اين عمليات خيلي زود با اشغال بغداد و بعد دستگيري صدامحسين پيش رفت و بوش در يك نمايش هاليوودي در سال 2003، با فرود به همراه چتر نجات روي يك ناو آمريكايي، پايان عمليات عراق را اعلام كرد. اما اين تازه آغاز ماجرا براي خاورميانه بود. حضور نظاميان آمريكايي بهعنوان نيروي اشغالگر در عراق، موجي از مقابله مسلحانه، درگيريهاي قومي و مذهبي و بيثباتي در اين كشور ايجاد كرد كه هنوز هم ادامه دارد.
باراك اوباما كه با وعده پايان دادن به حضور نظامي آمريكا در عراق به كاخ سفيد راه يافته بود، ماه گذشته بهعنوان چهارمين رئيسجمهور پياپي در آمريكا، دستور آغاز عمليات نظامي اين كشور در عراق را صادر كرد. اين بار هدف اين عمليات مواضع گروه داعش و بهانه، جلوگيري از كشتار اقليت ايزدي و تهديد كردستان عراق بود كه شريك استراتژيك واشنگتن بهحساب ميآيد.
ديروز رسانههاي آمريكايي از دستور اوباما براي آغاز پروازهاي تجسسي نيروي هوايي اين كشور برفراز سوريه و انجام حملات احتمالي عليه مواضع داعش در خاك سوريه خبر دادند.
اين كار بعد از آن صورت گرفت كه فيلم سربريدن يك خبرنگار آمريكايي توسط داعش منتشر شد و دنيا را حيرتزده كرد. بعد از انتشار اين فيلم، مقامات سياسي و نظامي آمريكا و انگليس شروع به سخنراني و مصاحبه كردند و از تهديد جدي داعش براي منافع غرب و ضرورت برخورد با آن خبر دادند. گويي بعد از 3 سال كشتار و سربري و تخريب و انفجار داعش در خاك سوريه و بعد عراق، آمريكا و انگليس تازه متوجه حضور داعش شدهاند.
- نقش آمريكا در قدرت گرفتن داعش
ابوبكر البغدادي، بنيانگذار گروه تروريستي موسوم به دولت اسلامي عراق و شام يا داعش، مردي كه خود را خليفه خواندهاست، كارش را در عراق و با مقابله نظامي با اشغالگران آمريكايي آغاز كردهاست. او به همين دليل 4سال را در زندان آمريكاييها در عراق بودهاست. در سال 2010بعد از آزادي از زندان، گروه داعش را بهعنوان شاخهاي از القاعده تشكيل داد و بعد ماموريتي موهوم براي ايجاد خلافت اسلامي در منطقه شام براي خود تعريف كرد. تا اينجا، آمريكا ريشه و انگيزه تشكيل داعش بودهاست.
اما نقش ديگري كه آمريكا در قدرت گرفتن داعش در سالهاي بعد ايفا كرد، كمك تسليحاتي و مالي به جنگجويان مخالف در خاك سوريه بود. در اوايل درگيريهاي مسلحانه مخالفان با ارتش سوريه، گروه داعش در كنار ديگر گروههاي مسلح مخالف سوريه مانند ارتش آزاد و جبهه نصرت ميجنگيد.
اين گروهها مدتها از كمكهاي نظامي و مالي و حتي مشاورههاي تخصصي غربيها و كشورهاي عربي برخوردار بودند. از 2 سال پيش اختلافات ميان اين گروهها جدي شد و داعش در مقابل 2 گروه ديگر قرار گرفت. آمريكاييها مدعي هستند كه در اين مدت، به داعش كمك تسليحاتي نكردهاند. اما گزارشهايي وجود دارد كه نشان ميدهد جنگجويان داعش در خاك اردن و تركيه آموزش نظامي ديدهاند و از تسليحات پيشرفته غربي برخوردارند.
اين نكتهاي است كه از نظر رسانههاي آمريكاييها هم دور نماندهاست. در روزهاي اخير روزنامههاي آمريكايي در گزارشهايي، مستقيما دولت اوباما را بهخاطر نقش داشتن در شكلگيري و بعد قدرت گرفتن داعش بهويژه در سوريه مورد انتقاد شديد قرار دادهاند. نشريه ديليبيست ديروز گزارشي در اينباره منتشر كرد كه در آن نقلقولهايي از بعضي فرماندهان ارتش آزاد سوريه بود. اين فرماندهان به خبرنگاران آمريكايي گفتهاند، بارها به واشنگتن پيام دادهاند كه از مواضع و موقعيت و برنامههاي داعش در خاك سوريه اطلاعات دارند و ميتوانند براي مقابله با اين گروه، كمك كنند، اما آمريكا اعتنايي به اين موضوع نكردهاست.
قدرت گرفتن داعش در خاك سوريه، سربريدنها و اعدامهاي جمعياش، تخريب مكانهاي مذهبي و تاريخي و تجاوز به زنان و كشتار كودكان، هيچ اهميتي براي دولت آمريكا نداشت تا اينكه داعش به شمال عراق و نزديك اربيل رسيد. دولتي كه براي به زندان افتادن يك چهره مخالف يا روزنامهنگار در برخي نقاط جهان، بيانيه صادر ميكند، براي كشتارجمعي داعش در سوريه، هيچ كاري نكرد.
اما وقتي نيروهاي داعش به شريك استراتژيك آمريكا در منطقه يعني كردستان عراق رسيدند و بعد از آنكه سر خبرنگار آمريكايي را جلوي دوربين بريدند، ناگهان به تهديدي بزرگ تبديل شدند. بسياري از تحليلگران، اعلام خبر كشتهشدن بنلادن توسط اوباما را بزرگترين دستاورد سياست خارجي او ميدانند. اما با شرايط موجود، ديگر كسي آن خبر را به ياد نميآورد. تروريسمي كه آمريكا به شكلگيري آن در خاورميانه و جهان كمك كرد، با بمباران سوريه و عراق، نابود نميشود.