اکنون بیش از هرچیزی بهبود و ارتقای کیفیت مدیریت در سازمانهای مدرن اهمیت دارد و جایگاه سازمان ها وشرکتها در درون یک جامعه و مقام و جایگاه کشورها در سطح بینالمللی به تدابیر مدیریتی و کیفیت درک و تصمیم گیریهای مدیران آنها بستگی دارد. بنابراین، بهبود رویههای مدیریتی، بهرهوری را افزایش میدهد و با افزایش بهرهوری و فزونی کارایی از ظرفیتها و امکانات موجود برای تولید کالاها و خدمات بهتر بهرهبرداری میشود و پیامد این تحولات، رشد و توسعه روزافزون و ارتقای مزیتهای رقابتی است.
آلفردچندلر تاریخ نگار اقتصادشرکتی نقش تعیین کننده مدیریت را در توسعه دنیای کسب وکار و نیز آشکارکردن آن چیزی که پیشتر آدام اسمیت آن را دست پنهان می دانست، شرح میدهد. او همراه با پیتر دراکر، براین باور است که مدیریت علمی بزرگترین دستاورد جامعه مدرن است. هارولد پرکین ساختن تاریخ سده نوزده به بعد را به حرفه ای هایی نسبت می دهد که محصول رویههای علمی در مدیریت هستند و آلوین گولدنر صاحبنظر منتقد بوروکراسی وبری، از ظهور یک طبقه جدید فن سالار یاد میکند که میتوان تحولات جهان امروز را به شیوه های فکری و عملی آنها نسبت داد.
اکنون باید پرسیده شود که ارتقای مدیریت و توسعه این دانش عظیم بشری که تحولات امروزی بشر به شدت مدیون آن است، چگونه میسرمی شود؟ این مدیریت براساس چه آموزش ها و چه فرایندهایی از بهبود به این موقعیت دست یافته است؟ پاسخ این است که دانش مدیریت در رشته ها و دوره های بسیار متعدد و در دانشگاههای معتبر به پیشرفت رسید. رشتههای مختلف و ازجمله مدیریت ارشد کسب و کار یا ام بی ای در توسعه اقتصادی و تجاری و کسب وکار نقش تعیین کنندهای بازی کردند. بدیهی است که این امر بدون تحولات نهادی و سیستمیک و درازمدت همه عرصه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به عنوان پشتوانه تحولات مدیریتی به دست نیامد.
مدیریت علمی و مدرن
فردریک وینسلو تیلور تدوین کننده مدیریت علمی آن را در ترجیح علم بر تجربه، هماهنگی به جای افتراق، همکاری گروهی به جای فرد گرایی، حداکثر تولید به جای محدودیت تولید و پرورش و ترغیب هر یک از کارکنان در جهت کسب حداکثر کارایی و پیشرفت فردی، خلاصه می کند. اگرچه امروزه اشکالات زیادی به تفکرات تیلور وارد میکنند و جنبش روابط انسانی التون مایو از دهه سی میلادی به بعد به وضوح، ضد اندیشههای مهندسی محور او شکل گرفت؛ با این وجود مدیریت امروز تا حدود زیادی مدیون ایدههای تیلور است که به مدیریت کمک کرد تا از ظرفیتهای علمی برخوردار شود.
مدیریت علمی، ارتباطات و روابط عمومی
ارتباطات یک مهارت حیاتی برای رهبران تجاری و اقتصادی است. تمامی پژوهش های انجام شده در سالهای اخیر نشان میدهند که مدیران عامل، روسای هیئت مدیره و خلاصه رهبران سازمان ها و موسسات تجاری و اقتصادی هنگامی که از دانش و مهارت ارتباطی برخوردارمی شوند، بهترمی توانند مجموعههای تحت مدیریت خود را رهبری کنند.
تغییرات دگرگون کننده در رسانهها و فناوری بسیاری از رهبران کسب و کار را از فرایندهای تصمیم گیری به موقع و بهرهورانه و درست دورکرده است. این واپس ماندگی هنگامی تعیین کنندهتر میشود که ارتباطات بسیج کننده شرکت برای مدیریت کسب شهرت و برند، کسب اعتماد مشتری و تحقق اهداف راهبردی کسب وکار، به درستی شکل نمیگیرند و یا ناقص درک و پیگیری میشوند.
برای کمک به رصدکردن این گسترش شکاف دانایی میان نیازهای امروزی و ظرفیت های مدیریتی موسسات وسازمانهای دنیای کسب و کار، موسسات روابط عمومی پیشتاز شده و به عنوان مثال انجمن روابط عمومی آمریکا برنامه های مدیریت ارشد کسب و کار را همراه با ارتباطات راهبردی تدوین کرده تا به مدیران ارشد موسسات و شرکتها برای غلبه برمشکلات مبتلا به ارتباطی کمک کند.
با کاهش اعتقاد به کسب وکار و موسسات دولتی و فروکاهی اعتبار حتی برندهای بسیار مورد احترام، ارتباطات شرکتی به عنوان یک مهارت مبرم مقامات عالی رتبه در سده بیست ویکم پدیدار شده است. نتیجه یک بررسی از 204 مدیر و رهبر کسب و کار آمریکایی نائب رییس به بالا نشان داد که آنها روابط عمومی، تبلیغات بازرگانی و بازاریابی را مهمترین ارکان ارتباطات سازمان وشرکت خود میدانند. 97 درصد این افراد معتقد بودند که مسئولیت ارتباطات سازمانی و شرکتی تنها متوجه روابط عمومی نیست، بلکه همه مقامات عالی رتبه از جمله مدیرعاملان اجرایی، معاونان و تصمیم گیران ارشد باید در فرایندهای ارتباطی از مهارت برخوردار وشرکت و مسئولیت داشته باشند 98 درصد آنان معتقدند که این مقامات باید از معلومات اساسی و مهارت های روابط عمومی آگاه باشند.
با این وجود تنها 1 نفر ازهر 10 نفر مدیران ارشد 6درصد این سازمان ها، به اطلاعات بالای مقامات عالی رتبه در مدیریت شهرت و شهرت رسانه ای و ارتباطات شرکتی اعتقاد نداشتند. نتایج دیگر این تحقیق و بررسی عبارت بودند از:
اکثریت قاطع یعنی 98 درصد از این مدیران معتقد بودند که در رشته ام بی ای یا مدیریت ارشد کسب وکار در دانشگاه های مربوطه باید حتماً ارتباطات شرکتی، مدیریت شهرت رسانه ای و راهبردهای روابط عمومی نیز گنجانده شود.
60 درصد این رهبران اظهارداشتند که از فارغ التحصیلان مدیریت ارشد کسب و کار استفاده کرده اند و تنها41 درصد از آن ها از تأثیر و نقش این فارغ التحصیلان ابراز رضایت کردند.
97 درصد از پاسخ دهندگان اظهار کردند که مدیرعاملهای شرکت باید به روابط عمومی مسلط باشند و به خوبی ارتباطات شرکتی و سازمانی را درک کنند. 98 درصد هم ابرازکردند که بدون درک کامل ارتباطات سازمانی و مدیریت شهرت و شهرت رسانه ای و امور مربوط به روابط عمومی، مدیران عامل اجرایی شرکت نمی توانند از عهده وظایف شان برآیند.
انجمن روابط عمومی آمریکا در زمره نخستین موسسات روابط عمومی است که به ضرورت درنظرگرفتن عملیات وکارکردهای روابط عمومی در دورههای مدیریت ارشد کسب وکار و ادغام این دو در برنامهها و دورههای آموزشی مشترک وقوف یافته است.
افزون براینها، صاحبنظران از مقوله دیگری که به مهارت های ارتباطی مدیران ارشد کسب و کار مربوط است، سخن میگویند و آن شهرت رسانهای است. شهرت رسانهای اکنون به یک مقوله مهم در کسب موفقیت در عرصه اقتصادی تبدیل شده است. دیوید ال دیفاوس استاد دانشگاه ایالتی لوییزیانا شهرت رسانه ای را به عنوان یک منبع راهبردی برای دنیای کسب و کار می داند. او یکپارچگی ارتباط جمعی و نظریه های منبع بنیاد نظریههایی که برای موفقیت یک بنگاه اقتصادی منابع متعددی نظیر نیروی انسانی، اعتبارات و معلومات نظری را لازم می دانند را شرح میدهد و میگوید دیدگاه منبع بنیاد در دنیای کسب و کار چنین پیشنهاد میکند که شهرت یک منبع است که ما را به مزیت رقابتی رهنمون میکند. او به پژوهشهایی اشاره میکند که اخیراً انجام شده و با استفاده از نرخ بندی یا ریتینگ مجله فورچون برای اندازهگیری شهرت معلوم شده است که شهرت رسانهای و مهارت در به کارگیری رسانههای همگانی در توسعه کسب وکار نقش تعیین کنندهای داشته است. البته دیفاوس در ادامه تأکید کرده که این نرخ بندی شاید از نظر مبانی تئوریک در حوزه آکادمیک کمی ضعیف باشد، اما با این وجود رابطه میان شهرت رسانهای و مزیت رقابتی انکارناپذیر است.
و در پایان میتوان چنین نتیجه گرفت که ارتباطات سازمانی و مدیریت روابط عمومی به عنوان یک مهارت ارزشمند در دنیای کسب و کار امروز باید در زمره مهم ترین مطالبات مدیران ارشد کسب و کار قرار گیرد. مدیران ارشد کسب و کار در عین حال باید از تمامی ظرفیت های نظری این رشته بهرهگیری کنند و سرانجام این که به عنوان مقوله بسیار مهم یک منبع مهم شهرت رسانهای به عنوان یک منبع مهم موفقیت در دنیای رقابتی امروز بها بدهند.
* منبع: كاوشگران روابط عمومي