نيمهشب اول خرداد امسال، ساكنان شهرك گلريز در جنوب تهران صداي مردي را شنيدند كه فرياد ميزد: «سوختم سوختم». آنها همزمان متوجه آتشسوزي در يك كارگاه رويهكوبي مبل شدند و وقتي خودشان را به كارگاه رساندند، صاحب آنجا را ديدند كه همه لباسهايش شعلهور شده بود.
مردم به كمك مرد جوان رفتند و پس از خاموشكردن آتش، او را به بيمارستان منتقل كردند. اين مرد كه به سختي ميتوانست حرف بزند، مدعي شد كه كارگرش به نام عليشاه او را آتش زده و مدتي بعد درحاليكه شدت سوختگياش بسيار زياد بود، روي تخت بيمارستان جان باخت.
- كارگر جنايتكار
با مرگ صاحب كارگاه، تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران مأمور رسيدگي به پرونده شدند. طبق اظهارات مقتول، عامل آتشسوزي كارگر جواني بود كه مجوز كار و اقامت در ايران نداشته و چند سال پيش بهصورت غيرقانوني از افغانستان وارد كشور شده بود. مأموران براي تحقيقات بيشتر راهي كارگاه شدند و به تحقيق از بقيه كارگران پرداختند. آنها مدعي بودند كه نيمهشب در حال استراحت در كارگاه بودند كه با صداي فرياد او و همچنين ديدن شعلههاي آتش از خواب پريدند.
آنها با ديدن مقتول كه در آتش ميسوخت به كمك او رفتند و آتش را خاموش كردند و در همين هنگام عليشاه را ديدند كه از محل ميگريخت. به گفته كارگران، بين مقتول و عليشاه از مدتها قبل بر سر مسائل مالي اختلاف بود. جوان افغاني مدت 2سال نزد مقتول كار ميكرد اما مدعي بود كه چند ميليون تومان از وي طلب دارد.
- دستگيري در ساختمان نيمهكاره
در شرايطي كه هيچيك از كارگران اطلاعات زيادي راجع به عليشاه نداشتند و نميدانستند كه او كجا مخفي شده است، تحقيقات كارآگاهان براي دستگيري وي ادامه يافت. مأموران در بررسيهاي تخصصي باخبر شدند كه مرد جنايتكار پس از حادثه به كرج گريخته و در آنجا بهعنوان كارگر ساختماني مشغول بهكار شده است. مخفيگاه اين مرد كه ساختمان نيمهكاره بود، شناسايي شد و مأموران در يك عمليات شبانه توانستند او را دستگير كنند. جوان افغاني پس از انتقال به اداره آگاهي به جنايت اعتراف كرد و گفت: چند سالي بود كه در كارگاه مقتول كار ميكردم.
از مدتي قبل توافق كرده بوديم كه من بهصورت كنتراتي كار كنم و او پس از پايان هر كار، دستمزد مرا بدهد اما وي چندين بار پولم را نداد و به اين ترتيب طلب من به چند ميليون تومان رسيد. بر سر همين موضوع با هم اختلاف پيدا كرديم تا جايي كه تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم. چند شب قبل يك ظرف بنزين تهيه و آن را در گوشهاي از كارگاه مخفي كردم.
شب حادثه از داخل كارگاه با مقتول تماس گرفتم و درخواست پول كردم. بقيه كارگران در خواب بودند و ما تلفني با هم مشاجره كرديم؛ طوري كه يك ساعت بعد و حدود ساعت 12شب مقتول به كارگاه آمد. پيش از ورود وي ظرف بنزين را برداشتم و چون احساس ميكردم براي كتك زدن من آمده، بنزين را روي او پاشيدم و فندك را روشن كردم و وي را آتش زدم. پس از آن هم به سرعت از كارگاه فرار كردم و به كرج گريختم تا اينكه دستگير شدم.
سرهنگ آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: پس از اعترافات صريح متهم به ارتكاب جنايت آتشين، براي او قرار قانوني صادر شد و تحقيقات تكميلي درخصوص اين پرونده ادامه دارد.