گروه حوادث: با گذشت ۸سال از مرگ ۲پسربچه در چاه فاضلاب شهری در خرمشهر، هنوز پرونده آنها به نتیجه نرسیده است.

این در حالی است که طبق نظریه کارشناسان، پیمانکار شهرداری مقصر حادثه بوده و از سوی دادگاه نیز به پرداخت دیه محکوم شده است اما به‌رغم پیگیری خانواده‌ها، حکم مجازات هنوز اجرا نشده است.

ظهر دهم بهمن‌ماه سال 85، 2پسربچه 8ساله به نام‌های عباس پورنقی و محمدرضا زویدات از خانه‌هایشان در محله زمین شهری خرمشهر بیرون آمدند تا برای شرکت در مراسم عاشورا به حسینیه بروند. دقایقی پس از رفتن آنها باران تندی شروع به باریدن کرد. تا جایی که کوچه‌ها و خیابان‌ها را آب گرفت و در بعضی از کوچه‌ها سیلاب جاری شد. در این میان در محله‌ای که این دو کودک زندگی می‌کنند به‌دلیل خاکبرداری برای آسفالت خیابان، چاه فاضلابی بی‌درپوش مانده و جاری شدن سیلاب باعث شده بود که دهانه چاه زیر آب مخفی بماند. همین حادثه باعث شد که 2پسربچه خردسال هنگام بازگشت به داخل آن سقوط کنند. اتفاقی که تا یک هفته همچون رازی در دل چاه باقی ماند.

7روز بی‌خبری

پدر عباس در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: آن روز وقتی بچه‌ها به خانه برنگشتند، نگران شدیم. دنبالشان گشتیم اما اثری از آنها نبود. به دوستانشان هم سرزدیم ولی کسی از عباس و محمدرضا خبر نداشت. عده‌ای آنها را هنگام ترک حسینیه دیده بودند و دیگر کسی آنها را ندیده بود. همین باعث شد که شایعات زیادی در شهر بپیچد. می‌گفتند که بچه‌ها دزدیده شده‌اند. حسابی ترسیده بودیم و برای پیدا کردنشان دست به هر کاری زدیم.

عکسشان را در روزنامه‌های محلی چاپ کردیم و در خرمشهر و شهرهای اطراف روی در و دیوارها چسباندیم. حتی عده‌ای از اقوام را به مرز عراق فرستادیم تا مبادا آدم‌ربایان آنها را از مرز خارج کنند. در این مدت، هر چه داشتیم فروختیم و همه سرمایه‌مان را خرج جست‌و‌جو برای پیدا کردن بچه‌ها کردیم اما هیچ ردی از آنها به‌دست نیاوردیم.

جسدی در چاه

روزهای بی‌خبری پشت‌سر هم می‌گذشت و کسی از سرنوشت بچه‌ها خبر نداشت. امیدها برای پیدا کردن آنها به ناامیدی تبدیل شده بود و همه تصور می‌کردند که عباس و محمدرضا قربانی کودک‌ربایان شده‌اند. 7روز بعد اما حادثه‌ای رخ داد که راز ناپدید شدن بچه‌ها را فاش کرد.

پدر عباس ادامه می‌دهد: آن روز باران شدیدی شروع به باریدن کرد. دوباره کوچه‌ها پر از آب شد. یکی از اهالی محل، هنگام عبور از خیابانی که هنوز آسفالت نشده بود، صحنه وحشتناکی دید. آب داخل چاه فاضلاب شهری بالا آمده و دست پسربچه‌ای از آب بیرون زده بود. کمی بعد نیروهای پلیس و شهرداری هم آمدند. جسد پسرم و محمدرضا از داخل چاه فاضلاب بیرون کشیده و معلوم شد که آنها در همه این مدت در دل این چاه بوده‌اند. آنها روز عاشورا هنگام برگشت به خانه، به داخل چاه سقوط کرده و هر دویشان جان باخته بودند. پس از این حادثه شکایت کردیم. ابتدا اداره آب و فاضلاب و شهرداری مقصر شناخته شدند اما پس از اینکه کارشناسان بررسی‌های دقیق تری انجام دادند، معلوم شد حادثه به‌خاطر سهل‌انگاری پیمانکار شهرداری رخ داده است.

ماجرا چه بود؟

طبق نظریه کارشناسان، ماجرا از این قرار بود که در محل حادثه، لودرهای پیمانکار شهرداری هنگام خاکبرداری خیابان برای آسفالت کردن آنجا باعث کنده شدن دریچه چاه فاضلاب شده بودند. پیمانکار برای اینکه کسی داخل چاه نیفتد، موکتی در دهانه چاه قرار داده و آن را با گذاشتن چند تخته سنگ محکم کرده بود. سپس یک حلقه لاستیک خودرو در دهانه چاه قرار داده بود تا مردم از آنجا عبور نکنند. اما بارش باران و جاری شدن آب باعث کنار رفتن لاستیک و ناپدید شدن دهانه چاه شده و به همین دلیل پسربچه‌ها متوجه وجود چاه در آنجا نشده بودند.

حکم مجازاتی که اجرا نشد

این گزارش کافی بود تا پیمانکار شهرداری به اتهام سهل انگاری در دادگاه محاکمه و محکوم شود. 3سال حبس و پرداخت دیه هر دو قربانی، مجازاتی بود که برای وی درنظر گرفته شد اما به گفته خانواده قربانیان، با گذشت 8سال از ماجرا، هنوز هیچ مبلغی به‌عنوان دیه به آنها پرداخت نشده است.

پدر عباس می‌گوید: 2سال پیش بود که متهم با تلاش ما دستگیر شد. مأموران کلانتری حاضر نبودند او را تعقیب کنند و خودم 2‌ماه در مقابل خانه‌اش کشیک دادم تا اینکه بالاخره توانستیم او را دستگیر کنیم. اما چند روز بعد او با گذاشتن سند، از زندان آزاد شد.

سؤال من از مسئولان این است که اگر متهم سندی داشته که با استفاده از آن توانسته از زندان آزاد شود، چرا همین سندها به اجرا گذاشته نمی‌شوند تا دیه پرداخت شود؟ ما تا‌کنون در مجموع حدود 70میلیون تومان خرج کرده‌ایم و وضعیت مالی بسیار بدی داریم. از طرفی هر وقت به مراجع ذیربط مراجعه می‌کنیم، کسی جوابمان را نمی‌دهد. درخواست ما این است که مبلغ دیه بعد از 8سال پرداخت شود و این پرونده به نتیجه برسد.

منبع: همشهری آنلاین