بارزترين اثر اين آزادسازي درفضاي اقتصادي كشور كاهش قيمت ارز و رشد شاخصهاي بورس بود.به گزارش همشهري، با وجود آنكه برخي هياهوي زيادي عليه آزادسازي قيمت محصولات پتروشيمي به راه انداختهاند اما ارزيابيها و اعداد و ارقام به وضوح نشان ميدهد آزادسازي قيمت محصولات پتروشيمي از سوي دولت فقط ظرف يك هفته آثار مثبتي از خود برجاي گذاشته است. در ادامه با ترسيم و سنجش فضاي اقتصاد سياسي بازار سرمايه به تشريح آثار مثبت6گانه آزادسازي قيمت محصولات پتروشيمي بهطور خلاصه ميپردازيم.
آمارها ميگويند حدود 50درصد از درآمدهاي غيرنفتي كشور حاصل صادرات محصولات پتروشيمي و ميعانات گازي است كه بخش مهمي از درآمدهاي ارزي كشور را تأمين ميكند. در طول چندماه گذشته كه مجادلات زيادي براي تزريق ارز حاصل از صادرات محصولات پتروشيمي به بازار بهوجود آمده بود، اكنون بهصورت خودكار ارز حاصل از فروش محصولات پتروشيمي در بورس كالا كه براساس مصوبات دولت با ارز آزاد فروخته ميشود به بازار تزريق ميشود و اين موضوع در كاهش قيمت ارز اثر مستقيم دارد؛ بهطوري كه اين موضوع هفته گذشته آثار خود را به وضوح نشان داد. به اين ترتيب كاهش قيمت ارز نخستين هديه اجراي سياست آزادسازي قيمت محصولات پتروشيمي در بورس كالا بود.
دومين اثر آزادسازي قيمت محصولات پتروشيمي ايجاد شفافيت در مبادله محصولات پتروشيمي در بورس كالا و جلوگيري از رانت است، اكنون اين محصولات با نرخ شناور فروخته ميشود. فروش اين محصولات به قيمت آزاد نقش اساسي در جلوگيري از رانت و تشكيل بازار سياه براي دلالاني كه ازتفاوت قيمت ارز مبادلهاي و آزاد استفاده ميكردند، دارد.
سومين اثر مثبت اجراي سياست آزادسازي قيمت محصولات پتروشيمي افزايش شاخصهاي بورس بود. آمارها به خوبي گوياي آن است كه ظرف هفته گذشته شركتهاي پتروشيمي كه اكنون اميدواري نسبت به آينده سودآوري آنها افزايش يافته بيشترين نقش را در صعود شاخص بورس داشتندو هفته گذشته در مجموع نزديك به 650واحد شاخص بورس رابالا كشيدند.
نساجي، پلاستيك يا پتروشيمي
هنوز ارزيابيهاي دقيق تري درباره آثار مثبت آزادسازي قيمت محصولات پتروشيمي به لحاظ آماري انجام نشده است اما كارشناسان برآورد ميكنند آثار مثبت اين آزادسازي به همين جا ختم نميشود. اگرچه فعالان صنعت نساجي، لاستيك و پلاستيك كه توليدشان وابسته به صنعت پتروشيمي است از اين آزادسازي گلايه دارند اما آمارها نشان ميدهد صنعت پتروشيمي كه در مجموع 50درصد درآمدهاي ارزي غيرنفتي كشور را تأمين ميكند. و از مزيت نسبي برخوردار است، در مقابل صنعت نساجي كه نقش بسيار كمتري در توليد ناخالص داخلي دارد نه از مزيت نسبي برخوردار است و نه سودآور است يا صنعت لاستيك و پلاستيك از اولويت بسيار كمتري در مقابل پتروشيمي به لحاظ تأمين مالي و اقتصادي كشور برخوردار است.