اما بهنظر ميرسد در ميان اين سروصداها آنچه كمتر مورد توجه قرار گرفت، 2 نكته بود: اول هدف از حضور زنان در محيطهاي شغلي و دوم شرايط بهينه كاري براي زنان در محيطهاي شغلي با توجه به اهداف شغلي و نيز مقتضيات و خصوصيات زنان بهعنوان نيروي كار.
مسلم است كه نخستين هدف از حضور زنان در هر محيط شغلي را اهداف سازماني و كاري خاصي كه در سازمان مربوطه مطرح است، تعيين ميكند. درست است كه از منظر فعالان حقوق زنان، نفس حضور زن در فعاليتهاي اجتماعي، اقتصادي و... يك ارزش است و اين واقعيتي است غيرقابل انكار اما بيترديد اين حضور با چارچوبهاي مقتضي سازماني و كاري هم بايد تناسب داشته باشد. در واقع حضور زنان در عرصه شغل و فعاليتهاي كاري بالطبع بايد مقرون به اهداف عقلاني و سازماني باشد. بر اين اساس است كه عواملي چون شرايط كار و محيط كاري هم در اين فعاليت مدنظر است.
دربحث اختصاص فضاي كار اختصاصي به كاركنان زن، اين سؤال اساسي مطرح است كه با توجه به اهداف سازماني اين مجموعه و نقشهاي حرفهاي و شغلي كه زنان در آن ايفا ميكنند، تفكيك محيط كاري چه مشكل و نقيصهاي در روند انجام امور شغلياي آنها يا اهداف كلي مجموعه شهرداري ايجاد ميكند؟ آيا چنين حركتي فضاي كاري زنان را به ضرر اهداف سازماني تغيير ميدهد يا به نفع آنها؟ آيا اختلاط نيروهاي كار مرد و زن، سواي اينكه از منظر ديني امري غيرقابلقبول است، از منظر مديريت سازماني و نيروي انساني پذيرفته است؟ در كدام تحقيق ميداني يا نظريه و تئوري اثبات شده كه اختلاط نيروهاي انساني مرد و زن موجب افزايش بازدهي كار بوده است؟ بسياري از بررسيهايي كه حتي در جوامع غربي انجام شده، نشان داده كه اين تفكيك در محيطهاي كاري و آموزشي به نفع اهداف مورد نظر در اين محيطهاست و برهمين اساس شاهد تاسيس و توسعه مجموعههاي مخصوصا آموزشي تفكيك شده در همان جوامع هستيم.
نكته مهم ديگر شرايط و وضعيت روحي و رواني نيروي كار بهعنوان يكي از عوامل مهم مؤثر بر توفيق هر سازمان در رسيدن به اهداف مورد نظر است. باز هم سواي هنجارهاي ديني كه مخصوصا براي زناندينمدار در جامعه ما مهم است، آيا شرايط بهينه كاري براي زنان شاغل به تفكيك محيط كاري از محيط همكاران مرد نزديكتر است يا به اختلاط اين محيط؟ انبوه اطلاعات و تحليلهاي مربوط به موضوع مزاحمتهايي كه در محيطهاي كاري در جوامع غربي براي زنان پيدا ميشود، حاكي از اين است كه براي خود زنان شاغل هم اين تفكيك مناسب و رضايتبخش بهحساب ميآيد. راستي اظهارنظرهاي عدهاي مبني بر زيرپا نهادن كرامت و ارزش انساني زنان شاغل به سبب پياده شدن طرح تكريم زنان در شهرداري بر چه اساسي است؟ آيا جز كليشههاي برگرفته از انديشه غربيها در مورد زن و بايستههاي شخصيتي و مناسبات مطلوب او و... مبناي ديگري براي اين نوع اظهارنظرها هست؟