پیشتر نیز در اسفندماه سال گذشته میزگرد دیگری با موضوع بررسی پیامدها و آثار سرقت علمی و راههای جلوگیری از آن درخصوص پایان نامهها برگزار شده بود. به گزارش همشهری در میزگرد قبلی تاریخچهای از سرقت علمی و ادبی بیان شد و توضیح داده شد که این پدیده چگونه در جهان معاصر شکل گرفته و به چه صورت توزیع شده و گسترش آن در چه حدی بوده است.
همچنین توضیح داده شد که سرقت علمی هم در حوزه آموزش عالی و حوزه انتشار منابع اطلاعاتی و به شکل کلی در زمینه آثار مکتوب چه نقش زیانباری دارد. راهکارهای موجود و اینکه چگونه میتوان با سرقت علمی و ادبی مبارزه کرد و جلوی آن را گرفت نیز به بحث گذاشته شد. در این گزارش به برخی از نظرات مهم ارائه شده پیرامون تأثیر سرقت علمی برنظام آموزش عالی در این نشست اشاره میشود.
سید ابراهیم عمرانی، دبیر و نایبرئیس شورای سیاستگذاری و تأمین منابع علمی گفت: بهنظر من بهتر است بگوییم نظام آموزش عالی چه تأثیری بر پایان نامهها گذاشته است. این دو با یکدیگر ارتباط دارند. پایان نامهها طبق چارچوب قوانین نظام آموزشی نوشته میشوند و یکی از خروجیهای نظام آموزشی پایان نامهها هستند. زمانی که از تجاریسازی علم سخن میگوییم این مفهوم را در همه جا میشناسند.
تعداد دانشجویان و مقالات از نظر کمی رشد کرده و یک جریان ایجاد کرده که این جریان سازوکارهای خودش را به کشورهای دیگر هم آورده است اما در کشورما سازو کارها کاملا مهیای این میزان افزایش دانشجو نبوده است. یعنی نسبت تعداد استاد به تعداد دانشجو تناسبی است. پذیرش دانشجو در دورههای تکمیلی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است اما به همین نسبت کمبود استاد برای نظارت بر پایان نامهها وجود دارد.
این مسئله باعث سردرگمی دانشجویان شده و آنها امروز تنها میخواهند بهزودی از پایان نامه خود دفاع کنند و از شمول نظام آموزشی کشور خارج شوند. در جلسه پیش به این مسئله اشاره کردیم که اگر میخواهیم جلوی سرقت علمی گرفته شود استاد باید ناظر خط به خط پایان نامه دانشجوی خود باشد. میان تمام مسئولیتهای توزیع شده در نظام آموزشی برای استاد راهنما و مشاور جلوگیری از سرقت علمی در خط اول تمام این مسئولیتها قرار دارد.
استاد راهنما مسئول اصلی است و اگر وی ناظر بر پایان نامه دانشجوی خود باشد سرقت علمی اتفاق نمیافتد. ما هم از استادان راهنما انتقادمیکنیم که چرا پایان نامهها را بهطور کامل نمیخوانند و از سویی دیگر به آنها حق میدهیم چرا که این تعداد دانشجوی تحصیلات تکمیلی متناسب با تعداد استادان نیست. هنگامی که نظارت کم است پایان نامههای ضعیفی تولید میشوند و مسلما اعتبار آموزش عالی کشور ما نیز کاهش پیدا میکند.
دکتر سیروس علیدوستی، رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران نیز اظهار داشت: اگر سرقت علمی پدیدار و فراگیر شود اعتماد جامعه به مدارک دانشگاهی از بین خواهد رفت. مدرک تحصیلی برای استخدام کارمندان در بخشهای دولتی یا وابسته به دولت نقش تعیینکنندهای دارد. درصورت کاهش اعتبار نظام آموزشی سازمانهایی که متقاضی نیروی کار هستند به ارزشیابی دوباره خواهند پرداخت که اینها همه برای سیستم اجرایی و اداری کشور هزینهبر خواهد بود.
نکته دیگر تأثیری است که سرقت علمی روی نظام آموزشی میگذارد. زمانی که دانشجویی در زمینه نوشتن پایان نامه تقلب میکند و به سادگی میتواند از پایان نامه خود دفاع کرده و مدرک بگیرد دیگران نیز از این قضیه با خبر شده و تعداد افرادی که با سرقت علمی کار پایان نامه خود را به پایان میرسانند افزایش پیدا خواهد کرد. در خیابان انقلاب و در سایتهای اینترنتی پیشنهادهای زیادی به دانشجویان جهت نوشتن پایان نامه ارائه میشود. تکرار این عمل، قبح آن را در میان دانشجویان از بین خواهد برد و نظام آموزشی را دچار ضرر خواهد کرد.
همین مسئله سبب خواهد شد تا دانشجو و همینطور استاد کار خود را در زمینه پایان نامه نویسی و نظارت بر آن به درستی انجام ندهند.
دکتر صفر بیگزاده، وکیل دادگستری نیز گفت: ما در زمینه امور تطبیقی به تجربه دیگران رجوع میکنیم و از تجربه دیگران سود میبریم. در کشورهای دیگر که درهای دانشگاهها باز است و ورود به دانشگاهها برای تمام متقاضیان آزاد است سرقت ادبی به این شکلی که در کشور ما انجام میشود به چشم نمیخورد؛ تطبیق اوضاع نشان میدهد که کثرت دانشجو و کمبود استاد علت نیست.
ما در هیچ جا نمیتوانیم استاد راهنما را مکلف به خواندن خط به خط پایاننامهها کنیم تا سرقتی محقق نشود. نظام قانونگذاری باید کاری کند که ضمانت اجرایی قوانین در زمینه حق مولف و سرقت علمی تقویت شود. در واقع باید در موازنه منافع و مضرات سرقت علمی بهگونهای عمل کرد که فرد به نتیجه برسد که مضرات سرقت علمی بسیار بالاست و در نتیجه وارد عمل در این زمینه نشود. یک بخش از این بر عهده بخش حقوقی است اما اساس آن کار فرهنگی است.