حمیدرضا محمدی: «آغاز دور [تازه] روابط ایران و انگلیس با ورود «ماموری کاردان» [سر جان مَلکُم] در ۱۷ ژانویه ۱۸۰۰ به «جزیره هنگام» آغاز شد.

 او در 16 نوامبر به حضور شاه رسید. به او دستور داده شد که [طبق دستورالعمل 10 اکتبر 1799] نسبت به تاسیس مرکزی نظامی‌- تجاری در یکی از جزایر خلیج‌فارس با مقامات ایرانی گفت و گو کند. ملکم که تحقق این درخواست را سهل‌الوصول می‌دانست از مخالفت پرخاش جویانه شاه و مقامات ایرانی در واگذاری جزیره قشم یا هر جزیره ایرانی دیگر دچار حیرت شد.»

«جزیره قشم» به عنوان بزرگ ترین جزیره خلیج‌فارس، هر ساله میزبان گردشگران زیادی است. با این حال،‌اگر توانایی‌های بی‌شمار این جزیره و البته جزیره کیش، از قوه به فعل درآیند، می‌توان درآمد ارزی فراوانی را از گردشگری این منطقه، نصب و جذب کشور کرد.

اگرچه برنامه رساندن قشم به «یک منطقه توریستی» و مبدل شدن آن «به یکی از جزایر معروف زمستانی جهان برای جلب جهانگردان داخلی و خارجی» از سال 1350 در دستور کار قرار گرفت و «علی شمس اردکانی» نخستین رئیس منطقه آزاد قشم بود که در 24 مرداد 1369 از سوی رئیس‌جمهور وقت، به این سمَت منصوب شد. با این وجود امروز، قشم، هرچند کُند، در مسیر پیشرفت قرار گرفته، اما در جزایر حاشیه آن چون «لارَک»، «هرمز» و «هنگام»، با وجود تلاش‌های بومیان، به شکل سازمان یافته، چنان که باید، پیش نرفته است.

وقتی در ساحل «هنگام» می‌‌ایستید گویی به جزیره‌ای تازه کشف شده می‌نگرید؛ جزیره‌ای بکر و دست نخورده. «هنگام» که در جنوب بزرگ‌ترین جزیره خلیج‌فارس واقع شده، 6/33 کیلومتر مربع وسعت دارد و مخروط ناقصی را تشکیل می‌دهد. البته وسعت هنگام، به همراه آبادی‌های کوچک و بزرگ اطرافش، به حدود 50 کیلومتر مربع می‌رسد. فاصله جزیره تا بندرعباس حدود 43 مایل دریایی (حدود 79 کیلومتر) و تا شهر قشم حدود 29 مایل دریایی (حدود 54 کیلومتر) است.

این جزیره که دربردارنده معادن سرب و نمک است، ارتفاعات آهکی دارد که مرتفع‌ترین نقطه آن، کوه ناکس با 106 متر ارتفاع است. «هنگام» اما بر دو بخش است که هنگام کهنه و هنگام نو خوانده می‌شوند. فاصله این دو بخش در طولانی‌ترین قطر آن، 9 کیلومتر است.

مردم هنگام، از گذشته‌های دور، به ماهیگیری و صیادی اشتغال داشتند و هنوز هم، همه 103 خانوار آن، به این کار اشتغال دارند، اما در سال‌های اخیر، به سبب ورود گردشگران به هنگام، آنان نیز به مشاغلی چون هدایت قایق‌های مسافران از قشم به هنگام، حضور در غرفه‌های بازارچه محلی جزیره و کارهایی از این دست، می‌پردازند، هرچند شغل اصلی اهالی روستای قدیم هنگام، ماهیگیری به ویژه صید کوسه بوده است.

 

  • چگونه برویم؟

قشم در 1471 کیلومتری مرکز ایران و 22 کیلومتری مرکز استان هرمزگان قرار گرفته است. اگر با هواپیما می‌آیید، بهای بلیت از پایتخت تا بندرعباس، 179 هزار تومان و تا قشم 184 هزار تومان است و یک ساعت و 50 دقیقه بعد در مقصد خواهید بود.
اگر انتخاب تان مسیر ریلی باشد، می‌توانید یک روز در میان، پس از پرداخت 42 هزار و 800 تومان، ساعت 12:55 از تهران حرکت کرده و ساعت 6:50 صبح روز بعد در بندرعباس باشید. طبیعتا سخت‌ترین راه هم اتوبوس است. هر روز از ساعت 10:45 صبح تا ساعت 19:45 اتوبوس‌هایی که هزینه‌شان، بسته به نوع آن، 31 هزار و 52 هزار تومان است، از ترمینال جنوب راهی مرکز استان هرمزگان می‌شوند. تنها یک اتوبوس که قیمت بلیت آن 41 هزار تومان است، ساعت 9:45 صبح هر روز، به طرف قشم می‌رود و حدود 20 ساعت بعد به جزیره می‌رسد.

اگر با هر وسیله‌ای به بندرعباس رسیدید، به اسکله شهید حقانی بروید و با پرداخت هفت هزار تومان هزینه اتوبوس دریایی، به قشم برسید. رفت و آمد به جزیره هنگام از طریق اسکله ای در «ساحل کندالو» در نزدیکی روستای شیب دراز واقع در بال جنوبی جزیره قشم انجام می‌شود. فاصله شهر قشم تا اسکله کندالو حدود 55 کیلومتر و فاصله فرودگاه قشم تا اسکله کندالو حدود 10 کیلومتر است.

در صورتی که با خودرو شخصی وارد قشم شوید فاصله شما از اسکله ورود خودرو به قشم (اسکله لافت) تا اسکله کندالو حدود 35 کیلومتر است. اگر در قشم با آژانس‌ها، تورها و تاکسی‌ها تماس بگیرید به راحتی می‌توانید به سمت جزیره زیبای هنگام (اسکله کندالو) حرکت کنید. در اسکله هنگام (کندالو) قایق‌ها منتظر گردشگران علاقه‌مند هستند.

  • لنگر اندازی انگلیسی‌ها حتی در هنگام!

انگلیسی‌ها بر این عقیده بودند که جزیره هنگام، با داشتن سواحل عمیق و مناسب و البته چاه‌های آب، برای برانداختن لنگر کشتی‌های‌شان، مکان مناسبی به شمار می‌آید. علاوه بر این، کارشناسان نظامی‌شان، این جزیره را به دلیل واقع شدن در منطقه استراتژیک، به لحاظ نظامی‌و ژئوپلیتیک، مهم ارزیابی کرده بودند. از همین رو در سال 1799 میلادی، سر جان مَلکُم، ماموریت یافت تا به ایران آمده و ضمن ارایه تحلیلی از اوضاع ایران و رفتار ایرانیان، مقدمات حضور استعماری‌شان را در آن سرزمین، فراهم آورد. به سبب حاکم بودن کریم خان زند، علی الظاهر توفیقی حاصل نشد، اما آنان دست نکشیدند.

انگلیسی‌ها در عهد قاجاریان، با بنا کردن خانه‌ها و تاسیساتی چون انبار زغال، تلگراف خانه، کوشش کردند تا نفوذشان را افزایش دهند. سپس، تاسیسات بندری و دریانوردی فراوانی ساختند و از همین طریق، بر خط کشتیرانی خلیج‌فارس نظارت داشتند. در نهایت هم در سال مشروطه (1285/1904)، خط تلگرافی از جاسک به هنگام احداث کردند. امروزه این مستحدثات، محلی برای بازدید ایرانیان شده است؛ از هر آنچه انگلیس در اندیشه آن بود و نتوانست به دست بیاورد.

  • کوه‌هایی به رنگ خون

اما هنگام، کوه‌هایی دارد که خاک آنها، قرمز رنگ است و به گلک شهره است. علاوه بر آنکه از این خاک، در صنعت سنگ‌های تزیینی و ساختمان سازی استفاده می‌شود و در مناطق مرکزی جزیره، کاربردی هم در ساخت اسکله و تاسیسات مورد نیاز آن دارد، به شکلی اعجاب‌آور، برای تهیه نوعی از مربا، به نام مربای سوراخ استفاده می‌شود.

  • تماشای مرجان و توتیا به همراه ماهیگیری در ساحل نقره‌ای

ساحلی در هنگام است که مردم به آن به ساحل نقره ای لقب داده‌اند. آب در این ساحل به اندازه‌ای شفاف و زلال است که وقتی از قایق به درون آب نگاه می‌کنید، عبور ماهی‌هایی را می‌بینید که به رنگ نقره‌ای دیده می‌شوند. اگر از قایقران، خواهش کنید ممکن است که برای شما ماهی هم بگیرد. جز این، هنگام هم مرجان هم دارد و هم توتیا. فقط مواظب باشید اگر برای آب تنی به آب زدید، تیغ‌های تیز توتیاها، به پاهای‌تان آسیب وارد نکنند.

صید کوسه در اطراف جزیره هم چیزی است که نباید تماشای آن را از دست بدهید. هنگام، البته آهوی بومی ‌و لاک‌پشت پوزه عقابی هم دارد که در خطر انقراض است و اهالی، بسیار مراقب هستند تا باعث نابودی‌شان نشوند. ناگفته نماند در سال 1390، مزرعه‌ای هم برای پرورش میگو با ذخیره پنج میلیون لارو میگو آغاز به کار کرد که نتایج در آینده نزدیک روشن خواهد شد.

  • روستایی با سنگ‌هایی شبیه انسان

وقتی از اسکله کندالو به طرف جزیره هنگام حرکت می‌کنید، قایق‌ها در ساحلی پهلو می‌گیرند که شنی است. اینجا، تنها یکی از سه روستایی است که در دل هنگام جای گرفته است؛ هنگام نو. این روستا، بهترین جای جزیره است و شامل تاسیسات اسکله، پاسگاه انتظامی، کارخانه آب شیرین کن، دفتر پست و مدرسه، می‌شود. دیگر، روستای غَیل - به معنای هر وادی که چشمه‌ها در آن جاری شود - است که مابین دو روستای کهنه و نو واقع شده است.

بومیان، از آن رو این نام را بر روستا نهاده‌اند که غَیل، به دلیل واقع شدن در گودی، آب بسیاری را در خود جمع می‌کند. از این روستا نروید. زیرا در آن سنگ‌هایی عجیب قرار دارد که شبیه انسان هستند. در افواه مردم، چنین رواج یافته که این سنگ‌ها، از آن مادر و دختر یاستن هستند چون‌که در عهد کهن، هنگام فرار از زورگویان و جباران زمانه، دست دعا به آسمان برده و از خداوند یاری طلبیدند در همان موقع، آنها به سنگ تبدیل شدند و چنین اثری، از آنها باقی مانده است.

در نهایت هم به بخش کهنه هنگام در فاصله چهار کیلومتری هنگام نو، می‌رسیم که جمعیتی کمتر نسبت به آن دو روستای دیگر دارد و اکثر خانه‌هایش، خالی از سکنه شده‌اند.

همشهری شش و هفت