متن کامل مقاله محمد جواد ظریف که پیش از برگزاری آخرین دور از مذاکرات میان ایران و 1+ 5 در روزنامه لوموند، چاپ فرانسه منتشر شده است به نقل از ایسنا بدین شرح است:
دور آینده مذاکرات هستهای بین ایران و گروه 3+3 این هفته در وین در تاریخ 2 جولای آغاز خواهد شد. این آخرین دور - البته طولانی - قبل از اولین مهلت زمانی (20 جولای) توافق موقتی است که در تاریخ 24 نوامبر 2013 مورد موافقت قرار گرفت.
ایران اراده سیاسی جهت «دستیابی به یک راه حل جامع دراز مدت مورد توافق طرفین» را دارد. لکن، گفتوگوها تنها زمانی می تواند به نتیجه موفقیتآمیزی برسد که کلیه طرفها به یافتن راه حلهای قابل قبول طرفین که در راستای اهداف توافق شده مندرج در توافق موقت ما میباشد، متعهد باشند: «تضمین اینکه برنامه هستهای ایران انحصارا صلح آمیز می باشد» و «برداشتن جامع کلیه تحریم های شورای امنیت، همچنین تحریم های چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هسته ای ایران».
در حالی که دوراندیشی و تحلیل معقول می تواند موفقیت را تضمین نماید، بالعکس خیالبافی و سوء محاسبه می تواند موجب یک فرصت از دست رفته جدید شود.
طی 100 روز از قبول مسئولیت گفتوگوهایمان با شش قدرت جهانی، «برنامه اقدام مشترک» منعقد شد. این معامله تاریخی - که اولین مورد طی یک دهه بوده است - بر دو محور اصلی مبتنی است. نخست اینکه، غربی ها نسبت به حقانیت ما در دفاع از حقوق، حیثیت و احترام اذعان کنند. دوم آنکه، آمادگی مبنی بر اینکه نشان دهیم فعالیت های هسته ای ما انحصارا صلح آمیز می باشند.
آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی کرده است که ما نسبت به قول های خود پایبند بوده ایم. همکاری که ما در حال حاضر با آژانس داریم طی سالهای اخیر بهترین همکاری است. ما همین مسیر را در راستای تحقق اولویت های امنیت ملی خودمان دنبال می کنیم که از جمله شامل این میگردد که ما به موجب تعهداتمان در جستجوی بمب هستهای نیستیم.
ما هیچ چیزی برای مخفی کردن نداریم. تمام برنامه و سیاست هستهای ما کاملا صلح آمیز است و این برنامه به منظور پاسخگویی به نیازمندی های صلح آمیز ایران در زمینه بهداشت، انرژی و حوزه های مشابه شکل گرفته است. در بسیاری از موارد، متعاقب اینکه تلاشهای بینالمللی جهت دستیابی به بازار آزاد ناکام ماند، از جمله محروم شدن از بهره مندی از سهام خود در اورودیف فرانسه، ایران بر توسعه زیرساخت ملی تمرکز کرد.
با نادیده گرفتن این واقعیات و ارائه نادرست حقایق، گروههای فشار اندکی البته صاحب قدرت در اروپا و ایالات متحده به طور بسیار مضحکی جبههای به راه انداخته اند که برنامه ایران دارای سمت و سوی تسلیحات هسته ای است و ایران می تواند طی یکی دو ماه مواد شکاف پذیر کافی برای ساخت یک بمب را تولید نماید. فلذا، استدلال آنها این است که برنامه هسته ای ما می بایست تاحدود زیادی محدود شده تا اینکه ایران از توسعه بمب های هسته ای فاصله گیرد. این رویکرد بر ارائه نادرست مراحل، زمان و خطرات شتاب به سمت بمب مبتنی است. همچنین این رویکرد تعهدات و اولویت های ثابت شده ایران را نادیده می گیرد.
یک بررسی علمی و فنی جدی، برعکس کارتون جنجالی که در مجمع سازمان ملل متحد دو سال پیش بر سر زبان ها افتاد، به روشنی نشان می دهد که چنانچه ایران تصمیم آن داشت که به سمت گریز هسته ای حرکت کند، این کار را چند سال پیش می کرد و نه ظرف چند ماه. همه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی می بایست اخراج می شدند. برنامه صلح آمیز تحت نظارت بین المللی می بایست به مواد شکاف پذیر مناسب تسلیحات بازطراحی می شد. برنامه مذکور می بایست به فلزات، در مدل مورد نیاز یک بمب و انجام بسیاری دیگر از فرایند تسلیحاتی پیچیده تبدیل می گردید. ایران هیچ یک از این مراحل را انجام نداده است.
حتی زمانی که ما وقت داشتیم، ما به سمت بمب نرفتیم. بین سالهای 2005 تا 2013، هنگامی که روابط ایران با غرب و همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی در سطح پائینی بود، ما زمان کافی داشتیم، کمتر محدودیت های بین المللی وجود داشت، نسبتا نظام نظارت ساده تری اجرا می شد و سانترفیوژ کافی برای رفتن به سمت یک بمب را داشتیم. ما حتی هزینه نظام تحریم های وسیع و ناعادلانه ای را پرداخت کردیم که حتی برای آنهایی که به سمت اشاعه سلاح های هسته ای حرکت کرده بودند مورد استفاده قرار نگرفت. اما همانگونه که دو گزارش ارزیابی اطلاعات ملی ایالات متحده در سال های 2007 و 2012 برآن صحه گذاشته اند، ایران گامی به این سمت برنداشته است.
نکته کلیدی این است که آنچه که ایران را از تسلیحات هسته ای دور کرده است، باورهای اخلاقی و مذهبی و همچنین محاسبات استراتژیکی عقلانی است و نه تعداد سانتریفیوژها و یا واحد شکافت هسته ای (SWU). عجیب آنکه برخی در غرب داده های علمی و عملکرد تاریخی را به نفع به راه انداختن افسانه خطرناک مبنی بر اینکه ایران به منظور حفاظت از خویش نیازمند بمب بوده و تا دستیابی به یکی از آنها چند گام بیشتر فاصله ندارد، نادیده می گیرند.
ما امروز، فرصت منحصر به فردی در مذاکرات مان با 3+3 داریم تا اینکه اقدامات اعتمادساز درازمدت و همچنین اینکه ترتیبات نظارتی و راستی آزمایی گسترده ای جهت اعطای تضمینات بیشتر مبنی بر اینکه برنامه هسته ای ایران برای همیشه انحصارا صلح آمیز باقی خواهد ماند، را اجرایی کنیم. برای از پیش رو برداشتن موانع تحقق این دستاورد تاریخی، ما می بایست به آینده نگاه کنیم. البته ما نمی توانیم و نبایست درس هایی که از تاریخ داشته ایم را نادیده بگیریم. درک اینکه چگونه مجموعه ای فرصت های از دست رفته با خیالبافی از دست رفت، اساسی است.
من مستقیما در مذاکرات مربوط به برنامه هسته ای از 2003 تا 2005 درگیر بودم، که در آن زمان تحت مدیریت رئیس جمهور کنونی ایران قرار داشت. بسیاری از خیالبافی ها و مواضع مخرب که امروز من شاهد آن هستم به طور ترسناکی آن چیزی که من آن روزها می دیدم را یادآور می شود. در تاریخ 23 مارس 2005، من در پاریس یک بسته پیشنهادی را به همتاهای اروپایی خودم ارائه نمودم. آن بسته شامل مجموعه ای اقدامات طراحی شده توسط دانشمندان مستقل غیرایرانی جهت تضمین اینکه برنامه هسته ای ما برای همیشه صلح آمیز باقی خواهد ماند، می شد.
پاسخی که ما دریافت کردیم، رد قاطع آن بود. با تحریک دولت بوش، همتاهای اروپایی ما درخواست کردند که ما حداقل تا سال 2015 از غنی سازی خودداری کنیم. اصرار واشنگتن بر غنی سازی صفر در ایران دقیقا نتیجه عکس داشت اما در بهم زدن گفتوگوها موفق بود.
اکنون که به سال 2015 نزدیک می شویم، نتیجه زیاده خواهی و گرفتاری های تحریم بسیار مبرهن است. ایران از 200 به در حدود 20،000 سانترفیوژ رسیده است. ظرفیت غنی سازی ما از 3.5 درصد به 20 درصد افزایش یافته است. و راکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک نیز یک سال تا راه اندازی فاصله دارد.
اکثر ناظران غربی علنا در مورد فرصت های از دست رفته مربوط به پیشنهاد سال 2005 من اظهار تاسف کردهاند. در واقع، سوء محاسبه غرب در آن زمان تا حدود زیادی مسئول آن چیزی است که ما امروز با آن مواجه هستیم. امروز، رئیس جمهور روحانی و من دوباره به میز مذاکرات بازگشته ایم و رویکرد ما تفاوتی نکرده است. متاسفانه، هنوز خیالبافی در برخی از طرف های مقابل وجود دارد. ما تمایل داریم که تضمین کنیم ماهیت برنامه هسته ای ما انحصارا صلح آمیز است. اما از پیشرفت های فنی و دانشمندان خودمان نخواهیم گذشت و نسبت به آنها تمسخر نخواهیم کرد. علاوه بر این عاقلانه نبوده و نفع نظام عدم اشاعه را نیز مورد توجه نخواهد داشت.
هیچ کس نمی تواند ساعت را به عقب بازگرداند. جانفشانی ها انجام شده است. توانمندی ها به طور وسیعی متفاوت است. دانش و تخصص به دست آمده است. هیچ کدام قابل فراموشی نیستند. فشار و تحریم نیز ناکارآمد بوده اند.
با توجه به اینکه ما به مقطعی رسیده ایم که می تواند معامله هسته ای موقت را به راه حل جامع تبدیل کند، من از همتایان خود می خواهم که در مقابل تمایل ما در پرداختن به نگرانی های مربوط به توانمندی های ما، نسبت به تقاضایمان برای حیثیت و احترام با درک برخورد کنند. بیش از همه، من از آنها می خواهم از اینکه خیالبافی ها اجازه پیدا کنند تا مسیر حرکت به سوی پایان بخشی به یک بحران غیرضرور و گشودن افق های جدید را خارج سازد، خودداری نمایند. اینچنین رویکردی نه تنها منتج به راه حل جامع در زمینه برنامه هسته ای خواهد شد، بلکه زمینه ارتقاء همکاری ها جهت اعاده ثبات منطقه ای و افزایش صلح و امنیت بین المللی را فراهم خواهد ساخت.