوگاههای پناهندگان در داخل و کشورهای همسایه با مشکلات معتنابهی همچون کمبود شدید غذا ، آب آشامیدنی ، دارو و سایر مایحتاج عمومی مواجهند. رها شدن اجساد مسلمانان در مناطق مختلف نیز خطر شیوع بیماریهای مسری و واگیردار را در این کشور و بویژه در بین مسلمانان دوچندان ساخته است.
نکته مهم در این میان تلاش رسانههای غربی برای جلوه دادن حملات آنتی بالاکاها به مسلمانان به عنوان جنگ اسلام و مسیحیت در آفریقای مرکزی است. با این حال آنچه مسلم است عموم مسیحیان کشور که دهها سال زندگی مسالمت آمیزی با مسلمانان داشتهاند بشدت مخالف این افراطی گریهای مسیحیان آنتی بالاکا بوده و در بسیاری از موارد مسیحیان بانگی و دیگر شهرها، مسلمانان هراسان و آواره را در منازل و کلیساها جای دادهاند. سراسقف کلیسای کاتولیک آفریقای مرکزی هفته گذشته طی بیانیهای رسما خواستار پایان خشونت ها شده و دیگر رهبران مسیحی آفریقای مرکزی نیز بدفعات تنفر و بیزاری خود را از مسلمان کشی آنتی بالاکاها بیان داشتهاند.
به هر صورت آنچه مشخص است در حال حاضر مسلمانان آفریقای مرکزی با وضعیت اسفناکی مواجهند و بیتفاوتی سازمان ملل و نیروهای فرانسوی مستقر در این کشور در قبال نسل کشی مسلمانان از یک سوی و عدم توانایی صلح بانان وابسته به اتحادیه آفریقا وضعیت بغرنجی در آفریقای مرکزی بهوجود آورده است .
بدیهی است توقف قتل و غارت مسلمانان در این کشور تنها در سایه ایجاد اجماعی جهانی و همکاری سازنده و عملی سازمان های بین المللی و منطقه ای خصوصا سازمان ملل( و سازمان های تابعه) و اتحادیه آفریقا و اطلاع رسانی در مورد ابعاد این فاجعه بزرگ انسانی امکان پذیر است . در عین حال با توجه به آن که مسلمانان ستمدیده این کشور بخشی از امت اسلامی بوده و طی چند دهه گذشته با تمام تضییقات وارده از سوی مسیحیان حاکم هویت و فرهنگ اسلامی خود را حفظ کردهاند شایسته است کشورهای اسلامی با پرچمداری سازمان همکاری اسلامی به یاری مسلمانان آفریقای مرکزی شتافته و با بهره گیری از امکانات خود علاوه بر تجهیز اردوگاههای پناهندگان در داخل و کشورهای همسایه؛ سازمان ملل را برای اتخاذ تدابیری فوری در اعزام صلحبانان بینالمللی به این کشور تحت فشار قرار دهند.
* عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان - دانشگاه تهران