يكي از اين دستگاهها قفسه سينهاش را از هوا پر و خالي ميكند. پرستاران شيفت به شيفت ميآيند و ميروند و انواع داروها را به سرم او تزريق ميكنند ولي خبري از بهبود نيست. در مرگ مغزي، خونرساني به مغز متوقف شده و اكسيژن به مغز نميرسد؛ در نتيجه مغز دچار تخريب غيرقابل برگشت ميشود. با اين حال اعضاي ديگر از جمله قلب و كبد و كليهها هنوز داراي عملكرد هستند اما بهتدريج و طي چند روز آينده پس از مرگ مغزي آنها نيز از كار خواهند افتاد مگر با يك تصميم شجاعانه و سرشار از فداكاري.
فردي كه تا ديروز صدايش را ميشنيديد روبهرويتان دراز كشيده و هيچ تكاني نميخورد اما اين پايان راه او نيست. اعضاي بدن او كه به همت تكنولوژي كار ميكنند ميتواند زندگي آدمهايي را كه بينبودن و نبودن بهسرميبرند تغيير دهد.آمارها نشان ميدهد كه از ميان 5 تا 8هزار مرگ مغزي كه در كشور رخ ميدهد فقط 655مورد به اهدا ميرسد درحاليكه انتظار ميرود 2هزار و 500تا 4هزار خانواده تصميم به اهداي عضو عزيزشان بگيرند.
با هزار اميد و آرزو اگر انتظارها برآورده ميشد فقط با 20درصد مرگ مغزيها ميشد همه اعضاي مورد نياز براي پيوند 25هزار بيمار را تأمين كنيم. آمارها كاري آسان و شدني را نويد ميدهند ولي در عمل فاصله بسيار زيادي با واقعيت داريم. تعداد افرادي كه در بحران، غم و استيصال تصميمي آگاهانه بگيرند كم است. اين آمار بسيار پايين بهدليل كمبود امكانات و تكنولوژي و نداشتن روحيه ايثارگري بين مردم نيست بلكه دليل اصلي آن ضعف فرهنگسازي است؛ يعني براي اينكه مردم نوعدوستي خود را بروز دهند بايد فرهنگ اعتمادسازي درآنها نهادينه شود و موضوع مرگ مغزي در اذهان مردم به درستي تبيين شود.
جداي از خانوادههايي كه توان عبور از بحران و تصميمگيري سريع را ندارند، هماهنگ نبودن بيمارستانها نيز مشكل ديگري است كه عمل پيوند عضو را با چالش جدي مواجه كرده است. هماكنون سيستم جامع و هماهنگي در همه بيمارستانهاي كشور وجود ندارد تا ضمن اطلاع از وجود بيمار مرگ مغزي، كارشناسان هماهنگكننده به بيمارستانها اعزام شوند. اين مشكل در بيمارستانهاي شهرهاي بزرگ كمتر خود را نشان ميدهد.
از ديگر مشكلات اهداي عضو در ايران ضعف قوانين در حمايت از خانواده اهداكننده عضو است. در بيشتر كشورها هزينههاي درمان بيمار مرگ مغزي شده توسط بيمهها پرداخت ميشود ولي در ايران بيمهها به تعهدات خود پايبند نيستند، هر چند بيمهها در حمايت از بيماراني كه عضو جديد را دريافت كردهاند نيز كوتاهي ميكنند. بخش عمدهاي از هزينههاي پيوند اعضا توسط گيرنده عضو پرداخت ميشود و اين در حالي است كه پيوند عضو از گرانترين جراحيها بهحساب ميآيد.