اين همان اصلي است كه سازمان جهاني گردشگري (unwto) در تبيين اهداف خود از منظر «اخلاق حرفهيي در توريسم» از طريق مقاصد توريستها از سفر در دو زمينه منافع اقتصادي وتاثير و تعامل فرهنگي نيز به آن اشاره كرده است. اما اين در حالي است كه جامعه تكثرگراي كنوني ايران، از انواع بداخلاقيهاي گروهي اندك كه خود را منسوب به «حفظ ارزشها» ميداند، رنج برده وجامعه را با چالشها و آسيبهاي جدي و گوناگون مواجه ميسازد.
اينگونه برخوردهاي «تنزلگرا» گرچه در ظاهر، محلي از اعراب نداشته، اما درسياستگذاريها از عاملي مهم و موثر برخوردار است، تا جايي كه راه را بر هرگونه اجراي اهداف توسعهگرايانه در تمامي زمينهها و به خصوص صنعت گردشگري ميبندد. ايران يكي از 10 كشور پر جاذبه گردشگري در جهان است و آثار تاريخي، باستاني و جاذبههاي طبيعي زيادي دارد كه هر سليقه، بينش و تفكري را به سوي خود جلب و جذب ميكند. نقش و اهميت ميراث فرهنگي در همه حوزههاي آن به حدي است كه علاوه بر انديشه خلاق و هنر ايراني، تاثيرات اقتصادي آن بر هيچ كسي پوشيده نيست، امري كه تاكنون از آن غافل مانده و فرصت را به ساير كشورهاي همجوار دادهايم.
در شرايط كنوني شناخت فرهنگ و تمدن ايراني نزد جهانيان، قبل از هر چيز به اعتمادسازي بر پايه اخلاقمداري و سياستگذاري منطبق بر اصول قابل قبول جهاني، نيازمند است كه اين خود علاوه بر «ايراندوستي» و پذيرش فرهنگ ايراني در عرصههاي بينالمللي، در بهبود فعاليتهاي اقتصادي، حفظ عزت و استقلال كشور، آزادي و پيشرفت علمي و همچنين آرامش رواني و امنيت اجتماعي آثار روشني دارد. اينكه در جذب گردشگر خارجي تنها از «نگاه جزيرهيي» و بدون هيچ بسترسازي و آمادگي به ظرفيت و وسعت مناطق و امكانات گردشگري كشوري چون ايران، نظر انداخته و به «خودمحوري سياسي» اكتفا كنيم، از اشتباهات فاحشي است كه در ساليان گذشته از تمام مواهب اين صنعت فراگير و رو به رشد، محروم ماندهايم. متاسفانه صنعت گردشگري در ايران از توسعهيي كه شايسته آن است، برخوردار نيست و اين زاييده سياستهاي غلط و ناكارآمدي است كه هميشه بر پايه شعارزدگي ميچرخد و تنها در بازديد و همايشهاي مختلف ازاين صنعت رونمايي شده و سپس در مخازن و بايگانيهاي اداري به فراموشي سپرده ميشود.
آنچه به نظر ميرسد ايران را از اين بنبست توسعه، رهايي بخشد ارائه راهكارهايي است كه بوي شعارزدگي و كهنگي ازآن به مشام نرسد و در راه درست و صحيح خود طي طريق كند، از آن جمله تدوين «منشور گردشگري» با اعمال مواردي جهانشمول درخصوص برنامههاي حمايتي و انتظارات واقعي از گردشگري است كه از سوي دولت به عنوان لايحه به مجلس شوراي اسلامي تقديم و نمايندگان نيز با سعه صدر و پرهيز از شتابزدگي و دور از هر گونه سياسيكاري به آن راي موافق داده و زمينه را براي ورود بيشتر گردشگر خارجي و آن هم با سلايق مختلف هموار سازند.
نظير آنچه در شوراي بينالمللي يادمانها و محوطهها (ايكوموس) - به عنوان نهاد همكار يونسكو- با يكسري توصيهها، هنجارها واصول اخلاقي مرتبط در حمايت از حوزههاي مختلف ميراث فرهنگي به عمل آمده است و در بعدي ديگر تدوين نظامنامه سازماني است كه با سيستمي دقيق و كارشناسانه و با به كارگيري نيروهاي متخصص موانع موجود را برطرف كرده تا از ركود حاكم بر اين صنعت در كشورمان با وجود توسعههاي ناپايدار فصلي، جلوگيري به عمل آيد. در غير اين صورت هر تجويزي بر بستر بيمار گردشگري در ايران، شفابخش نخواهد بود.