امروز خورشید وجود فاطمه زهرا (س) جهان را روشن ساخت. زمین خاکی از ظلمت مادّی برون آمد و نور آسمانی را در خود دید.
امّا تو، با تمام مظلومیّت و درد و رنج، آمدی تا کلاس عشق خدا بی معلّم نماند، تا زنان شیفته رستگاری بی سرمشق نمانند، تا راه خداجویی و معنویّت بی چراغ نماند، تا وادی عفّت و حیا بی خورشید نماند. جان عالمی به فدای تو ای مظلومترین اسوه صبر و عفاف و تقوی.
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فاطمه زهرا(س) بانوی دو سرا در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: "شهادت میدهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان میباشند."
حضرت فاطمه زهرا(س)، چهارمین دختر پیامبر اسلام(ص) است. در سالروز ولادت این بانوی بزرگ در بین مراجع شعیه و سنی اختلافاتی وجود دارد بدیهی است روشن ساختن زادروز یا سالروز درگذشت شخصیّتهای بزرگ تاریخ هرچند که از نظر تاریخی و تحقیقی باارزش و قابل بحث است، امّا از نظر تحلیل شخصیّت چندان مهم به نظر نمیرسد. آنچه مهّم و سرنوشت ساز است نقش آنان در سرنوشت انسان و تاریخ میباشد.
نامگذاری فاطمه(س)
در کتابهای شیعه و سنی روایتی میبینیم که پیغمبر(ص) فرمود او را فاطمه نامیدند، چون خود و شیعیان او از آتش دوزخ بریدهاند. قتال نیشابوری ضمن حدیثی از امام صادق (ع) آورده است که چون از بدیها بریده شد او را فاطمه نامیدهاند.
القاب حضرت
زهرا، صدّیقه، طاهره، مبارکه، زکیّه، راضیه، مرضیّه، محدثَّه، بتول، مهدیه، عارفه، تقیه، حبیبه، حرّه، کریمه، عالیه، حورا، حوریه، منصوره، رشیده، رضیه، ریحانه، عزیزه، زهره، ساجده، سعیده، صادقه، صدوقه، طیبه، وحیده، معصومه، انسیه، علیمه، مؤمنه، مبارکه، بتول و لقبهای دیگر، از جمله القابی هستند که محدثان اسلامی، برای دختر پیغمبر نوشتهاند. از این جمله لقب زهرا از شهرت بیشتری برخوردار است، و گاه با عنوان (فاطمه زهرا) و یا بصورت ترکیب عربی (فاطمهُ الزَّهراء). زهرا که در تداول بیشتر بجای نام او بکار میرود در لغت(به معنی) درخشنده، روشن و مرادفهایی از این گونه است و این لقب از هر جهت برازنده این بانوست. او چهره درخشان زن مسلمان، فروغ تابناک (تابان) معرفت و نمونه روشن پرهیزگاری و خداپرستی است.
فاطمه (س) مصداق آیات قرآنی
براساس اسنادی که در دست و مورد قبول و اتفاق فریقین است فاطمه (س) مصداق آیات متعدد قرآن است که ما را توان آن نیست همه آنها را احصاء کرده و به شرحش بپردازیم.
"مصداق آیه قدر"
انا انزلناه فی لیلة القدر
امام صادق (ع) در تفسیر و معنی آیه "انا انزلنا فی لیلة القدر"، فاطمه (س) را معنی آن دانسته و مصداق کسی میداند که در شب قدر نازل شده.
"مصداق خیر کثیر، سوره کوثر"
انا اعطیناک الکوثر
خدای در قرآن او را کوثر یا خیر کثیر نامید و اساس نزول آن کوتاه کردن شر سخن مشرکان از سر پیامبر بود. او مصداق آیه انا اعطیناک الکوثر است و شماتت کنندگان پیامبر مصداق ابترند، فاطمه خیر کثیر است و مجسمه خیر، استوانه برکت است و اسطوره بالندگی
"مصداق آیه تطهیر"
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً
او مصداق آیه "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً" در قرآن است در کتاب صواعق المحرقه، تفسیر طبری، و کتب دیگر از رسول خدا نقل شد که این آیه درباره من و علی (ع) و حسن و حسین و فاطمه (س) نازل شده است و طبری در تفسیر خود 15 روایت به سندهای مختلف در این باره ذکر میکند.
مقام حضرت زهرا (ع) و جایگاه علمی ایشان
فاطمه زهرا (ع) در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیرالمؤمنین و دارای منزلتی عظیمتر از سایر ائمه طاهرین (ع) است.
اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (ع) را درک کنیم و به گوشهای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری میکند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار میسازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری میدهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بیکران علم اوست که متصل به مجرای وحی است.
از دیگر شواهدی که به آن وسیله میتوان گوشهای از علو مقام فاطمه (ع) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار میباشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (ع) در جریان فدک به روشنی بر احاطه فاطمه (ع) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت مینماید.
بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (ص)
رسول اکرم (ص)، بارها و بارها فاطمه (ع) را ستود و از او تجلیل نمود. در مواقع بسیاری میفرمود: "پدرش به فدایش باد" و گاه خم میشد و دست او را میبوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی مینمود، فاطمه (ع) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد میشد، خانه او بود.
عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیدهای، این کلام را نقل نمودهاند که حضرت رسول میفرمود: "فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است." از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر (ص) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بیان میدارد که هر چه پیامبر میفرماید، سخن وحی است. پس میتوان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (ع)، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد. پیامبر اکرم (ص) نیز خود به این مطلب اشاره میفرمود. گاه در جواب خردهگیران، لب به سخن میگشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا میفرمود: "من بوی بهشت را از او استشمام میکنم."
شهادت
سرانجام روز سوم جمادیالثانی سال یازدهم هجری فرا رسید. فاطمه (علیها السلام) آب طلب نموده و بوسیله آن بدن مطهر خویش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامهای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچهای سفید به روی خود کشید؛ چیزی نگذشت که دخت پیامبر، بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان، دنیا را ترک نموده و به شهادت رسید؛ در حالیکه از عمر مبارکش بنا بر مشهور، 18 سال بیشتر نمیگذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود.
منابع:
زندگانی حضرت زهرا(س) نوشته سیدجعفر شهیدی
تاریخ طبری