سخنگوي داعش ابومحمد العدناني در نواري صوتي تحت عنوان وعده الهي با اعلام تشكيل و برقراري خلافت اسلامي گفت: دولت اسلامي كه مركب از بزرگان، رهبران، اميران و مجلس شوراست، تصميم گرفته است تا ضمن اعلام خلافت اسلامي، خليفه دولت مسلمانان را نصب كرده و با ابوبكر بغدادي بهعنوان خليفه مسلمانان بيعت كند. وي نيز ضمن پذيرش اين بيعت، امام و خليفه مسلمانان در هر مكاني شده است.
پيش از انتشار اين نوار صوتي، ويدئويي پخش شد كه در آن عمر الشيشاني (چچني) فرمانده عمليات نظامي داعش و ابومحمد عدناني سخنگوي اين گروه بهگونهاي غيرواضح ديده ميشدند و در آن عدناني از ميان برداشته شدن مرزها را اعلام ميكرد؛ مرزهايي كه به گفته او، بتهايي هستند كه طاغوتيان آنها را ترسيم كردهاند.
عدناني اما پيش از اعلام اين خلافت، دستاوردهاي داعش را اينگونه برشمرد: اقامه حدود الهي، حل تمامي مشكلات، شكستن صليبهاي مسيحيان، تخريب مزارها و بارگاهها، آزادي اسيران با تيغ و شمشير، تعيين واليان و قاضيان، تعيين جزيه براي مسيحيان و گرفتن ماليات، خراج و زكات از مردم.
پيشگامان ادعاي خلافت
اما آيا اين اقدام داعش نخستين اقدام در نوع خود در گذر تاريخ معاصر بوده است؟ پيش از اين افراد، كسان ديگري هم بودهاند كه چنين ادعايي ولو بهگونهاي متفاوت يا از نوعي ديگر داشتهاند. شايد سرشناسترين آنان، صدام حسين بوده باشد كه در انديشه برقراري حاكميت البته در حد و مرزهاي جهان عرب بود. او بهدنبال آن بود تا رهبري واحد جهان عرب را در دست داشته باشد. افزون بر او، معمر قذافي، رهبري كه هيچگاه آرزويش برآورده نشد، در انديشه وحدت بخشيدن به جهان عرب و سپس يكپارچهسازي قاره آفريقا زير چتر و خيمه خود بود. او بهويژه در قاره آفريقا اين موضوع را با جديت تمام دنبال ميكرد و هر از گاهي با سفر به برخي كشورهاي عربي، شماري از آفريقاييهاي مسيحي يا پيرو اديان غيرابراهيمي را به دين اسلام فراميخواند تا خودش خليفه و حاكم آنها باشد. آنان نيز ضمن ايمان آوردن به دين اسلام، به مجموعه كساني ميپيوستند كه او را مقتداي خويش در اين قاره ميدانستند. اما نه انديشه صدام حسين عملي شد و نه ايده و رؤياي معمر قذافي.
اما خارج از سياق مليگرايانه، سابقه انديشه برقراري حاكميت و به تعبيري خلافت در شكل و رنگ مذهبياش، در دوران معاصر به ملاعمر و بن لادن بازميگردد؛ افرادي كه هرچند خود را خليفه يا حاكم مسلمانان ندانستند يا چنين ادعايي نداشتند اما گفتمان آنان در سياق برقراري خلافت اسلامي و بازگشت به دوران خلافت اسلامي قرار ميگرفت؛ خلافتي كه در اوايل قرن گذشته ميلادي با اقدام آتاتورك در اعلام انحلال خلافت عثماني در تركيه عملا پايان يافت و به تاريخ سپرده شد تا جوامع اسلامي وارد تاريخ مدرن شوند.
ملا عمر از سال 1996تا 2001رهبر معنوي طالبان بود. طالبان در آن زمان حاكميت افغانستان را بهدست داشت تا اينكه در پي وقوع انفجارهاي 11سپتامبر و لشكركشي ايالات متحده و متحدانش به اين كشور، عملا حاكميت طالبان برچيده شد و ملاعمر تا بدين لحظه متواري است.
اسامه بن لادن هم كه در كنار ايمن الظواهري يار هميشگياش در انديشه برقراري خلافت اسلامي بود، در حمله نيروهاي آمريكايي به ابوت آباد در پاكستان كشته و جسدش به دريا انداخته شد.
اما با قتل بنلادن و جانشيني ايمن الظواهري، ساختار تشكيلات موسوم به القاعده اندكي متزلزل شد و سرشاخههاي برآمده از آن كمكم خود بهگونهاي مستقل از القاعده مادر، سازوكارهاي جداگانهاي براي خود تعريف كردند و هرچند در ابتدا كوشيدند تا به ساختار اصلي وفادار بمانند، اما منازعهاي كه ابتدا ميان ابومصعب الزرقاوي نماينده القاعده در عراق و القاعده مادر در گرفت و سپس رويارويي ميان ايمن الظواهري و ابوبكر البغدادي رهبر كنوني داعش كه اكنون تحت نام خليفه ابراهيم شناخته ميشود، باعث شد تا نوعي فاصله و شكاف ميان القاعده مادر و پوياترين سرشاخه آن يعني داعش درگيرد و عملي كردن انديشه برپايي خلافت را افرادي ديگر بهدست گيرند.
نزاع القاعده و داعش بر سر خلافت
نخستين نقطه تلاقي داعش و القاعده به سال 2004بازميگردد؛ زماني كه ابومصعب الزرقاوي پايهگذار نخستين شاخه القاعده در عراق با بنلادن بيعت كرد. اختلاف تشكيلات مادر و شاخه عراق به 2مقوله امارت و خلافت بازميگشت. بنلادن معتقد بود كه نبايد امير القاعده اميرالمسلمين خوانده شود، اما القاعده عراق امير خود را خليفه مسلمين تلقي ميكرد.
اختلاف ديگر آنان به استراتژي منازعاتي و به تعبيرشان به راهبردي جهادي بازميگشت. القاعده مادر استراتژي خود را هدف گرفتن مصالح غرب و بهويژه آمريكا و متحدانش در هر جايي ميدانست، اما القاعده عراق اولويت خود را در رويارويي با دشمنان امروز و نه دشمنان ديرينه و ديروز ميدانست؛ يعني مقابله با قدرت گرفتن شيعيان در عراق و مبارزه با متحدان منطقهايشان و نيز رويارويي با مخالفان تفكر سلفي تكفيرياش.
اما اختلافات اين دو به همين جا محدود نماند. در سال 2013 ابوبكر بغدادي كه خود را امير دولت اسلامي در عراق ميخواند، جبهه النصره از تشكيلات القاعده در سوريه را زير مجموعه خود اعلام كرد و براي نخستين بار دولت اسلامي عراق و شام (داعش) اعلام موجوديت كرد. اين امر واكنش ايمن الظواهري را برانگيخت و باعث شد تا جبهه النصره را نماينده قانوني القاعده مادر در سوريه اعلام و تصميم ابوبكر بغدادي را ملغي تلقي كند. اين رويداد نقطهاي تعيينكننده در تاريخ تعامل اين دو تشكيلات بود زيرا ابوبكر بغدادي تصميم پدر معنوي خود را رد كرد و بر آن شوريد.
با وجود اين، تلاشهاي بعدي الظواهري در اعلام انحلال داعش و سخن درباره نفوذي خواندن آن فايده نداشت و نتوانست پيروان ابوبكر بغدادي را از او دور كند؛ خاصه آنكه تشكيلات داعش در هيچ زماني به مانند دوره ابوبكر بغدادي دستاوردها و گسترشي بدين ميزان نداشت. عصيان و شورش بغدادي كه آمريكا براي سر او جايزهاي 10ميليون دلاري تعيين كرده، نشان داد كه رأس هرم قدرت در تشكيلات القاعده مختل بلكه متلاشي شده است و اكنون دستپروردگان آن ميكوشند تا از پيكره القاعده مادر تغذيه كرده، خود، رهبري را بهدست گيرند كه 2روز پيش در اعلام خلافت داعش متبلور شد.
حوزه نفوذ داعش
داعش گستره وسيعي از 2كشور سوريه و عراق را تحت اشغال خود دارد و از آنجا كه شعار خود را برقراري خلافت در تمام جهان ميداند، اكنون در تلاش خواهد بود كه گستره تحت اشغالش را وسعت ببخشد. اين گروه در تبليغات گسترده رسانهاي خود، نقشههايي را منتشر كرده كه بخشهايي از عراق، سوريه، لبنان و اردن را زير عنوان خلافتش آوردهاست. كشورهايي نظير عربستان، كويت، اردن، لبنان و تركيه همگي در تيررس اهداف تعريف شده براي داعش تلقي ميشوند. در حال حاضر هم داعش گستره بسيار وسيعي از حلب در شمال سوريه تا استان ديالي در شرق عراق را بهدست دارد. داعش مدعي است كه مرزهايي كه اين دو كشور را از هم جدا ميكند، مرزهايي ننگيناند كه استعمار آنها را تعريف كرده است. منظور داعش از اين مرزها، مرزهاي سايكس پيكوست كه در اوايل قرن گذشته ميلادي بهدست سرهنگي انگليسي به نام فرانك سايكس و كنسولي فرانسوي به نام فرانسوا جورج پيكو براي عراق و شامات (فلسطين، لبنان، سوريه و اردن) ترسيم شدند. مرزهاي دولتي كه داعش براي خود تعريف كرده است، در حال حاضر از شهر الباب در استان حلب در شمال سوريه آغاز ميشود، سپس به سمت شرق در استان الرقه امتداد مييابد تا پس از آن وارد خاك عراق شود. در اين كشور هم از استان نينوا به مركزيت موصل آغاز ميشود و از يك سو به سمت شرق يعني استانهاي صلاحالدين و ديالي ادامه مييابد و از سوي ديگر و در جنوب هم به سمت استان الانبار به مركزيت رمادي امتداد مييابد. در عين حال جنگ و گريز داعش در شهر فلوجه و ديگر شهرهاي مجاور آن در نزديكي بغداد هم ادامه دارد. اما تاريخ نشان داده كه مجنوناني از اين دست كه ادعاي خلافت در جهان را دارند، اينرؤيا را اگرچه با خونريزي بسيار، اما به گور ميبرند.