اين مرد به بهانه فروش پرايد سفيدرنگش 500ميليون تومان از دهها نفر كلاهبرداري كرد.اواخر خردادماه مردي به كلانتري 141تهران رفت و مدعي شد كه جوان كلاهبرداري به بهانه فروش يك خودروي پرايد، 11ميليون تومان پول او را به جيبزده و متواري شده است. اين مرد در تشريح ماجراي كلاهبرداري گفت: هنگام عبور از يكي از خيابانها چشمم به پرايد سفيد رنگي افتاد كه روي شيشه عقب آن آگهي فروش چسبانده شده بود.
ماشين سالم و تميز بود و با شمارهاي كه در آگهي درج شده بود، تماس گرفتم. مرد جواني گوشي را برداشت و گفت كه همان نزديكي است و ظرف چند دقيقه خودش را به من رساند. او ميگفت كه مهندس ناظر ساختمان است و ماشين را بهصورت مزايدهاي خريداري كرده است. وقتي قيمت ماشين را فهميدم، حسابي وسوسه شدم. مرد جوان ميگفت كه چون ماشين را ارزان خريده است، ميخواهد ارزانتر از قيمت بازار آن را بفروشد و براي همين حاضر است در ازاي 11ميليون تومان آن را در اختيارم قرار دهد.
شاكي ادامه داد: ميدانستم كه ارزش ماشين بيشتر از 11ميليون تومان است. اين بود كه تصميم گرفتم آن را بخرم. فروشنده ميگفت از آنجا كه ماشين را مزايدهاي خريداري كرده است، بايد همه مبلغ را به شركت مورد نظر پرداخت كند تا سند ماشين آزاد شود. براي همين از من خواست با خودم پول نقد بياورم تا كارهاي آزاد كردن سند را زودتر انجام دهد. روزي كه قرار بود به دفترخانه برويم، او با همان پرايد به سر قرار آمد و با هم به طرف دفترخانه حركت كرديم.
پيش از حركت وي از من خواست پشت فرمان بنشينم تا در طول مسير ماشين را امتحان كنم. او همه پولها را از من گرفت و داخل داشبورد ماشين گذاشت. وقتي به دفترخانه رسيديم، درحاليكه پولها داخل داشبورد بود، پياده شديم و به داخل دفترخانه كه در طبقه دوم يك ساختمان اداري بود، رفتيم. قرار بود پس از نوشتن قولنامه با هم به بانك برويم تا پول را بهحساب شركت فروشنده ماشين واريز كنيم.
هنوز لحظاتي از حضورمان در دفترخانه نگذشته بود كه مرد جوان گفت كه بايد از مدارك ماشين كپي بگيرد. درحاليكه سوئيچ ماشين در اختيار من بود، به وي شك نكردم و او براي گرفتن كپي از دفترخانه خارج شد اما ديگر برنگشت. دقايقي بعد وقتي از او خبري نشد، از دفترخانه خارج شدم و ديدم كه از خودروي پرايد خبري نيست. مرد كلاهبردار با استفاده از سوئيچ يدكي، ماشين را به همراه 11ميليون توماني كه داخل داشبورد بود برده و سر من كلاه گذاشته بود.
با شكايت اين مرد پرونده به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران فرستاده شد و در همان بررسيهاي اوليه مشخص شد كه مرد كلاهبردار پيش از اين نيز با همين شگرد از دهها نفر ديگر كلاهبرداري كرده است. در همه اين كلاهبرداريها وي با چسباندن آگهي فروش پشت شيشه پرايدش طعمههايش را شناسايي و نقشه خود را عملي كرده بود. بررسيها نشان ميداد كه اين مرد با پوشيدن لباسهاي شيك و همراه داشتن يك بيسيم خود را مهندس ناظر شركتهاي ساختمانسازي معتبر معرفي كرده و از اين طريق اعتماد طعمههايش را جلب ميكرد.
وي سپس همراه آنها راهي دفترخانه ميشد و به بهانه تهيه كپي از مدارك، مالباختهها را در دفترخانه رها كرده و ماشين و پولهاي داخل داشبورد را با كليد يدكي كه در اختيار داشت با خودش ميبرد.درحاليكه هيچيك از مالباختهها نتوانسته بودند شماره پلاك خودروي مرد كلاهبردار را بهخاطر بسپارند، تحقيقات براي دستگيري كلاهبردار حرفهاي ادامه يافت تا اينكه عصر 30خرداد، مأموران در جريان درگيري ميان 2نفر در جنوب غرب تهران قرار گرفتند و راهي آنجا شدند.
يكي از آنها راننده يك پرايد سفيد رنگ بود و ديگري مرد جواني بود كه ادعا ميكرد راننده پرايد يك كلاهبردار است. اين مرد به مأموران گفت: راننده پرايد چند روز پيش قرار بود خودروي خود را به دامادمان بفروشد و از آنجا كه من مكانيك هستم، همراه دامادمان رفتم تا از سالم بودن ماشين مطمئن شوم. زماني كه در دفترخانه بوديم تا قولنامه بنويسيم، اين مرد به بهانه پرداخت خلافي ماشين از آنجا خارج شد و ماشين را به همراه پولهاي دامادمان كه داخل داشبورد بود به سرقت برد. ما هم ماجرا را به پليس خبر داديم تا اينكه امروز زماني كه در حال عبور از خيابان بودم، بهصورت كاملا اتفاقي مرد كلاهبردار را با همان پرايد ديدم و با او درگير شدم تا اينكه پليس رسيد.
با دستگيري راننده پرايد مشخص شد كه او همان كلاهبردار تحت تعقيب است كه دهها نفر را به بهانه فروش پرايدش فريب داده بود. مأموران دريافتند كه او علي نام دارد و پيش از اين 9بار به اتهام كلاهبرداري، سرقت و جعل دستگير و راهي زندان شده است. سرهنگ احسانيفر، رئيس پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: بررسيها نشان ميدهد كه متهم به بهانه فروش پرايد سفيدرنگ خود تا حالا 500ميليون تومان از طعمههايش كلاهبرداري كرده است و شاكيان احتمالي ميتوانند براي شناسايي وي به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.