هر چند اين روزها بازار بحث و اظهارنظر درباره اينكه مقصر خسارات طوفان پايتخت كيست، داغ است و سازمانهاي مختلف سعي ميكنند توپ تقصير را به زمين يكديگر بيندازند. در اين ميان رئيسسازمان هواشناسي به كميسيون اجتماعي مجلس احضار شده و در وزارت كشور نشست مديريت بحران برگزار شدهاست. آنچه بيش از همه ضروري بهنظر ميرسد، شناخت نقطه ضعفها و كاستيها در مقابله با حوادث طبيعي و رفع هر چه زودتر آنهاست؛ چرا كه حادثه هيچگاه خبر نميكند و معلوم نيست حادثه طبيعي ديگري كه در كشور رخ خواهد داد، گريبان كدام شهر را خواهد گرفت. ايران كشوري حادثه خيز است و حوادث طبيعي هميشه در كمين است تا به شكل سيل، زلزله، طوفان، رانش زمين، ريزش كوه و... ظاهر شده و به هر چه كه بر سر راهش قرار دارد، آسيب برساند.
در اين ميان سيل و طوفان ازجمله حوادثي هستند كه قابل پيشبيني بوده و آمادگي براي مقابله با آنها ميتواند از خسارات چنين حوادثي بكاهد.بهرغم قابل پيشبيني بودن اين حوادث همچنان در ايران قرباني ميگيرند و خسارات زيادي به جا ميگذارند و بهنظر ميرسد اين داستان تكراري ادامه دارد.
بحران در مديريت بحران
هنگام وقوع يك حادثه طبيعي، وظيفه سازمان مديريت بحران مقابله با آن، كاهش و به حداقل رساندن خطرات آن حادثه است. در تعريف مديريت بحران آمده است كه فرايند پيشبيني و پيشگيري از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالمسازي بعد از وقوع بحران را مديريت بحران ميگويند. با توجه به اين تعريف، مشخص است كه پيشبيني يكي از مهمترين شرايط مديريت بحران در حوادثي است كه قابل پيشبيني هستند؛ درست مثل طوفاني كه در پايتخت رخ داد و قابل پيشبيني بود. شايد به همين دليل است كه رئيس سازمان مديريت بحران شهر تهران با انتقاد از عملكرد سازمان هواشناسي در پيشبيني طوفان پايتخت ميگويد: اگر اين سازمان درباره طوفان اطلاعرساني كرده بود تلفات و خسارات كاهش مييافت.
به گفته احمد صادقي، سازمان هواشناسي اطلاعيه يا هشداري در مورد وقوع طوفان در تهران صادر نكرد و متأسفانه آنها نتوانستند وقوع طوفان را پيشبيني كنند. اگر سازمان هواشناسي ميتوانست وقوع طوفان را پيشبيني كند بلافاصله با هماهنگي صدا و سيما و ساير رسانهها هشدارهاي لازم را صادر ميكرديم و مردم را در جريان قرار ميداديم. اگر پيشبينيها درست و به موقع انجام شده بود قطعا تلفات و خسارات كاهش مييافت.
او ادامه ميدهد: پس از وقوع طوفان اخير تهران، مديريت بحران به خوبي انجام شد چرا كه شهرداري تهران، سازمان آتشنشاني، اورژانس، شركتهاي آب و برق و گاز و... با تمام توان و امكانات به وظايف خود عمل كردند و پيگيري حوادث بهوجود آمده بر اثر طوفان سريعا مورد توجه قرار گرفت. بهطور مثال براثر طوفان ۲ هزار درخت در شهر قطع و شكسته شد اما طي حدود ۳ تا ۴ ساعت با مشاركت ۷ هزار كارگر خدمات شهري نسبت به پاكسازي معابر شهر اقدام شد.
تجهيزات ناكافي
پاسخ اين سؤال كه چطور سازمان هواشناسي چنين طوفاني را پيشبيني نكرد، يكي ديگر از نقاط ضعف موجود در بحث مديريت بحران را نمايان ميكند. برخلاف اينكه خيليها عقيده دارند طوفان تهران قابل پيشبيني بود، رئيس سازمان هواشناسي از عدمامكان كافي براي پيشبيني چنين طوفانهايي ميگويد. داوود پرهيزگار توضيح ميدهد: پيشبيني بادهايي با شدت 118كيلومتر بر ساعت مشابه آنچه در تهران رخ داد سخت است و با امكاناتي كه ما داريم نميتوانيم آنها را پيشبيني كنيم. به اين دليل كه شدت آنها بسيار قوي است اما مقياس وقوعشان بسيار كوچك است. چنين طوفانهايي را نهفقط ما كه حتي بعضي كشورهاي توسعهيافته هم نميتوانند پيشبيني كنند، چون انجام چنين كاري هم دانش ميخواهد و هم امكانات پردازشي قوي مانند سوپركامپيوترها و رادارهاي پيشرفته. اما تنها چيزي كه ما در حال حاضر داريم يك شبكه ناقص راداري است.
پرهيزگار در رابطه با دلايل اين كمبود امكانات نيز ميگويد: علت ناقصبودن آن تأميننشدن اعتبارات آن است، كارهاي هواشناسي در دنيا بسيار پرهزينه است. در كشور ما هميشه اينطور بوده كه هزينهاي براي هواشناسي نميشد، اين مشكلات باعث شده است ما هم از لحاظ امكانات پردازشي در مضيقه باشيم و هم نتوانيم نيروهاي كارشناسي زبده را جذب و نگهداري كنيم. بهعنوان مثال بهدليل محدوديتهايي كه در استخدام داشتيم نتوانستيم نيروهاي زبده لازم و موردنياز خود را بگيريم.
نيروهاي متخصص ما وقتي بهلحاظ امكانات مالي و پرداختي مشكل داشته باشند تمايلي براي ماندن ندارند، يا به ديگر نهادها ميروند يا با ارتقاي سطح علمي خود به سمت مراكز علمي و آموزشي كوچ ميكنند. در مجموع اينكه توسعه در هواشناسي، هم نياز به اعتبارات فراوان دارد و هم نياز به نيروهاي كارشناس زبده، اما ما اينها را نداريم و همه اينها دست بهدست هم داده تا مشكلات هواشناسي كه بخشي از آن از قديم بوده است و بخشي از آن هم در 8سال گذشته تشديد شده، چنين وضعيتي را رقم بزند.
ناهماهنگي به توان هزار
با اين حال اين تنها ضعف در پيشبيني نيست كه باعث ميشود در جريان حوادث طبيعي در كشورمان، هميشه يك پاي مديريت بحران بلنگد، گاهي وقتها حتي بهرغم پيشبيني درست هم حوادث طبيعي قرباني ميگيرند و خسارات زيادي بر جا ميگذارند. بهعنوان مثال، بارش باران شديد و جاري شدن سيل در شهرهاي مازندران كه چند روز بعد از طوفان پايتخت رخ داد، خسارات زيادي به زمينهاي كشاورزي، خانهها و پلها و جادهها وارد كرد و حتي باعث شد 2 نفر در اين حادثه جانشان را از دست بدهند. اين در حالي بود كه پيش از شروع بارندگي، سازمان هواشناسي باران شديد، طوفان و جاري شدن سيل را در شهرهاي مختلف استان مازندران پيشبيني كرده و با كمك رسانههاي سراسري و محلي هشدارهاي لازم را به مردم داده بود.
مازندران ركورددار خسارت
نگاهي به آرشيو اخبار حوادث نشان ميدهد كه شهرهاي استان مازندران مخصوصا شهرستان بهشهر هميشه بيشترين خسارت را از بارش شديد باران و جاريشدن سيل تجربه كردهاند. حسين درخشان، سخنگوي سازمان امداد و نجات هلال احمر در گفتوگو با همشهري ميگويد: جاري شدن سيل قابل پيشبيني است. سازمان هواشناسي با توجه به حجم بارندگي ميتواند نسبت به وقوع سيل هشدار دهد و همزمان نهادهاي امدادي به حالت آمادهباش درميآيند اما مسئله اصلي، عدماصلاح زيرساختهاست كه باعث جاري شدن سيل ميشود. هر چند مواردي كه به آن اشاره شد، همه درخصوص حوادث قابل پيشبيني است، اما نبايد فراموش كرد كه ايران كشور زلزلهخيزي است و وقوع زلزله نيز قابل پيشبيني نيست.
بيشك عدمتوانايي در مديريت حوادث قابل پيشبيني، ناتواني در كنترل حوادث غيرقابل پيشبيني را نيز به همراه دارد و اين حقيقت ضرورت بهكارگيري قانون بازنگريشده مديريت بحران كشور را كه بهگفته وزير كشور پس از تأييد شوراي نگهبان و رفع برخي نواقص احتمالا از سال آينده اجرايي ميشود، بيش از پيش آشكار ميسازد؛ قانوني كه در آن چگونگي اطلاعرساني در هنگام بروز بحران، نحوه هزينهكرد و پرداخت خسارات، نقش بيمهها در تأمين خسارات، وظايف دستگاههاي مختلف در حوادث، تأكيد بر اصول پيشگيري و آموزشهاي شهروندي و... از مهمترين مسائلي است كه مورد توجه قرار گرفته است.