مثل مطب بعضي از دكترهاست كه بيمار ميرود داخل و بيرون نميآيد، بعضيها ميروند پشت دستگاه و ديگر برنميگردند.
نفر اول يك آقاي ميانسال است كه زياد كار با دستگاه را بلد نيست. مدتي با دستگاه ور ميرود، بعد رو ميكند به مرد جواني كه پشت سرش ايستاده و از او كمك ميخواهد. مرد جوان با بيحوصلگي راهنمايياش ميكند و او باز هم شروع ميكند...
* * *
به گزارش بانک مرکزی در آغاز سال ۱۳۹۲ تعداد کارتهای صادر شده در شبکهي بانکی كشور از مرز ۲۲۵میلیون و ۷۶۴هزار فقره گذشته است.
يعني به ازاي هر ايراني سه كارت صادر شده و به ازای هر ۲۳۳هزار نفر یک خودپرداز در جاهاي مختلف نصب شده است.
بنا به اين گزارش در روزهاي عادي سال بهطور متوسط در يك ماه، ۱۵۰هزار ميليارد تومان مبادلات بانكي انجام ميشود. به اين ترتيب به ازاي هر ايراني حداقل دوميليون تومان پول بهصورت الكترونيكي جابهجا ميشود. اين عدد در روزهاي منتهي به نوروز خيلي افزايش پيدا ميكند.
* * *
مرد دوم در همين يكبار مراجعه، از چهار كارت استفاده ميكند.
اندامش درشت است و جلوي دستگاه را گرفته و نميگذارد كسي از پشت سرش نگاه كند. آن قدر به دستگاه چسبيده كه انگار جزئي از بانك شده است اين عابر!
البته من هر چهاربار استفادهاش را ديدم. مدت زمان زيادي طول ميكشد. مردم توي صف نچنچ ميكنند و او بيتوجه است، انگار نميشنود.
در نهايت بدون عذرخواهي از دستگاه جدا ميشود.
* * *
نفر سوم خانم ميانسالي است كه ميخواهد كارت به كارت كند، ولی بلد نیست. همهي كارهاي او را دختر جواني كه پشت سرش ايستاده و عجله دارد بهسرعت انجام ميدهد. زن ميانسال، يك قبض هم از كيفش بيرون ميآورد. اين را هم دختر جوان پرداخت ميكند. زن مقداري پول هم ميخواهد و...
نفر آخر هم همان دختر جوان است كه مقداري پول از بانك ميگيرد و ميرود.
باورم نميشود ساعت چهار و سي دقيقه بعدازظهر است و نوبت من ميشود.
بدشانسي هم نميآورم. دستگاه پول دارد و شبكه هم قطع نيست. پول را ميگيرم. قبضها در دستم هستند. نگاه ميكنم، صف پشت سرم طولاني است، قبضها را در جيبم ميگذارم. ميتوانيم شب با پدرم بياييم و قبضها را پرداخت كنيم.