مطب اول دكتر جايي در ميدان امام حسين(ع) و مطب دومش كه به نام مركز طب اسلامي مشهور است در طبقه دوم ساختماني است كه تكيهاش به مسجد مشهور محله جيحون است. طبقه اول، عطاري جمع و جور مطب، سنگ نشاني است كه راه را درست آمدهايم. ميز كوچكي با چند قلم گياه دارويي و جوان فروشنده كه دستور مصرف را براي مشتريها با حوصله شرح ميدهد و معلوم است حسابي به نسخهپيچيهاي دكتر آقارفيعي وارد است، همه داروهاي اين داروخانه گياهي است. راهپله ساختمان آنقدر تنگ وترش است كه اغلب بيماران كه سن و سالي هم دارند ترجيح ميدهند از آسانسور براي رسيدن به طبقه اول استفاده كنند. در مطب كه باز ميشود جا ميخورم. جايي براي نشستن نيست و چند نفري هم سرپا ايستادهاند.
سالن انتظار، اتاقي
12-10متري است كه 4رديف صندلي آن را بيماران پركردهاند تا معلوم شود چرخ كار و بار اين طبيب سنتي نسبت به بسياري از متخصصان طب جديد بهتر ميچرخد. روي ديوار چند پوستر و تابلو وجوددارد كه يكي از آنها درباره تربيت كودكان نكتههايي را به والدين گوشزد ميكند. تكهاي مقوا هم به گوشه اتاقك منشي چسبيده كه رويش نوشته: «سمنوي اعلا موجود است»! اينجا همه سن وسال بيماري پيدا ميشود؛ از كودك خردسال در آغوش مادر و نوجواني كه سرش گرم بازي با گوشي همراهش است تا عاقله مردي كه نگران حال مادر رنجورش است.
نسخهاي شبيه معما
2 منشي دكتر يك لحظه آرام و قرار ندارند و مدام در حال پاسخگويي به مراجعان هستند. در همان وهله اول تكه كاغذي دست بيماران ميدهند كه كمي بعد متوجه ميشويم برگه ويزيت مخصوص دكتر است كه البته تفاوت عجيب و غريبي با برگههاي ويزيت معمول دارد. روي آن به اختصار دستورها و شايد بهتر است بگوييم رژيمهاي غذايي نوشته شده و دكتر بسته به نياز بيمار، مقابل هر كدام از آنها نشانه ميزند تا مو به مو آنچه را گفته انجام دهند. پشت نسخه هم «گوشهاي از دستورات عمومي اسلام براي صرف غذا» نوشته شده است. نكته جالب اين نسخه، 3پرسشي است كه دكتر آقارفيعي از بيماران پرسيده و در مراجعه بعدي پاسخ آنها را از بيمارانش ميخواهد. اول اينكه هدف از زندگي چيست؟ ديگر اينكه آيا آنچه از پدر، مادر، زن، ثروت و... در زندگي وجود دارد هدف است؟و در نهايت اينكه راه يا وسايل رسيدن به اين هدف چگونه است؟ شايد كمي عجيب بهنظر بيايد كه اين سؤالهاي به ظاهر روانشناسانه به چه كار يك طبيب سنتي ميآيد. يكي از بيماران دكتر آقارفيعي حكمت اين سؤالها را در اين ميداند كه بيمار ميتواند از تجربه دكتر بهعنوان يك فرد موفق استفاده كند؛ «دكتر با دقت به حرفهايم گوش ميدهد و اگر نياز به راهنمايي باشد دريغ نميكند. اين نوع برخورد باعث ميشود اعتمادم به دكتر بيشتر شود و مشكلات زندگيام را هم با او در ميان بگذارم و راهنمايي بخواهم. »
دكتر هواي جيب بيمارانش را دارد
دستورهاي به ظاهر ساده غذايي دكتر آقارفيعي چنان كارگر ميافتد كه باعث ميشود «علي» يكي از بيماران دكتر از چهاردانگه اسلامشهر يك ساعتي راه گز كند و سراغ طبيبي بيايد كه به اعتقادش هم نسخههايش سريع جواب ميدهد و هم هواي جيب بيمارانش را دارد؛«خواهرم صورتش مدام جوش ميزد. پيش چند تا دكتر رفته بود اما اينقدر هزينه كرمها و قرصهايي كه برايش نوشته بودند زياد ميشد كه ترجيح داد به توصيه يكي از دوستان بيايد پيش دكترآقارفيعي. خيلي زمان نگذشت كه خوب شد. من هم بدنم لكههاي قرمز رنگي مثل قارچ ميزند و آمدهام پيش دكتر و او توصيه كرده حجامت كنم.» حجامت را كه از قديمالايام يكي از راههاي درمان در طب سنتي و اسلامي است دكتر براي بيشتر بيمارانش توصيه ميكند؛ فرمولي جادويي كه همه اسمش را شنيدهاند و دستور اجرايش را ميدانند اما با اين تفاوت كه اغلب مراكز حجامت فقط حجامت عام(بين 2 كتف) انجام ميدهند، اما دكتر اين كار را روي سر و پا و ديگر اعضاي بدن با مهارت انجام ميدهد.
رضايت؛ حرف اول و آخر
چربي كبد داشته و خواب آلودگي مداوم و كمردرد شديد كه هر 3 اين بيماريها را با نسخههاي دكتر از سر گذرانده و سلامتش را دوباره بهدست آورده است. حالا سردرد سراغش آمده و به توصيه دكتر آقارفيعي آمده تا حجامت سر كند؛ «اينكه دكتر علاوه بر تخصصش در طب سنتي، جراح عمومي هم هست و با علم روز آشنايي دارد باعث شده بيماران اعتماد بيشتري به او داشته باشند. داروها هم گياهي هستند و عوارضي ندارند. در ضمن ارزانتر هم تمام ميشوند.»
بيماراني كه دشواري راه را به جان ميخرند تا در ترافيك كلافهكننده پايتخت به مطب دكترآقا رفيعي برسند، با رضايت از مطب خارج ميشوند؛آنها خيالشان راحت است كه براساس مزاج و طبعي كه دارند، دارو و روش درمان خاص خودشان را دريافت كردهاند.