گروه دانش: کنفرانسی جهانی با عنوان «مسأله قرن 21» قرار است پاییز امسال در کشورمان برگزار شود.

کنفرانسی که به بررسی مهم‌ترین مسائل، چالش‌ها و پرسش‌های حل نشده پیش‌روی بشر در همه زمینه‌های علمی می‌پردازد.

این کنفرانس را مرکز تحقیقات MT کانادا و بنیاد پژوهش‌های ترویجی در دانش‌های بنیادین برگزار می‌کنند و از بین چندین کشور، ایران به عنوان میزبان نخستین دوره این کنفرانس انتخاب شده‌است.

برگزارکنندگان این کنفرانس، بیش از 230 سؤال و چالش اساسی پیش‌روی بشر را آماده‌کرده‌اند که در این کنفرانس و با حضور چهره‌های بزرگ علمی از سراسر دنیا قرار است بررسی شود.

کمیته برگزاری کنفرانس، مسابقه جهانی بزرگی را ترتیب داده که در آن، این سؤال که « اگر پاسخ این سؤال‌ها یا حداقل بخشی از آنها پیدا شود، چه دستاوردهایی ممکن است برای بشر به‌دست آید؟» به عنوان بزرگترین  چالش فکری بشر معرفی شده است و همه می‌توانند بدون هیچ محدودیتی نظر خود را درباره آن بیان کنند.

میثم تهرانی، دبیر این کنفرانس درباره فلسفه برگزاری این کنفرانس می‌گوید: دانش‌نامه «ویکی‌پدیا» از حدود دو سال گذشته شروع به الصاق برچسبی تحت عنوان unsolved problem یا «پرسش حل نشده» به برخی از مداخل علمی خود کرد. به این ترتیب خوانندگان متوجه شدند که مسئله یا سؤالی در آن مطلب وجود دارد که پاسخ یا راه حلش برای بشر هنوز نامعلوم است.

طبق تعریف این دانش‌نامه یک «پرسش حل نشده» یا «مساله گشوده» سؤالی است که می‌توان آن را رسما مطرح کرد و یا اینکه می‌دانیم جوابی برای آن وجود دارد، اما هنوز آن را نیافته‌ایم. فعالیت ویکی‌پدیا درست مقارن بود با کارهای مطالعاتی در باب بدنه علم و نیز طرح C-PROB21st که ما در حال تدوین آن در بنیاد FOPREFUS (پژوهش‌های ترویجی در دانش‌های بنیادین) بودیم.

برای‌همین ضمن همکاری با بنیاد ویکی‌پدیا، ما نیز دست به کار جمع‌آوری و دسته‌بندی سؤالات و چالش‌های موجود در علوم شدیم و در نهایت بعد از دو سال تحقیق و نظرسنجی از حدود 100 صاحبنظر توانستیم بالغ بر 230 پرسش بدون پاسخ را  در 4 دسته کلی 1) دانش‌های بنیادین 2) دانش‌های کاربردی 3) معماها و چالش‌های پیچیده و 4) تکنولوژی‌های پیشگام مربوط به 23رشته علمی و بیش از 100 گرایش مطالعاتی تهیه و گردآوری کنیم.

تهرانی در پاسخ به این سؤال که «ایده مساله قرن 21 چه‌طور به وجود آمد؟» توضیح می‌دهد: این در اصل نخستین طرح تحقیقاتی بود که ما در آغاز فعالیت بنیاد FOPREFUS و مرکز تحقیقات MT کانادا در سال 2003 مطرح کردیم. ماجرا هم از این قرار بود که در سالهای پایانی قرن بیستم گروهی از موسسات و رسانه‌های علمی پرسشی را با صاحب‌نظران زمینه‌های مختلف علوم مطرح کردند که «به نظر آنها قرن گذشته قرن چه بوده است؟»

علی‌رغم اشاراتی همچون فیزیک، فضا، پردازش اطلاعات، ژنتیک و... از این نظرسنجی‌ها هیچ نتیجه خاصی حاصل نشد. به عبارتی هیچ نهادی نتوانست به طور مشخص حداقل در قالب یک دسته‌بندی، ‌درجه‌ای از اهمیت را برای هریک از این موارد قائل شود. از اینجا بود که تصمیم گرفتیم در حد امکان سر و سامانی به این وضعیت بدهیم. دیدیم برخلاف قرن گذشته که همه صبر کردند تا تمام شود و بعد به گذشته نگاه کنند، بهتر است از همین امروز برای آینده خودمان برنامه‌ریزی کنیم. باید بدانیم چطور می‌توان حداکثر بهره را از نیروهای انسانی خلاق، سرمایه‌ها و انگیزه‌ها کسب کرد.

به گفته تهرانی، بشر امروز در جایگاهی قرار دارد که می‌تواند آینده خود را تا اندازه زیادی تعیین و کنترل کند. انسان در قرن گذشته آشفتگی‌های بسیاری را پشت سرگذاشته و به همان اندازه که در علم و فناوری پیشرفت داشته، در توجه به نکات انسانی پسرفت کرده است.

جنگ‌های مختلف و کشمکش‌های سیاسی فراوان، قحطی، بیماری‌های لاعلاج و مرگ و میر گسترده، رقابت‌های تسلیحاتی و موارد مشابه دیگر گواه این مدعا هستند. به این ترتیب، این سؤال مطرح می‌شود که چرا به جای صبر کردن تا پایان قرن بیست و یکم، از همین امروز تعیین نکنیم که باید عمده تمرکزمان در علم را روی چه چیزهایی قرار دهیم؟

دبیر کنفرانس جهانی مساله قرن 21 ضمن بیان این که رسیدن به جایگاهی که بتوان پاسخ چنین چالش بزرگی را داد مسلما کار ساده‌ای نیست، تاکید می‌کند: فعالیت‌های انجام شده کنونی به هرحال از مشابه خود در یکصد سال گذشته بهترند. با وجود این، لازم بود تا طرح جامعی تدوین شود که همه جوانب موجود و همه نظرات مطرح در آن لحاظ شوند.

تدوین چنین طرحی نیز مستلزم آن بود که ابتدا تصویر درست و واقع‌بینانه‌ای از ساختار کنونی علوم داشته باشیم، یعنی بدانیم «چه می‌دانیم»، «چه نمی‌دانیم و چرا نمی‌دانیم» و «چطور می‌توانیم آنچه را که نمی‌دانیم بدانیم».

پس ابتدا فهرستی از اهم «آنچه را که نمی‌دانیم» تهیه کردیم و بعد تصمیم گرفتیم در قالب یک گردهمایی جهانی با حضور اندیشمندان برجسته و استفاده از «آنچه که می‌دانیم» ضمن افزایش آگاهی‌های بنیادین خود طرحی را به دست آوریم که در آن اولویت‌های سه گانه دانش (آموزش، ‌پژوهش و سرمایه‌گذاری) از منظری نو و با اعمال مدیریتی نوین مورد توجه قرار گیرند.

اما چرا این همه سؤال بدون جواب در زمینه‌های مختلف علوم وجود دارد؟ چرا علی‌رغم پیشرفت‌های چشمگیری که در علوم شاهد بوده‌ایم باز هم جوابی برای این سؤالات که برخی از آنها قدمتی به درازای عمر بشر دارند یافت نشده است؟

تهرانی توضیح می‌دهد: علم سامانه‌ای از دانایی است که به دنیای فیزیکی و پدیده‌های آن پرداخته و مستلزم مشاهدات غیرمغرضانه و تجارب علمی سازمان یافته و هدفمند است. به طور کلی رسیدن به دانایی مستلزم پیگیری فهم و ادراکی است که حقایق کلی و کارکردهای قوانین بنیادین را دربرمی‌گیرد.

به این ترتیب علم آن آگاهی است که باید در نهایت به افزایش خردمندی منتهی شود. اگر عالم را به عنوان یک کل که باید آن را بشناسیم و بشریت را نیز به عنوان یک واحد که به دنبال شناخت عالم است در نظر بگیریم، آن وقت علم یا به عبارت کلی‌تر دانایی رابطه‌ای است که باید بین عالم و بشر برقرار شود تا خرد او را افزایش دهد.

پس اگر با این همه سؤال بدون جواب و چالش عمده مواجهیم، به سادگی به این معنی است که رابطه شناختی ضعیفی با جهان اطرافمان داریم و هنوز به آن سطح از خردمندی که مدنظر دانایی بوده نرسیده‌ایم. یک معنی دیگر آن نیز می‌تواند این باشد که روش‌های چندان صحیحی را برای شناخت عالم و کسب آگاهی به کار نبرده‌ایم.

قدمت طولانی برخی از این پرسش‌ها هم حاکی از ادامه برخی اشتباهات و تفکرات نادرست اولیه در مسیر جستار علمی بوده است.

تهرانی در پاسخ به این سؤال که  از بررسی و استخراج این مجموعه سؤال‌ها چه نکات جالب توجهی به‌دست آمده است، می‌گوید: بررسی این پرسش‌ها احساسی شبیه کاوش در یک مقبره قدیمی را تداعی می‌کند. اولین نکته جالب، تعداد زیاد این سؤال‌هاست و این‌که بشر در این طیف  وسیع از علم دچار مشکل است.

نکته دیگر دسته‌بندی پرسش‌ها بر اساس تعداد سؤالات موجود در هر شاخه است. فیزیک با 44 سؤال، ریاضیات با 41 سؤال و زیست‌شناسی با 23 سؤال در رأس قرار دارند. مسأله جالب دیگر، وجود برخی اشتراکات در بین علوم مختلف است. یعنی یک پرسش با بیان متفاوت در بیش از یک زمینه مطرح شده است.

مثلاً مسأله سرچشمه‌های حیات به طرق مختلف در زیست‌شناسی، شیمی،  فیزیک، پزشکی، فلسفه و پارادوکس فرمی مطرح شده است. دانش‌های بنیادین و کاربردی با بیش از 180 سؤال بیشترین حجم سؤالات را به خود اختصاص داده که نشان از اهمیت محتوایی و نیز نشان از نقایص اساسی درک بشر از محیط پیرامون خودش دارد.

اما برگزاری کنفرانس جهانی مسأله قرن 21 چه دستاوردهای شایان توجهی می‌تواند به همراه داشته باشد؟

دبیر همایش جهانی که قرار است مهم‌ترین پرسش‌های علمی قرن در آن مرور شوند،  می‌گوید: بهتر است دستاوردهای این گردهمایی تاریخی را از دو منظر؛ یکی برای ایران و دیگری در سطح جهانی مورد بررسی قرار دهیم. وضعیت علم به‌ویژه دانش‌های بنیادین در کشور ما برای صاحب‌نظران مشخص است. امیدواریم این کنفرانس بتواند نقطه عطفی در تاریخ علمی کشورمان بوده و الگوهای پایداری را برای آموزش و پژوهش در ایران فراهم آورد.

از طرف دیگر به ارتقاء جایگاه و منور کردن چهره جامعه علمی ایران در بین جوامع دیگر نیز کمک شایسته‌ای کند. مباحث آکادمیکی همچون خوب فکر کردن و خوب سؤال کردن، افزایش امکان انتخاب‌های تحقیقاتی و جلوگیری از گسترش گرایش‌های افراطی و تفریطی در تحقیقات و صد البته تنویر ارزش سرمایه‌گذاری در بخش علوم پایه از عمده‌ترین نکاتی  هستند که امید است پس از برگزاری این کنفرانس و با اعمال برنامه‌ریزی‌های مدون به آنها دست پیدا کنیم.

همچنین امیدواریم بررسی این پرسش‌ها و همچنین تلاش برای رسیدن به موضوعی تحت عنوان «مسأله قرن 21» ضمن آن‌که نگاه جامعه جهانی را به سمت دیدگاه‌های مدرن و غیرسنتی در علم جذب می‌کند، بتواند به تدوین یک برنامه اولویت‌بندی شده جدید در فرآیندهای علمی منتهی شود و با حرکت جهانی به سمت رفع عمده این مشکلات، کیفیت داده‌های علمی را در کنار کمیت یافته‌ها بالا ببرد و علم را به هدف اصلی‌اش که همانا ارتقاء سطح خردمندی بوده، هرچه بیشتر نزدیک کند.

علاقه‌مندان و صاحب‌نظران می‌توانند نظرات، پیشنهادها، نتایج آخرین دستاوردهای علمی به ثبت رسیده و یا هرگونه سؤالی راجع به این پرسش‌ها را از طریق آدرس پست الکترونیکی cprob21@scipro.org با محققین مراکز برگزارکننده این کنفرانس درمیان بگذارند.