مینشینم كنار پنجره
و زل میزنم به...
نه سبزی درختی
نه آبی آسمانی
بیپرنده، بیمنظره...
فقط میتوانم زل بزنم به
ساختمانهای بلند
و
دود آواره در خیابانها
كه بدجور جلوی دید دلم را گرفتهاند
صبا برناك از ساری
*
قانون
اینجا برای هرچه قانون مینویسند
دل بستن اما هیچ قانونی ندارد
لیلی چه غمگین میشود وقتی بگویند
این قصه دیگر هیچ مجنونی ندارد
زهرا غنیمتی، ۱۵ساله
خبرنگار افتخاری هفتهنامهی دوچرخه از جویبار
*
بخشش
خدا
خورشید را
بخشنده و مهربان آفرید
تا ماه را روشن كند
و زمین در تاریكی شب نترسد
مجتبی مرتجی، ۱۶ساله
خبرنگار افتخاری هفتهنامهی دوچرخه از ساوه
عكس: افسانه علیرضایی