دكتر يونس شكرخواه سردبير همشهري آنلاين به عنوان اولين سخنران آيين نكوداشت فريدون صديقي ، با خطاب قرار دادن استاد صديقي تحت عنوان «فريدون»، قامت صميميت و يكرنگي خود با صديقي را ابراز كرد و گفت: "هر دوست فرصت كشف يك جهان را به انسان ميدهد. وقتي با فريدون مواجه ميشوي حس و رابطه و درك و فهم به گونهاي ديگر و به شيوهاي عميق شكل ميگيرد. خيلي خوشحالم كاشف دنيايي بودم كه تا امروز نه به مرزهايش رسيدهام و نه همه جوانبش را تشخيص دادهام".
شكرخواه افزود: "فريدون خيلي چيزها به من ياد داده؛ ممكن است تكنيك و روزنامهنگاري و متن؛ هرم وارونه و نشسته و ... را خيلي كم از او ياد گرفته باشم اما اصليترين چيزي كه از فريدون ياد گرفتم اين بود كه ميشود بدترين دشمنانت را به بهترين دوستانت تبديل كني؛ به من ياد داد كه با يك گل به وجد نيا ... در باغ راه برو".
دكتر شكرخواه با لحظاتي مكث در ميان سخنانش، ادامه داد: " به من ياد داد كه به هر كسي نزديك ميشوي، فكر كن او مادر، برادر و خواهر خودت است (مكث و بغض) ...؛ ما خيلي وقتها با هم خنديديم و خيلي وقتها با هم گريه كرديم ولي هميشه وجه مشتركمان اين بود كه غم را در جا دفن كنيم و اگر هنوز لبخند داريم با خود براي ديگران ببريم. من شاگرد خوبي نبودم اما از او ياد گرفتم".
وي افزود: "آقاي صديقي با واژهها زندگي ميكند و واقعيترين كلمات را به كار ميبرد و عادت دارد سينمايي به زمين و آسمان نگاه كند. زندگي براي فريدون عين سينماست؛ به سكوت و صدا نياز دارد، ميزانسن را بايد بچيند وگر نه اصلا ورود نميكند؛ به نور و حركت توجه دارد. صدايش گاهي اوقات بي اختيار ميلرزد؛ گاهي تماس تلفني ميگيرد و ميگويد ميخواهم يك شعر برايت بخوانم؛ آن قدر هم كودك است كه صبر و حوصله ندارد كه آن را براي خودش نگه دارد و ميخواهد حتما تقسيم كند انرا و با ديگران شريك شود".
سردبير همشهري آنلاين در آخرين وصفي كه از استاد فريدون صديقي در اين آيين نكوداشت مطرح كرد، چنين گفت: "ما روزنامه نگاريم و سختي شروع در نوشتن را ميشناسيم و ميدانيم سطرها و واژههاي اول بسيار مهم هستند؛ اما اين مرد هميشه به سطور آخر فكر ميكند كه چطور تأثيرگذار باشند و خير، دوستي، مهر، مهرورزي، خواستن و عشق را كه تنها سرمايهاش است و هميشه در دستان بي دريغش است، را به مخاطبانش عرضه كند. بايد بخاطر همه اينها از فريدون سپاسگزار باشم، شانهات را ميبوسم و تا آخر مثل روز اول بيدريغ دوستت دارم".
در ادامه اين مراسم كه بازار تشخيص دكتر بودن يا دكتر نبودن حضار توسط مجري برنامه گرم شده بود، از جلال خوش چهره روزنامهنگار پيشكسوت براي دقايقي صحبت فراخور اين آيين نكوداشت دعوت شد؛ البته با عنوان «دكتر جلال خوش چهره»؛ كه در ادامه نيز خوش چهره با تأكيد بر اينكه دكتر نيست، گفت: شاگرد آقاي صديقي، آقاي يونس شكرخواه، آقاي نمكدوست و استاد فرقاني هستم. آنها كه قدري دور هستند، دلشان بسوزد كه من همچنان شاگردي استاد صديقي را ميكنم.
خوش چهره افزود: «همكاري با استاد صديقي به من آموخت كه همچنان شاگرد باشم و سلوك اخلاقي يك روزنامهنگار شش دانگ را داشته باشم. شاگردي صديقي و شكرخواه و ... به من آموخت كه كار در مطبوعات فقط اين نيست كه وارد تحريريه شوي و مسئوليت بگيري و مدعي باشي بلكه براي اين كار بايد از سرباز صفري شروع كرد. استاد صديقي برايم الگو شد و سعي ميكنم اين الگو را براي بقيه ياران خود در مطبوعات تبليغ كنم».
وي ادامه داد: از صديقي آموختم كه بايد مداوم خواند و روزنامهنگار مولف شد. فريدون همچنان روزنامهنگار شش دانگ است؛ نه چپ و نه راست؛ كار حرفهاي خود را پيش ميبرد؛ در كنار تئوري به شكل تجربي نيز به ما آموخت و ايرادهايمان را صادقانه گوشزد كرد و تا امروز منيتي در او نديدم كما اينكه در بقيه دوستان و استادان خود هم نديدم.
جلال خوش چهره به عنوان بخش پاياني سخنانش گفت: «اگر استاد صديقي و تجربهها و راهنماييهاي او نبود، همشهري محله به عنوان يك تجربه بكر در فضاي مطبوعاتي كشور ادامه پيدا نميكرد. استاد متشكرم و سپاسگزاريم كه شاگردت هستيم».
طبق اين گزارش، دكتر محمدمهدي فرقاني عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبائي نيز فريدون صديقي را يك اسوه دانست و گفت: سخن گفتن درباره فريدون كاري سهل و ممتنع است؛ سهل از اين جهت كه چهار دهه با همديگر زندگي و كار كرديم، غصه خورديم، خنديديم، حرص خورديم و با هم با ديگران دعوا كرديم و همه فرازها و فرودها را طي كرديم. هنوز هم هر وقت هر كدام از ما دلمان ميگيرد، با يك تماس تلفني دنياي مان را عوض ميكنيم.
وي با بيان اينكه فريدون صديقي يك روزنامهنگار حرفهاي چند وجهي است، خاطرنشان كرد: همه ويژگيهاي روزنامهنگار حرفهاي چند وجهي اعم از قلم، خلاقيت، قدرت نوشتن، تشخيص و درك، شناخت و آگاهي، تشخيص نياز مخاطب و پاسخگويي به اين نياز را در عملكرد فريدون ميبينم اما بخش پنهان فريدون صديقي، شخصيت، منش و تباري است كه فريدون بوجود آورده، حفظ كرده و به نسلهاي بعد از خود منتقل كرده است.
فرقاني تأكيد كرد: فريدون نمونه مدارا، رواداري، نرمش و انعطاف است، حتي با مخالفان خود. چيزي كه امروز در همه عرصهها خيلي نياز داريم نرم زبان بودن است. بخشي از مشكلات امروز ناشي از زبان تند و نيشداري است كه همه ما در همه حوزهها اعم از سياست و رسانه بكار ميبريم. اكنون بيش از هر زمان ديگري به زبان نرم و همدلانه نياز داريم كه بايد اين زبان را از فريدون بياموزيم؛ چه در روابط حرفهاي و چه در دوستي با ديگران.
اين گزارش ميافزايد: عباس ياري از ديگر همكاران فريدون صديقي نيز با اشاره به ويژگي استاد صديقي كه همواره يار و ياور دوستانش است، نقش صديقي در شكل گيري انجمن منتقدان سينمايي را بسيار پر رنگ عنوان كرد و گفت: آقاي صديقي در اخلاق و رفتار و در فرهنگ كلامي و نوشتاري، انساني دوستداشتني است.
دكتر حسن نمكدوست تهراني نيز در ادامه اين مراسم، با بيان اينكه روزنامهنگاري ايران فرصت تجربه كردن ممتد را نداشته است، گفت: فريدون يكي از استثناءهاي روزنامهنگاري است كه نشان ميدهد روزنامهنگاري، بلوغ و بالندگي هم دارد. اگر ميخواهيم فرازها و فرودها، نقاط قوت و ضعف و دستاوردها و محدوديتهاي روزنامهنگاري معاصر ايران را بشناسيم، آدمهايي مانند فريدون را خوب نگاه كنيم كه فقط يك روزنامهنگار نيستند بلكه الگوي روزنامهنگاري حرفهاي، وقف حقيقت و وقف مردم هستند.
وی از زنده یاد علیرضا فرهمند، روزنامه نگار و مترجم و از استادان و دوستان فریدون صدیقی یاد کرد و گفت: مرحوم فرهمند در جایی آورده بود: روزنامه نگاری ایران دچار طفولیت است چرا که همواره از فرصت تجربه کردنها و پیشرویهای آزادانه محروم بوده است. میخواهم بگویم سوای این گفته فرهمند، فریدون صدیقی را باید یکی از آن استثناهایی دانست که ثابت میکند روزنامهنگاری ما به کلی هم درگیر طفولیت نبوده و در آن نگاه حرفهای و بلوغ و نبوغ هم وجود داشته است.
نمک دوست افزود: اگر بخواهیم شناخت صحیحی از روزنامه نگاری ایران و دستاوردها و خلاقیتهایش، پیدا کنیم ناچاریم جایگاه و تاثیراتِ فریدون صدیقی و دیگرانی همچون او را به کفایت مطالعه کنیم.
دكتر مجيد رضائيان نيز فريدون صديقي را نه نقطه عطف در روزنامهنگاري بلكه سازنده يك جغرافيا در اين عرصه دانست و گفت: روزنامهنگاران حرفهاي ميدانند كه كار خود را چگونه انجام دهند كه در عين حال از آزادي بيان كه ذات روزنامهنگاري است، دفاع كنند. چون حفظ چارچوب آزادي بيان سخت است و طبيعي است كه وقتي چند وجهي باشي قدرت بيشتري هم براي دفاع از آزادي بيان داري.
رضائيان در اشاره به چند وجهي بودن فريدون صديقي، به ورود وي در نقشها و عرصههاي مختلفي نظير منتقد سينمايي، روزنامهنگاري اجتماعي، ابداع مدلهاي جديد تيترزني و ... اشاره كرد و گفت: فريدون صديقي، انسان خلاقي است كه در هر قسمتي كه وارد شده است يك نقطه عطف نبوده بلكه يك جغرافياي كامل از خود بر جاي گذاشته است.
مجيد رضائيان به نمايندگي از جامعه روزنامهنگاري از استاد فريدون صديقي خواست تا علم و تجربه و خاطرات خود را تبديل به كتاب كند.
در همين حال به گزارش ايبنا مجید رضائیان عنوان کرد: فریدون صدیقی از آن دسته از روزنامه نگارانی نیست که فقط نقطه عطفی در تاریخ رورنامه نگاری هستند بلکه از گروهی است که توانسته اند جغرافیای ویژه خود را بسازند.
رضاییان توضیح داد: روزنامه نگاران حرفه ای آموخته اند که چگونه کارشان را انجام دهند تا در عین حال همواره از آزادی بیان که ذات کار روزنامه نگاری است نیز دفاع کرده باشند. وقتی کسی شخصیتی چند وجهی دارد قدرت بیشتری برای دفاع از آزادی بیان خواهد داشت.
وی یادآور شد: ورای نرم خویی و اهل مدارا بودن صدیقی که دیگران به آن اشاره کردند، فریدون صدیقی بینشی دارد که سبب می شود در بزنگاه های حسّاس، بهترین پیشنهادها را داشته باشد. در آن مواقعی که روزنامه و رسانه در بحران بود، او با رفتار، برخورد و موضع گیریهایش آن تلاطم را به آرامش بدل می کرد.
رضائیان در پایان گفته هایش خطاب به فریدون صدیقی، عنوان کرد: حیف است که این علم و تجربه و خاطرات فریدون صدیقی تبدیل به کتاب نشود زیرا همگی به خوبی می دانیم روزنامه نگاری یافته های نوآورانه خود را از تحقیقات میدانی و تجارب در عمل بهدست می آورد. لازم است از او بخواهیم که به درخواست جامعه رسانه پاسخ بگوید.
حجتالاسلام محمدرضا زائري نيز كه به عنوان آخرين دوست و همكار فريدون صديقي به سخنراني پرداخت، اظهار داشت: «امشب نه با نقشه و كارت دعوت و GPS بلكه با دلم و به احترام قامت بلند آدمي اينجا آمدم كه بگويم استاد دوستت دارم ...».
در این جلسه همچنین صدیق تعریف استاد موسیقی و آواز ایرانی هم حضور داشت وی نیز به خاطرات سالهای جوانی اش در سنندج اشاره کرد که با فریدون صدیقی، قطب الدین صادقی و بهروز غریب پور همراه بود. همچنین چند بیتی را نیز به افتخار این مراسم آواز خوانی کرد.
- صدیقی: به جای نکوداشت، دوستتر میداشتم اگر دهها روزنامه تاسیس میشد
در پایان نوبت به سخنان فریدون صدیقی رسید. صدیقی با لحن و ادبیات طنزآلودش گفت: دوسالی بود که یکی از دبیران همشهری محله به من اصرار میکرد در چنین مراسمی شرکت کنم، به بهانه اینکه من ساکن شهرک غرب هستم و گویا از چهرههای شاخص این محله. من هر بار زیر بار نمیرفتم تا امروز که فکر میکنم فریب خوردم زیرا اصلا پیش بینی نکرده بودم که کار به این جاها خواهد کشید و من اینطور شرمنده الطاف دوستانم خواهم شد.
وی ادامه داد: همه آنهایی که درباره من گفتند، صادقانه میگویم، برای چنین مراسم و چنین حرفهایی خود سزاوارتر از من هستند و بسیار سزاوارترانی که در امشب در اینجا حضور ندارند. صادقانه بگویم نسلی که امروز دارد کار میکند پدیدهها و نخبههای جدّی دارد.
وی خطاب به همکاران و شاگردان جوانش گفت: صادقانه میگویم من از شما بیشتر آموختهام تا شما از من.
صدیقی تاکید داشت: بسیار دوست دارم که به جای این مراسم یا در کنار اینچنین تجلیلهایی از استادان حرفه روزنامه نگاری، دهها روزنامه تاسیس شود و دوستان و همکاران بیکار شده دوباره مشغول شوند، دوست دارم روزنامه نگاران امنیت شغلی و حرفهای پیدا کنند، دیده شوند و خوانده شوند.
وی افزود: امیدوارم روزنامههای ایران دوباره به سوی کثرت پیش روند و صدای روزنامه نگاران بلندتر شود. با این تعداد قابل توجهی که ایران روزنامه نگار دارد، تیراژ کمتر از یک میلیون نسخه در روز آمار دردناکی است.
صدیقی با آرزوی این که بیشتر به توسعه رسانهها و کار آفرینی در این حوزه اندیشه شود، اظهار کرد: من همواره پایبند این مفهوم بودهام که با دیگران با قلبم رفتار کنم و با خودم با عقلم. از این رو فکر میکنم بزرگترین وظیفه هر رسانه همافزایی دلبستگیهاست اما ما داریم از یکدیگر جدا میشویم و این دردناک است. کار رسانه ایجاد آن درآمیختگیهای صمیمانهای است که بسیار لازمش داریم. کار روزنامه نگار این است که زغال را به الماس بدل کند نه برعکس.
- از صدیقی میخواهم طنزنویسان جوان را گرد هم بیاورد
همچنین در این مراسم، حسین رحیم خانی کاریکاتوریست پیشکسوت عرصه رسانه، کاریکاتوری از چهره فریدون صدیقی را تقدیم وی کرد و گفت: در این 60 سال فعالیت من در رسانه در برابر نشریات همیشه اولین نگاه من به کاریکاتورهای آنها بوده است اما باید بگویم که همیشه مطالب صدیقی را میخواندم زیرا معتقدم طنز او پاک و عفیف است.
وی افزود: من تا حدودی توانستهام کاریکاتوریستها را دور هم جمع کنم از فریدون صدیقی هم میخواهم که او طنز نویسان را دور هم جمع کند و استعدادهای جوان های این عرصه را شکوفا کند.
در پایان از همسر و دختر فریدون صدیقی درخواست شد تا برای اهدای هدیهای به ایشان به روی سن بیایند.
برگزار کنندگان این مراسم، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، فرهنگسرای ابن سینا، معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری منطقه دو و همشهری محله 2 بودند.
طبق اين گزارش، در پايان اين مراسم، مجيد رفيعي رئيس فرهنگسراي ابن سينا به دوستداران استاد فريدون صديقي درود گفت و از سردبير همشهري محله منطقه دو قدرداني كرد.
همچنين عكاسان خبري نيز از دوستان و همكاران فريدون صديقي همراه با خانواده او عكسي دسته جمعي به يادگار به ثبت رساندند.