رژيم صهيونيستي اهداف علني خود از اين حملات را اينگونه اعلام كرده: نخستين هدف تخريب 14تا 15تونلي است كه از شمال تا جنوب نوار غزه ادامه دارد و به داخل اراضي اشغالي ميرسد؛ دوم تخريب سكوهاي پرتاب موشك در نوارغزه؛ سوم، تضعيف قدرت حماس از نظر مالي و سياسي و امنيتي، زيرا حماس از طريق مصالحه با فتح دولت را واگذار كرد و در حال حاضر موقعيت جنبش مقاومت را دارد تا دولت. در 11روز گذشته هيچ امكاناتي از نظر مواد غذايي و دارويي وارد نوار غزه نشده و آب و برق شهرهاي اين منطقه هم قطع شده و وضعيت بيمارستانها كاملا بد است. اسرائيل اميدوار است از اين طريق پايگاه اجتماعي حماس را تضعيف كند و مردم را عليه آن بشوراند.
اما علاوه بر اين اهداف علني، اهداف پنهاني ديگري هم هست كه رژيم صهيونيستي اشارهاي به آنها نميكند. در حال حاضر 2محور و اردوگاه در منطقه درگيرند و اسرائيليها منتظرند تا ببينند كدام اردوگاه قويتر ظاهر خواهد شد و آنگاه براساس نتايج اين مناقشات سياسي تصميم خواهند گرفت كه حمله زميني را گسترش بخشند و سراسر نوار غزه را هدف حملات خود قرار دهند.
اردوگاه نخست به رهبري عربستان سعودي، مصر و حكومت خودگردان به رهبري محمود عباس و اردوگاه دوم عبارت است از قطر و تركيه و حماس. همزمان با جنگ غزه، اين دو محور هم از نظر سياسي با هم درگيرند.
اكنون رفتوآمدهاي زيادي در قاهره، دوحه و استانبول جريان دارد. اسرائيليها منتظرند تا اگر اردوگاه تركيه و قطر غالب شود حملات را ادامه دهند و به نفع مصر و عربستان حركت كنند اما اگر اردوگاه مصر و عربستان پيش رفت و آتشبس اعلام شد، براي تقويت محور اين دو كشور، اسرائيل سريعا حملات خود را متوقف خواهد كرد؛ خاصه اينكه اسرائيل سقف زماني 10 روزهاي هم براي حملات زميني خود تعيين كرده تا روزنهاي را براي توقف حملات و عقبنشيني باز گذارد.
اما بهنظر ميرسد كه اسرائيليها بيش از همهچيز، بهدنبال آن هستند تا جديت حماس را درباره ميزان ايستادگي در برابر حملات هوايي، زميني و دريايي بسنجد. اگر اسرائيليها احساس كنند كه ميزان خسارتها و تلفاتشان افزايش مييابد به حملات هوايي ادامه خواهند داد و حملات زميني را متوقف خواهند كرد.