كُنيچيوا (همان سلام خودمان)
همانطور كه ميداني، چشمباداميهاي كشور ما، عاشق بيسبال هستند و حالشان از هر چه فوتبال و فوتباليست است، بههم ميخورد. اما فوتبال، محبوبترين ورزش دنياست و ما در اين ورزش، هيچ حرفي براي گفتن نداريم؛ رتبهي تيم فوتبال ما بين كشورهاي ديگر، 66 است و اين براي كشوري صنعتي مثل ما يعني فاجعه!
ايكيوسان عزيز، با زبان خوش ميگويم كه اگر براي بهبود وضعيت فوتبال ما فكري كردي، كه هيچ! اما اگر از آن كلهي پوكت، بخاري بلند نشد، ميدهم ابروهايت را هم مثل كلهي كچلت، بتراشند و تا آخرعمر مجبورت ميكنم تا حياط همهي مدرسههاي ژاپن را جارو بزني.
دوستدار تو. پادشاه مهربان كشور چشمباداميها
ایکیوسان، بعد از خواندن نامهی پادشاه، گوشهای نشست و دنگودنگ فکر کرد. بعد یکهو با صدای بلند گفت:
فهمیدم. کارتون! کارتون فوتبالیستها!
از شنيدن اين پيشنهاد، پادشاه دستور تراشيدن ابروهاي ايكيوسان را صادر كرد. چون به نظر او:
1. با ساختن انیمیشن فوتبالیستها، آن هم با شخصيتهای غیرواقعی كه همه نقاشي هستند، نميشود اوضاع فوتبال واقعي یک مملکت را درست كرد.
2. بچهها عاشق کارتون هستند، قبول. اما فوتباليستها كه بچه نيستند و کارتون نگاه نمیکنند.
3....
اما ایکیوسان هی روی حرف خودش پافشاری کرد. البته او یک دلیل محکم داشت و آن هم این بود:
«یک انیمیشن خوب، میتواند همهی بچهها را به فوتبال علاقهمند کند و همین بچهها، یک روز به تنها ورزشی که فکر میکنند، بازی فوتبال خواهد بود.»
خلاصه پادشاه بهخاطر خواهش و تمناهاي ايكيوسان، دلش به حال او سوخت و به او يك فرصت داد. آخر از اعتماد به نفس او خيلي خوشش آمده بود. ايكيوسان هم براي ساخت اين كارتون، يك آگهي بلندبالا در روزنامه چاپ كرد و يك تيم حرفهاي را براي ساخت كارتون فوتباليستها دور هم جمع کرد.
آگهي ايكيوساني:
براي ساختن يك انيميشن، به اين افراد نيازمندم:
پيشتوليد:
- كسي كه فيلمنامه بنويسد.
- طراحي كه بتواند شخصيتها را طراحي كند.
- هنرمندي كه طراحي زمينهي كارتون را بهعهده بگيرد.
- كسي كه نقاشي استوريبرد يا همان فيلمنامهي مصور را بكشد. چیزی شبیه کتابهای کمیکاستریپ خودمان.
توليد:
- هنرمنداني كه بتوانند در متحركسازي شخصيتها كمك كنند.
- كسي كه نقاشيها را رنگ كند.
- صحنهپردازي و زمانبندي حركت شخصيتها را بلد باشد
پس از توليد
- اسكن نقاشيها را بلد باشد
- تركيب نقاشيها و فيلمبرداري
- صداگذاري و تدوين بداند
سوباسا زنده ميشود
همهي كساني كه جذب گروه سازندهي انيميشن فوتباليستها شدند، در رشتهي انيميشن يا پويانمايي درس نخوانده بودند. مثلاً بعضي از آنها، نقاش، گرافيست، نويسنده و يا حتي موسیقیدان بودند. اما كسانی كه تحصیلاتشان در این رشته بود، ميتوانستند علاوه بر انجام كار در بخشهاي مختلف، مديريت و رهبري گروه را هم بهعهده بگيرد. مثلاً كارگردان يا تهيهكنندهی کارتون بشوند و نقش مهمتری در ساخت یک کارتون انیمیشن داشته باشند.
اول، مرحلهی پیشتولید شروع شد و فیلمنامه نویسان، کلی با هم جلسه گذاشتند و فیلمنامهی کارتون فوتبالیستها را نوشتند. اسم شخصیت اول، سوباسا شد. کسی که از کودکی عاشق فوتبال بود و حتی یک بار، توپ فوتبال، جانش را هم نجات داده بود. سوباسا، برای بهتر شدن، هر روز و هر روز تلاش میکند و همین تلاش هم او را به یکی از بهترین فوتبالیستهای نوجوان ژاپن تبدیل میکند.
کلی نقاش هم تصویر سوباسا را میکشند و در آخر همین طرح، تأیید میشود.مرحلهي توليد و پس از توليد هم با برنامه پيش ميرود.
هنر مشتم!
كار به اين راحتيها هم نيست. براي نمايش يك ثانيه از يك انيميشن، بايد چيزي حدود 24 تصوير كشيد و آنها را در كنار هم گذاشت تا حركت را حس كرد.
البته در انيميشن سهبعدي، ميتوان از نرمافزارهاي كامپيوتري استفاده كرد كه كار را راحتتر كردهاند. در اين نرمافزارها، ابتدا و انتهاي يك حركت را مشخص ميكنند و نرمافزار، خودش حركتهاي مياني آن را به تصوير ميكشد.
خلاصه اينكه در يك تيم انيميشن، تنها علاقهمندان به نقاشي و گرافيك دور هم جمع نميشوند. حتي دوستداران نرمافزارهاي كامپيوتري هم در ساخت يك كارتون، اثرگذارند.
از تخيل تا واقعيت
انيميشن، هنري جادويي است كه ميتواند تخيل خالق خود را به شكلي جذاب و ديدني، به ديگران نشان دهد تا همه از تماشاي آن لذت ببرند.
بهعنوان مثال، عوامل مختلفي فوتبال ژاپن را رشد داد، اما بسياري معتقدند پخش كارتون فوتباليستها، اثر حيرتانگيزي روي فوتبال اين كشور گذاشت. بد نيست بدانيد پس از پخش اين سريال، تيم فوتبال ژاپن در ردهبندي فدراسيون جهاني فوتبال (FIFA) حتي رتبهي نهم جهان را هم (در سال 1998) تجربه كرد.
ايسامو ايماکا، کارگردان مجموعهي فوتباليستها دربارهي ساخت اين كارتون چنين گفته: «ورزش فوتبال عشق بزرگ زندگي من بوده است. مجموعه فوتباليستها اداي دين من به تمام بچه هايي است که با اين عشق و رؤيا زندگي کردند و بزرگ شدند.»
سالهاست هنرمندان، به قدرت انيميشن پي بردهاند و سعي ميكنند از آن استفاده كنند. مثلاً بسياري از فيلمهاي موفق اين روزهاي سينماي جهان، با جادوي انيميشن آميخته شده و هزاران كار نشدني را، شدني كرده است. بهعنوان نمونه، ميتوان به فيلم «زندگي پاي»، اثر انگ لی اشاره كرد كه در بخش اعظم جلوههاي ويژهي آن، مثل حضور ببر بنگال در قايق نجات، از هنر انيميشن استفاده شده است.
هنرمندان ايراني هم براي آشنايي مخاطبانشان با فرهنگ و هنر كهن ايراني، دست به دامن انيميشن شدهاند. از جمله نمونههاي موفق، ميتوان به مجموعهي «شكرستان» اشاره كرد.
شكرستان، كارگردان: بابك نظري
بز زنگولهپا، اولين كارتون جهان
بيش از يك دهه است كه ساخت انيميشن در كشور خودمان هم رونق پيدا كرده. سريال بامزهي شكرستان، فيلم انيميشن تهران 1500، كارتون ميچكا، و ديگر كارتونها و سريالهاي موفقي كه اين روزها از شبكههاي مختلف سيما، بهخصوص شبكهي پويا پخش ميشوند و بچهها هم از ديدن آنها لذت ميبرند، حاصل كار هنرمندان همميهن ماست.
ميچكا، كارگردان: عليرضا صالحي
البته ما به بهانهي كارتون فوتباليستها، كمي دربارهي انيميشن دوبعدي به شما اطلاعات داديم، اما بد نيست بدانيد براي خلق يك انيميشن، از تكنيكهاي ديگري هم استفاده ميكنند. تكنيكهايي مثل سهبعدي (ميچكا-علیرضا صالحی)، كات اوت (شكرستان-بابك نظري)، خميري (برهي ناقلا-ریچارد گولِژوفسکی)، نقاشي روي شيشه(پيرمرد و دريا-الکساندر پتروف) و ...
راستي، شايد بد نباشد بدانيد بعضيها معتقدند اولين نمونهي پويانمايي، مربوط به جامي است كه در شهر سوخته، در كشور خودمان پيدا شده است.
قدم به قدم تا رسيدن به كارتون
بازار كار رشتهي پويانمايي
1. فعاليت در شركتهاي ساخت انيميشن
2. فعاليت در شركتهاي فيلمسازي و جلوههاي ويژه
3. فعاليت در شركتهاي تبليغاتي براي ساخت آگهيهاي تلويزيوني
4. تدريس در رشتهي پويانمايي
آزمون علاقه
- از آقاي مهندس عليرضا عيسائي تفرشي، تهيهكنندهي انيميشن، تشكر ميكنيم كه ما را در تهيهي مطالب ياري كردند.