اين مسابقه ابتدا قرار بود بهمدت يكماه برگزار شود اما بهدليل استقبال مخاطبان يكماه ديگر تمديد شد تا اينكه سرانجام سهشنبه هفته گذشته با اعلام برگزيدگان بهكار خود پايان داد. خط سفيد مسابقهاي بود كه از شهروندان ميخواست با استفاده از دوربين تلفنهاي همراه موضوعي با عنوان خط سفيد را دستمايه قرار دهند؛ عنواني كه بيشتر مباحث راهنمايي و رانندگي و رفتارهاي ترافيكي را هدف قرار داده بود. پس از ارسال آثار، اين عكسها در روزنامه منتشر ميشد و از ساير شهروندان خواسته ميشد تا در پيامكي مرتبط با اين عكس، متني ارسال كنند. آثار ارسال شده در هر دو رشته عكس و پيامك مورد ارزيابي داوران قرار گرفت تا اينكه سرانجام هفته گذشته برندگان خود را شناخت و پرونده 2ماه مسابقه با ارسال بيش از 27هزار پيامك و حدود 900 عكس توسط خوانندگان بسته شد. گزارشي از روز برگزاري مراسم را همراه حواشي و حرفهاي داوران و برگزيدگان اينجا بخوانيد.
ساعت از 2 بعدازظهر گذشته و تأخير كه تقريبا به يكي سنتهاي نانوشته برگزاري مجالس و محافل در ايران تبديل شده دقيق و درست اجرا ميشود تا اينكه تقريبا تركيب مهمانان كامل و مديران روزنامه همشهري و معاون شهردار تهران از راه ميرسند.
دكتر ايازي رئيس هيأت مديره مؤسسه همشهري و قائممقام وزير بهداشت، مهندس تشكري هاشمي معاون حملونقل و ترافيك شهردار تهران و دكتر اسماعيلي عضو حقوقدان شوراي نگهبان از چهرههاي شاخص اين مراسم همراه دكتر مهدي ذاكري مديرعامل مؤسسه همشهري وارد سالن ميشوند.
تا سلام و احوالپرسيها و گردش چشمها و گردنها به اين سو و آن سو فروكش كند 10دقيقهاي طول ميكشد و مراسم با تلاوت آياتي چند از كلامالله مجيد و سرود جمهوري اسلامي ايران آغاز ميشود. مجري برنامه خيرمقدمي ميگويد و ابتدا شروع به معرفي مهمانان ميكند. از ديگر چهرههاي حاضر در مراسم، دكتر علياصغر محكي مديرعامل سابق مؤسسه همشهري، حجتالاسلام و المسلمين مرتضي جعفرپور معاون فرهنگي معاونت حملونقل شهرداري تهران و شهرام گيلآبادي رئيس مركز ارتباطات راهبردي و امور بينالملل شهرداري تهران هستند.
اولين سخنران مراسم مديرعامل مؤسسه همشهري است كه يك خبر مهم دارد؛«اين نوع مسابقات قطعا ادامه خواهد داشت چرا كه مهمترين هدف مؤسسه همشهري بالابردن سطح فرهنگي شهروندان در زمينه ترافيك و ساير وظايف شهروندي است.
ما براي توجه به موضوع سبك زندگي ايراني - اسلامي از ابتداي امسال مجموعه صفحات «همشهري دو» را به روزنامه اضافه كرديم و تلاش كرديم به نيازهاي مردم پاسخ دهيم. در همشهري دو ميخواهيم تلاش كنيم سطح فرهنگي مردم را ارتقا ببخشيم؛ اين هم جزئي از وظايف يك رسانه مردمي است. در همشهريدو تصميم گرفتيم به اولويت اول شهر تهران، يعني ترافيك بپردازيم و نخستين نقطهاي كه آن را هدف قرار داديم همين موضوع مسابقه خط سفيد بود.»
دكتر ذاكري درباره دلايل برگزاري مسابقه خط سفيد ميگويد: «مردم امروز در هر موضوعي شروع ميكنند به عكاسي و از هر چيزي عكس ميگيرند. در بررسيها به اين ايده رسيديم كه بايد از اين موقعيت استفاده كنيم تا با عكس و پيامك بتوانيم بخشي از آموزشهاي ترافيكي را به مردم انتقال دهيم. اين ايده با استقبال خوب مردم همراه شد و در حدود 2ماه نزديك به 27هزار پيامك و 009عكس براي ما ارسال شد كه اين ميزان مشاركت براي مطبوعات آمار خيلي بالايي است. »
بعد از پخش چند نماهنگ، نوبت به معاون حملونقل و ترافيك شهردار رسيد تا پشت تريبون برود؛ «اين براي ما افتخار است كه شهروندان تهراني و غيرتهراني ما نسبت به سلامت شهروندان، ايمني در ترددهاي شهري و انضباط در شهر حساسيت دارند. گاهي اوقات ما رفتارهايي را شاهد هستيم كه دور از شأن يك ملت است؛ ما ملتي هستيم با سابقه طولاني كه هميشه از سابقه فرهنگي و خلق و خوي ما به نيكي نام برده شده است اما وقتي بحث ترافيك باز ميشود شاهد اتفاقاتي هستيم كه نهتنها زيبنده ملت ايران كه زيبنده هيچ كشوري نيست. سخت است كه در قرن بيست و يكم شاهد رفتارهايي باشيم كه نهتنها ايمني، سلامت و حقوق شهروندان را به خطر مياندازد بلكه گاهي اوقات موجب وهن يك تاريخ و تمدن خواهد شد.»
مهندس تشكري هاشمي، خط سفيد را نمادي براي كاهش مرگومير در جادهها و كاهش معضلات ترافيكي معرفي ميكند : «ما نميتوانيم همه مشكلات را يكجا حل كنيم بلكه بايد از جايي شروع و طي زمان آنها را به مرور حل كرد. برخي از اين مشكلات بهخاطر نبود زيرساختهاست و ما هم به مردم متعهد شدهايم كه زيرساختهاي شهر تهران را براي حل مشكلات ترافيكي آماده كنيم.»
درپايان نوبت به دكتر ابراهيم حقيقي از گرافيستهاي صاحبنام كشور و از داوران مسابقه خط سفيد رسيد تا بيانيه هيأت داوران را قرائت كند.
ابراهيم حقيقي ابتدا از مسئولان حاضر در اين مراسم خواست كه تنها به دادن جايزه و برگزاري جشن بسنده نكنند بلكه از اين عكسها كه برخي از آنها ماهيت آموزشي و بازدارندگي دارند در ساير رسانههاي شهرداري استفاده كنند و حتي برخي از آنها بهصورت بيلبورد در سطح شهر نصب شوند.
وي سپس در بيانيه هيات داوران از كيفيت آثار رسيده به مسابقه گفت؛ «خيلي از افراد ميبينند و ميدانند ولي نميتوانند بنويسند؛ شايد با يك دوربين ساده تلفن همراه ديگر نيازي به نوشتن نباشد. فقط كافي است با يك كليك ناديدههاي شهر را عيان كنيد و آن را به اشتراك بگذاريد. نكتههاي زشت و زيبايي پيرامون ما را فراگرفته كه بايد مورد تشويق قرار گرفته يا با يك نقد بازسازي شود. بهترين منتقد و مشوق، شهروندان هستند كه بدون هرگونه مصلحتپذيري ميتوانند نكتهها را بيان كنند تا مشكلات توسط خود مردم و نه با بخشنامه حل شود. كاركرد عكاسي با تلفن همراه، سرعت عمل بدون واسطه در بيان نكتههاي مورد نظر است كه ميتوان آن را به اشتراك گذاشت و به هدفي رسيد كه شايد بزرگترين رسانههاي جمعي و سيستمهاي آموزشي نيز با صرف هزينههاي بسيار به آن دست نمييابند و اين همان دنياي فرد - رسانه امروزي است كه باعث ميشود هيچ واقعيت و حقيقتي پنهان نماند و آموزش و انتقاد و تشويق از سوي هر فرد در جامعه نهادينه شود.»
بعد از قرائت بيانيه هيأت داوران مسابقه «خط سفيد» نوبت به اهداي جوايز برگزيدگان رسيد. ابتدا از 17برگزيده بخش پيامك مسابقه با اهداي يك نيم سكه بهار آزادي و لوح يادبود قدرداني شد. سپس نوبت به 10برنده بخش عكاسي رسيد اما جايزه 3 نفر اول بخش عكس متفاوت با بقيه بود؛ علاوه بر لوح يادبود، نفر اول مسعود مومنها 5سكه بهار آزادي، نفر دوم عليرضا مقدمنيا 3سكه و نفر سوم ناهيد كديور 2سكه بهار آزادي دريافت كردند.به هركدام از اين افراد نيز يك تنديس همشهري اهدا شد.
سرانجام نوبت به عكس يادگاري در حياط روزنامه همشهري رسيد و عكسهاي سلفي تك نفره و 2نفره. همه برندگان از اينكه موفق شده بودند در يك مسابقه صد در صد مردمي به برتري برسند، راضي بهنظر ميرسيدند. گواهي اين حرف هم، همين عكسي است كه اين بالا ميبينيد!
سكهاي وسط تقاطع
نفر اولي است كه در سالن حاضر شده و شادي در چشماش موج ميزند. خب شايد هركس ديگري هم جاي مسعود مومنها بود و ميشنيد كه برنده مسابقه خطسفيد شده و بهخاطر يك عكس 5سكه طلا برده است زودتر از اين در محل حاضر ميشد. ميگفت اصلا فكر نميكردم مراسم اينطور باشد؛ گفتم حتما ميرويم و يك سكه ميدهند و برميگردم ولي از اينكه بهخاطر مسابقه چنين مراسمي برگزار شده واقعا شگفتزدهام! مسعود عكسش را كه مربوط به تقاطع خيابان سميه و خاقاني است تنها بهخاطر شركت در مسابقه گرفته بود و به قول خودش از همان لحظه هم فكر ميكرد اگر نفر اول نشود دوم خواهد شد؛ «همشهريدو را بعضي وقتها ميخوانم و واقعا از مطالب آن لذت ميبرم. برايم جالب است كه هر روز مطلب در رابطه سبك زندگي منتشر ميشود.»
2جايزه در يك مسابقه
براي خود او هم باوركردني نبود كه در هر 2 زمينه عكاسي وپيامك برنده شود، ميگفت؛ «من درباره عكسم تقريبا مطمئن بودم اما واقعا پيامك لطف خدا بود». احمد سلطاني تلفن همراهش را هم آورده و تأكيد ميكند كه دوربين گوشياش خيلي قوي نيست و اما خوشحال است كه با همين گوشي ساده هم توانسته عكسي بگيرد كه از نظر داوران لياقت جايزه را داشته. احمد آقا درباره شركت كردنش در مسابقه گفت كه «من تقريبا سالهاست كه هر روز همشهري ميخوانم و پيگير مطالب آن هستم. وقتي فراخوان مسابقه خط سفيد «همشهري دو» را ديدم نزديك به 10عكس فرستادم و اين هم بهخاطر علاقه زيادم به عكاسي است كه خدا را شكر يكي از آنها مورد تأييد واقع شد. درباره همشهري دو هم بهنظرم بايد اسم آن را عوض كنيد و بگذاريد همشهري واقعي؛ چرا كه واقعا با زندگي مردم در هم تنيده است.»
همشهري؛ مجوز ورود به خانه
نيوشا آراني تنها كسي بود كه گفت اصلا فكر نميكردم برنده مسابقه شوم. خانم آراني 2 عكس براي همشهري دو فرستاده بود كه يكي از آنها برنده شد؛ «من هر روز همشهري را ميگيرم و تنها روزنامهاي است كه ميخوانم. اصلا مجوز ورود من به خانه همين روزنامه است؛ چرا كه علاوه بر من مادرم هم پيگير مطالب شماست.»
رقابت زن و شوهر
از ملاير همدان آمدهاند تهران تا جايزهشان را بگيرند. مريم احمدي و مهدي روزبهان زن و شوهري هستند كه هردوي آنها در مسابقه خط سفيد برنده شدهاند؛ خانم احمدي در قسمت عكس و آقاي روزبهان هم در قسمت پيامك. احمدآقا درباره شركتشان در مسابقه اينطور ميگويد؛ «من هر روز همشهري را ميخرم و در خانه آن را با همسرم ميخوانيم. از نخستين مسابقه هم شركت كردم و خانمم هم چند عكس براي شما فرستاد. زمان زيادي را براي تهيه عكسها و متن پيامك صرف ميكرديم كه از همه نظر مناسب شركت در مسابقه باشند و خوشبختانه الان هم نتيجه آن را ديديم.» از خانم احمدي ميپرسم كه ميخواهيد با سكهها چكار كنيد؟ با خنده پاسخ ميدهد:«من كه سكه را نگه ميدارم اما همسرم نيم سكهاش را به مادرش تقديم ميكند.»
برندگان مسابقه پيامكي (نيم سكه بهار آزادي)
محمد رضا خورشيدي - عباس عسگري-احمد سلطاني-كيهاندخت فلاح- منوچهر مهديزاده - محمد فرجپور - مهدي رحيمزاده- مهدي روزبهان - امير يعقوبي - امير الفتي - رضا محبي- حسين ايماني برانقار- محمد ادريسي-حامد مدني- سيد رضا هاشمي-رسول صالح مندي- سيدرضا حسيني.
برنده گم شده
با همه برندهها ارتباط تلفني داشتيم، به جز نفرات اول تا سوم مسابقه عكاسي كه اتفاقا قرار بود بهترين جوايز را بگيرند. هرچقدر ايميل ميزديم، جواب نميدادند. خلاصه همه تيم به جنبوجوش افتادند. اكانت برندهها را در انواع و اقسام سايتها و شبكههاي اجتماعي جستوجو كرديم تا بالاخره يكيدو روز مانده به اختتاميه، نفر اول عكاسي را پيدا كرديم كه اتفاقا همان عكس را هم در صفحه خود گذاشته بود. در آنجا هم چند پيام برايش گذاشتيم و بالاخره با چند واسطه توانستيم شماره تلفنش را پيدا كنيم. اما انگار اين تازه اول ماجرا بود. هرچقدر زنگ ميزديم، تلفنش را برنميداشت و در آخر هم فرد ديگري تلفنش را جواب داد. بالاخره با كلي پيغام و پسغام توانستيم عكاس را گير بياوريم. بعد از چند سؤال و جواب كه تقريبا مطمئن شديم اين فرد همان عكاس مورد نظر ماست، گفتيم حالا يك ايميل با همان ايميل قبليات به ما بزن تا مطمئن شويم كه تو خودتي! بالاخره پاي 5سكه طلا در ميان بود.
برنده دقيقه آخر
نيمساعت مانده به شروع مراسم اختتاميه كه داشتيم بررسيهاي نهايي را انجام ميداديم، يكي از اعضاي تحريريه گفت اخيرا يكي از عكسهاي برنده را جايي ديده و نام عكاسش با نامي كه ما داريم متفاوت است. قرار شد موضوع را بررسي كند و اگر واقعا عكاس اين عكس، فرد ديگري است، جايزه را به عكاس اصلي بدهيم، هرچند كه خودش شخصا در مسابقه شركت نكرده باشد. بقيه ماجرا را از زبان خود عكاس بخوانيد؛ «امروز يكي از دوستان از همشهري زنگ زد و گفت فلان عكس رو تو گرفتي؟ گفتم آره، فلانجا با موبايل گرفتم. گفت اصلش رو هم داري؟ گفتم آره، تو موبايلم هست. گفت بيا روزنامه همشهري. من هم رفتم و ديدم اختتاميه مسابقه عكس «خط سفيد» است و يك سكه جايزه گرفتم. پرسوجو كردم و ديدم دوست عزيزي عكس را از صفحه شخصيام برداشته و براي مسابقه ارسال كرده و بهعنوان برنده هم انتخاب شده. با تشكر از دوست عزيز براي زحمت كپيبرداري و ارسال عكس، جايزه به بنده رسيد. باشد كه سكههاي طلا بهدست آدم اصلياش برسد. »
عاشقان عكاسي برندگان خط سفيد بودند
براي داوري مسابقه خط سفيد در بخش عكس ابراهيم حقيقي از گرافيستهاي مطرح، يونس شكرخواه استاد ارتباطات و ساعد نيكذات از استادان عكاسي انتخاب شده بودند كه نزديك به يك روز براي انتخاب 10عكس برگزيده و يك عكس ويژه وقت صرف كردند.هركدام از داوران با توجه به دانش خود نگاه متفاوتي به سطح آثار داشتند؛ ساعد نيكذات درباره معيارهاي داوري آثار ميگويد:«به خاطر اينكه كارها از نگاه مردم بود ما نگاه تخصصي به كارها نداشتيم و قطعا در سطح عكاسان حرفهاي كارها را داوري نكرديم بلكه نگاه ما به افرادي بود كه آماتور هستند. آماتور از كلمه آماره به معني عشق ورزيدن ميآيد و ما هم با افرادي سر و كار داشتيم كه تنها عاشق عكاسي بودند و شايد اطلاعات زيادي از دانش عكاسي نداشتند.» با اين حال ابراهيم حقيقي سطح آثار را نسبتا خوب ميداند:«حس من ميگويد وقتي چند سال است كه مردم با تلفن همراه مشغول به عكاسي هستند و با اشتراك گذاشتن آن نقدهاي مختلف را ميشنوند نتيجه آن ميشود كه سواد بصري مردم ناخودآگاه بالا برود. چيزي حدود 30درصد آثار اصلا درك نكرده بودند كه موضوع ما « خط سفيد» است. برخي هر لكه سفيدي هم كه دور و برشان بود براي ما فرستاده بودند و بسياري هم با اينكه موضوع را درك كرده بودند تنها به فرستادن يك عكس بدون هيچ جاذبهاي بسنده كرده بودند؛ انگار تنها ميخواستند اسم آنها هم در مسابقه ثبت شود و هيچ نشانهاي از نفي يا تأييد رفتار ترافيكي در آثار آنها به چشم نميخورد.» سطح آثار از ديد دكتر شكرخواه هم اينطور بود؛ «شايد بتوانيم اين نوع عكسها را عكس شهري بناميم و عكاسها هم كه طبيعتا مردم عادي هستند؛ ما در آثار بهدنبال اين بوديم كه آيا عكاس توانسته كنتراستهاي شهر را پيدا كند يا نه، خواسته خود شهر را نمايش دهد. اگر به نوعي احساس ميكرديم كه تفاوت ديدي در عكسها وجود دارد كه اين تفاوت ديد ممكن است ما را به فكر فرو ببرد يا ممكن است دستمايه يك تحقيق يا تأثير اجتماعي شود حتما بهعنوان اثر برگزيده انتخاب ميشد. البته بهخاطر اينكه عنوان هم خط سفيد بود طبيعتا بايد رگههايي از اين ابژه در عكس ميبود.»