تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۸۶ - ۱۷:۰۳

محمد علی مهتدی: ظرف دو روز اخیر تماسهایی بین وزیران امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی پیرامون اوضاع فلسطین و لبنان گرفته شده و این امید را پدید آورده که این تماسها به یک ابتکار عمل سازنده برای شکستن بن‌بست‌های پدید آمده در این دو نقطه حساس و مهم بیانجامد.


این بن‌بست‌ها، قبل از هر چیز، نتیجه شکست طرح منطقه‌ای آمریکا و عدم اعتراف دولت جورج بوش به این شکست است. اما مشکل اینجاست که هم در لبنان و هم در فلسطین یکی از دو گروه رقیب سرنوشت خود را چنان به طرح آمریکا پیوند داده که جز با چراغ سبز واشنگتن حاضر به عقب‌نشینی نیست.

همین امر باعث شده که سازمانها و قدرتهای منطقه‌ای عملاً به صورت تماشاگر صحنه درآیند و علاقه‌ای به دخالت نشان ندهند، بویژه که  تلاش اخیر عمروموسی، دبیر کل اتحادیه عرب برای پایان دادن به بحران لبنان بی‌نتیجه ماند و در مورد فلسطین نیز کار به جایی رسید که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان، تصمیم شورای وزیران اتحادیه عرب برای اعزام یک هیأت حقیقت‌یاب به غزه را دخالت در امور داخلی فلسطین دانست و آن را به شدت رد کرد.

اینگونه رفتار نشان می‌دهد که دو گروه حاکم در لبنان و فلسطین، چسبیده به آمریکا و اسرائیل، خود را از منطقه جدا می‌بینند و به جای همکاری با ابتکار عملهای منطقه‌ای، خواهان حضور نیروهای بیگانه و غربی می شوند.

 محمود عباس بی‌توجه به نقش اتحادیه عرب و کشورهای مهمی مثل سوریه، مصر و عربستان اصرار دارد که نوار غزه در اشغال نیروهای چند ملیتی درآید و در لبنان نیز گروه حاکم حضور این نیروها در جنوب را کافی نمی‌داند و مایل است به بهانه کنترل مرزهای این کشور با سوریه، این نیروها عملاً در سراسر لبنان مستقر شوند. در هر دو نقطه، هدف خلع سلاح مقاومت است، مقاومتی که به دست‌آوردهای مهمی در همه زمینه‌ها رسیده و موردحمایت افکار عمومی و ملتهای منطقه قرار دارد.

در چنین شرایط سرنوشت‌سازی، طبیعی است که دو کشور ایران و عربستان تلاش مشترکی را آغاز کنند. فرانسه نیز در مورد لبنان ابتکار عملی را شروع کرده که از حمایت ایران و عربستان سعودی برخوردار است. هر دو کشور ایران و عربستان با توجه به موقعیت اسلامی و منطقه‌ای خود، هم مسئولیت و هم انگیزه دارند.

پادشاه سعودی عصبانی است، به حدی که در دیدار اخیرش از اردن، ملاقات با محمودعباس را لغو کرد. وی حق دارد عصبانی باشد چرا که همه اعتبار خود را به کار گرفت تا فتح و حماس را در مکه پیرامون حل اختلافات و تشکیل کابینه اتحاد ملی به توافق برساند.

آنگاه گروه محمودعباس و محمد دحلان با اشاره آمریکا و اسرائیل، این توافق را نقش بر آب کردند.

اما جمهوری اسلامی ایران، در عین حمایت از مقاومت، چه در لبنان و چه در فلسطین، دخالتی در منازعات داخلی ندارد و در هر دو نقطه خواهان وحدت یا اتحاد ملی بین گروه‌های سیاسی است.

اینک برای افکار عمومی ملتها ثابت شده که آمریکا در خاورمیانه بیش از هر چیز به منافع و امنیت اسرائیل می‌اندیشد نه به منافع و امنیت منطقه و لذا باید امیدوار بود که ایران و عربستان سعودی با تلاش مشترک خود بتوانند در بن‌بست‌هایی که در نتیجه سیاست آمریکا در لبنان و فلسطین پدید آمده رخنه کنند و این دیوارهای مصنوعی را متلاشی نمایند.