اما چرا دوطرف با وجود اينكه بارها رسما اعلام كرده بودند كه مطلوب آنها رسيدن به توافق نهايي و پايدار در همين مهلت 6ماهه نخست است و براي اين منظور نيز تمام تلاششان را بهكار خواهند بست، اين مهم تاكنون اتفاق نيفتاده و اساسا طولاني شدن روند مذاكرات به سود چهكسي است؟
بررسي شواهد نشان ميدهد كه طولاني شدن روند مذاكرات و عدمحصول نتيجه به سود آمريكا نخواهد بود. چرا كه دولت آمريكا تمايل دارد تا آبانماه سالجاري كه در آن انتخابات مجلس نمايندگان كه هماكنون در اختيار حزب رقيب قرار دارد و نيز انتخابات يك سوم مجلس سناي اين كشور برگزار ميشود، توافق هستهاي با ايران را بهعنوان برگ برنده و سند موفقيت سياستهاي اين كشور در قبال ايران و منطقه ارائه كند. مسلما توافق هستهاي با ايران پس از 11سال براي دمكراتهايي كه همواره جمهوريخواهان را متهم به جنگطلبي و تحميل هزينههاي جنگ به ماليات دهندگان آمريكايي ميكنند دستاورد قابل ملاحظهاي محسوب خواهد شد و از اين حيث آمريكاييها علاقهمند هستند تا هرچه زودتر به توافق با ايران دست يابند. البته طبيعتا آنها بهدنبال توافقي هستند كه حداكثر منافع آنها را در پي داشته باشد.
طولاني شدن روند مذاكرات براي طرف ايراني نيز مطلوب نيست چرا كه طولاني شدن اين روند بهمعناي تداوم تحريمهاست و تداوم اين تحريمهاي ظالمانه به مردم و دولت فشار وارد ميكند. بنابراين ايران هم علاقهمند به دستيابي سريعتر به توافق نهايي است. اما اين علاقهمنديها چه از طرف ايران و چه از طرف غرب بهمعناي آن نيست كه دوطرف حاضرند براي دستيابي به اين توافق از خواستههاي اصلي خود دست بكشند. هم ايران و هم غرب خواستار حصول توافق با حفظ خطوط قرمز و خواستههاي اصلي و اساسي خود هستند. البته ايران در اين ميان از منطق قوي تري برخوردار است و در ماههاي گذشته همكاري مناسبي با آژانس انجام داده كه به تأييد اين مرجع بينالمللي هم رسيده و در عمل نشان داده است كه تبليغات منفياي كه تاكنون عليه ايران صورت ميگرفته بيشتر يك فضاسازي تبليغاتي با هدف بهرهگيري سياسي عليه ايران بوده است.
بنابراين اين 1+5 است كه بايد از راه منطق وارد شده و چارچوبي را طراحي كند كه بتوان نام توافق دوجانبه را بر آن نهاد. توافقي كه در آن منافع معقول و متناسب دوطرف لحاظ شده باشد و همانگونه كه ايران همواره اعلام كرده توافق برد - برد براي هر دو طرف باشد. راه دستيابي به چنين توافقي هم بسته نيست و تنها لازم است طرف غربي بتواند خود را از فشار لابيهاي صهيونيستي كه تنها ذينفعان طولاني شدن روند مذاكرات و عدمحصول توافق هستند، خارج كند.