ممكن است محصولات فرهنگي، فيلمها و سريالها، سابقه اختلافات همسران در ميان اقوام و دوستان، اختلافات بين پدر و مادر در خانه، منفيبافي بعضي از متاهلين درباره زندگي مشترك و... باعث حالتي از اضطراب و ترس در شما شده باشد. اين ترس گاه تا جايي پيش ميرود كه افراد ترجيح ميدهند بهخاطر نپذيرفتن ريسك ازدواج به كلي صورتمسئله را پاك كرده و از ازدواج فراري شوند. حقيقت اين است كه ازدواج هم مانند هركار بزرگ ديگري در زندگي با ريسك همراه است.
اما واقعيت ديگري هم در كنار اين حقيقت وجود دارد كه اگر انسان در زندگي ريسك نكند تبديل به موجودي ضعيف و دونهمت خواهد شد كه هيچ پيشرفت و تحولي را تجربه نخواهد كرد. اما ميشود با استفاده از كمك مشاوران، تحقيق و دقت و بهكار بستن اصول صحيح انتخاب همسر تا جاي ممكن ريسك شكست در ازدواج را پايين آورد. كافي است به جاي پاككردن صورتمسئله، به دور از هيجان و احساس، اصول صحيح انتخاب همسر را با كمك مشاوراني امين و كاركشته بهكار بگيريد.
قديمترها اوضاع جور ديگري بود. دخترها انگار خانم خانهبودن را زودتر ياد ميگرفتند و پسرها انگار زودتر مرد خانه ميشدند. رؤياي كودكي بچهها عروس و دامادشدن بود اما حالا يك جاي كار ميلنگد. دامادشدن و عروسشدن ديگر آن شوكت گذشته را براي بعضيهاندارد. حالا خيلي از دخترها و پسرها هستند كه در اين دو راهي كه ازدواج بكنند يا نه، ميمانند و گاهي آنقدر فكر ميكنند و از تصميم گرفتن فرار ميكنند كه فرصتهايشان از دست ميرود و ديگر زماني براي انتخاب درست نميماند. اما چگونه ميتوان بر اين ترديد و دودليها غلبه كرد و ازدواجي خوب و موفق داشت؟
گذشتهها گذشته
تجربيات تلخ گذشته اثر فراواني بر نوع نگاه ما به مسائل ميگذارد. كساني كه تجربه اقدامي ناموفق براي ازدواج دارند در ارتباطهاي بعدي خود دچار وسواس و ترديد در انتخاب ميشوند و ترس از تكرار گذشته هر لحظه با آنان همراه ميشود. گذشتهها را فراموش كنيد. اينكه در اقدام قبلي شما براي ازدواج اتفاقات تلخي رخ داده دليلي بر بهوجود آمدن مشكلات در آينده شما نيست. اينطور به مسئله نگاه كنيد كه حالا شما تجربه بيشتري نسبت به قبل داريد و حالا با تجربه و دقت بيشتر و به دور از احساسات ميتوانيد انتخاب بهتري داشته باشيد.
شما هر روز پيرتر ميشويد
ازدواج يك فرايند احساسي و منطقي است؛ يعني فرايندي كه طي آن احساس و هيجان بايد در كنار منطق و تعقل قرار گيرد تا اتفاق مباركي به نام ازدواج شكل بگيرد. در سنين جواني، يعني حدود 20تا 28سالگي احساسات و هيجانات بهخوبي نقش خود را ايفا ميكنند و كافي است با چاشني عقل و تدبير همراه شوند تا فرد را براي ازدواجي موفق آماده كنند. اما با بالاتر رفتن سن، كمكم هيجان و احساس اوليهاي كه بهعنوان موتور محرك در ازدواج عمل ميكند كم ميشود و اين اول داستان ترس و ترديد و ايرادهاي بنياسرائيلي براي ازدواج است. اگر شما در سنين 20تا 28 هستيد به شما توصيه ميكنيم كه از اين دوران طلايي استفاده كنيدو اگر اين فرصت براي شما از دست رفته كافي است با بينش پيداكردن نسبت بهدليل ترديدها و ترسهايتان در مورد ازدواج، سعي كنيد بر آنها غلبه كنيد.
وابستگي به خانواده
خيلي اوقات وابستگي بيش از اندازه به پدر و مادر هم ميتواند يكي از دلايل ترديد براي مستقلشدن باشد. در اينگونه خانوادهها فرزندان از ترس اينكه مبادا با ازدواج كردن از خانواده خود دور شوند و نتوانند آنطور كه بايد در كنار آنها باشند نسبت به اصل مسئله ازدواج دچار ترديد ميشوند. اين در حالي است كه در يك ازدواج عاقلانه، عاشقانه و موفق شما نهتنها يكي از افراد خانواده را كم نميكنيد بلكه فرد جديدي را بهعنوان عروس يا داماد وارد خانواده ميكنيد كه ميتواند باعث شادي، نشاط و صميميت خانواده شما شود. شايد ميزان و زماني كه شما كنار خانواده خود هستيد كمتر شده باشد اما وقتي همان زمان كمتر با كيفيت بيشتر و بهتري همراه باشد حتما انرژي بيشتري به شما ميدهد. در اينجا هم مانند نكات قبلي شما بايد به جاي پاككردن صورتمسئله، انتخابي آگاهانه و منطقي داشته باشيد و حواستان باشد كه فردي را به همسري برگزينيد كه زاويه نگاهي نزديك به شما در رابطه با خانواده داشته باشد.
سخت نگيريد
بالاخره آخرين دليلي كه باعث ترديد و دودلي نسبت به ازدواج در ميان نسل جوان ميشود سختگيريها و چشم و همچشمي و آداب و رسوم دست و پاگيري است كه باعث هزينههاي سنگين در ميان خانوادهها ميشود. اين سختگيريها چه در تدارك و تهيه جهيزيه باشد، چه در سختگيري نسبت به تالار، آتليه و مدلهاي رنگارنگ غذاي وليمه و... بيش از هر چيز باعث ترديد و ترس جوانان در خانواده دختران و پسران ميشود. در اين زمينه هم براي جلوگيري از هزينههاي بالا و مشكلات مالي ناشي از آن بهترين راه توافق ميان دختر و پسر است. شما ميتوانيد با توافق هم بسياري از هزينههاي بيهوده را در ابتداي ازدواج حذف كرده و حتي از اين راه مبالغي را پسانداز كرده يا صرف امور مهمي مانند تهيه خانه و اتومبيل كنيد. باور كنيد فقط كافي است سخت نگيريد.
چيزهايي كه بايد باشند
هدفهاي كوتاهمدت و بلندمدت خودتان را كه مشخص كرديد حالا ميتوانيد براي آينده برنامهريزي كنيد؛ اينكه در چه رشتهاي تحصيل كنيد يا ادامه تحصيل بدهيد، اينكه چه شغلي را انتخاب كنيد، چقدر درآمد داشته باشيد و اين درآمد را از چه راهي بهدست بياوريد يكي از قدمهاي مهم ديگري است كه براي غلبه بر ترديد و ترس از ازدواج بايد برداريد. به هر حال شما از خودتان انتظار داريد شغلي داشته باشيد و دست از سر پولتوجيبيهاي پدرتان برداريد. انتخاب شغل مناسب و درآمد پايدار تا حدود زيادي ميتواند ترسهاي شما را از زندگي مشترك و تشكيل خانواده كم كند.
ولي هميشه همه چيز خوب پيش نميرود. از طرفي نميشود ازدواج را تا زماني كه يك شغل پردرآمد و دائم پيدا كنيد عقب بيندازيد. كافي است نگاهي به اطرافيانتان بيندازيد. تقريبا همه آنها در اول زندگي از پدر و مادرشان كمك گرفتهاند. پس شما هم نگران نباشيد. فقط كافي است اراده كافي داشته باشيد تا پس از ازدواج جديتر وارد بازار كار شويد و بعد از مدت كوتاهي روي پاي خودتان بايستيد. اما اگر شغل مناسب و درآمد قابلقبولي داريد و باز هم براي تصميمگيري در ازدواج دچار ترديد هستيد بايد ريشههاي اين ترديد و ترس را در خودتان جستوجو كنيد.
شايد تصور شما از زندگي مشترك و هزينههاي آن اشتباه باشد. خوب است با تعداد زيادي از دوستان متاهل خود درباره هزينههاي يك زندگي مشترك معقول حرف بزنيد و از حرفهاي همه آنها با هم نتيجه بگيريد. خيليها دلشان ميخواهد از شرايط بعد از ازدواج ناله كنند درحاليكه خودشان ازدواج كردهاند و زندگي خوبي هم دارند. معتقد باشيد كه شما ميتوانيد در هر شرايطي زندگي خود را بچرخانيد. حتما ديدهايد آدمهايي را كه بعد از ازدواجشان به مشكلات مالي برخوردهاند يا حتي ورشكسته شدهاند اما با كمي جرأت و جسارت و توكل و همكاري به خوبي از عهده آن برآمدهاند و تسليم شرايط نشدهاند.
درهرحال وضعيت مالي ايدهآل و آرزوها و آمالهاي غيرقابل دسترس و بزرگ، فقط شما را از زندگي عقب مياندازد و سالهاي جوانيتان را حيف ميكند. علاوه بر اينكه ميشود ازدواج كرد و باز هم به بهتر كردن روزبهروز شرايط مالي فكر كرد و براي آن برنامهايدرست داشت. اين وعده خدا در قرآن است كه حتي جوانان فقير را هم به واسطه ازدواج غني ميكند.
تعهد لولو نيست
در سالهاي گذشته ترويج روابط آزاد بين دختران و پسران در جامعه باعث شكلگيري رابطههاي كوتاهمدت و بدون تعهد شده است. تبليغات منفي و اثر فرهنگي سريالها، فيلمها و رمانهاي خارجي هم مزيد بر علت و باعث رواج گونهاي از سبك زندگي لذتجويانه و غيرمتعهدانه شده است، بهگونهاي كه بعضي از جوانان حتي از سپردن كوچكترين تعهدها هم فراري هستند.
در چنين فضايي است كه پذيرفتن ازدواج كه يكي از بزرگترين تعهدات زندگي و نيازمند پايبندي بالاي دو طرف در زندگي مشترك است باعث ترس ميشود. طبيعي است كه براي رسيدن به لذتها و آرامشي كه در يك ازدواج موفق و رضايتمندانه بهوجود ميآيد بعضي از آزاديهاي شما هم محدود خواهد شد و شما بايد نسبت به زندگي زناشويي و ملزومات آن متعهد شويد.
مسير طبيعي خلقت زن و مرد توسط خداوند مسيري است كه با ازدواج و قرار گرفتن زن و مرد در كنار يكديگر به مقصود ميرسد. خدا در قرآن ميفرمايد: زن و مرد را آفريديم تا در كنار هم به آرامش برسند. تحقيقات روانشناسان هم نشان ميدهد تعداد افراد متاهلي كه از زندگي خود راضي هستند و زندگي خوبي دارند بسيار بيشتر از افراد مجردي است كه احساس رضايت از زندگي دارند. آنها افراد سرزنده و با نشاطتري نسبت به مجردها هستند.
پس اگر ميخواهيد از آرامش سرشار زندگي مشترك بهرهمند شويد و لذت بوسههاي فرزندانتان را بر گونهتان احساس كنيد بايد زير بار تعهد و پايبندي به ازدواج برويد. قبول كنيد كه اين تعهد بيشتر از هر چيزي باعث بزرگ شدن و رشد عقلي و فكري خودتان ميشود، آنقدر كه ممكن است چند سال بعد از ازدواج از عكسالعملهاي عاقلانه و بزرگشدن و صبور شدن خودتان تعجب هم بكنيد! نترسيد، تعهد لولو نيست.