اولیای دم با شرط اینکه متهم تا آخر عمرش در زندان بماند، از اجرای حکم قصاص گذشت کردند.به گزارش پرونده، 14اسفند87 مأموران در بومهن جسد مردی را کشف کردند که بر اثر شدت جراحات به قتل رسیده بود. از همان زمان تحقیقات پلیسی در این زمینه آغاز شد تا اینکه کارآگاهان موفق به شناسایی هویت قربانی شدند. وی مرد 48سالهای بود که در یکی از آژانسهای خودرو در رودهن کار میکرد. بررسیها نشان میداد که خودروی مقتول نیز به همراه مدارکش به سرقت رفته بود.
با این اطلاعات، فرضیه جنایت با انگیزه سرقت قوت یافت. مأموران در قدم بعدی راهی محل کار قربانی شدند و دریافتند که آخرین مسافر وی، پسرجوانی به نام مهدی بوده است. دستور بازداشت وی بهعنوان مظنون پرونده نیز صادر شد. از سوی دیگر مشخصات خودروی مقتول نیز در اختیار همه واحدهای گشتی قرار گرفت تا اینکه چند روز بعد مأموران متهم را هنگامی که سوار بر خودروی مقتول بود در مهرشهر کرج دستگیر کردند.
وی در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و انگیزه خود را اختلاف با پدرش دانست. وی گفت: یکماه قبل از حادثه با پدرم درگیر شدم. او مرا از خانه بیرون کرد. من هم مجبور شدم به خانه دوستانم بروم. روز حادثه مجددا نزد پدرم رفتم میخواستم هر طور شده با او آشتی کنم و به اختلافاتمان پایان دهم اما آن روز مثل همیشه دعوایمان شد. درحالیکه بهشدت عصبی بودم با آژانس تماس گرفتم و بعد از کرایه خودرو به سمت بومهن رفتم. مقتول را میشناختم، چندین بار سوار ماشینش شده بودم.
برای همین روز حادثه به بهانه اینکه ماشینم در بومهن است و آنجا پنچر شده، وی را به محل جنایت کشاندم. نمیدانم چه شد که دست به قتل او زدم و با سرقت ماشینش پا به فرار گذاشتم. این پسرجنایتکار بعد از اعتراف به قتل، در شعبه 74 دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. حکم صادره نیز به تأیید قضات شعبه هفتم دیوان عالی کشور رسید. بعد از آن پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و با انجام مراحل قانونی، متهم به قتل در محوطه زندان پای چوبه دار رفت. در آنجا قاتل با التماس از اولیای دم خواست تا او را ببخشند. اولیای دم در آخرین لحظات از قصاص گذشت کردند و عامل جنایت را به شرط اینکه تا آخر عمرش در زندان بماند بخشیدند. با رضایت اولیای دم، متهم پرونده بهزودی از لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه خواهد رفت.